نوشته‌ها

تجسم کتابخانه دانشگاهی آینده بر اساس مجموعه‌ها، فضاها، فناوری‌ها و خدمات

چکیده

این مقاله متون مربوط به توسعه مجموعه، برنامه‌ریزی فضا، فناوری‌های آینده‌نگر و خدمات اطلاعاتی مرتبط با کتابخانه‌های دانشگاهی را تحلیل می‌کند. برای بررسی این مقالات از روش تحلیل محتوا استفاده شد. مقالات انتخاب شده برای بررسی  این ظرفیت را دارند تا بر آینده کتابخانه های دانشگاهی تاثیر بگذارند. بررسی مطالعات مرتبط نشان می‌دهد که کتابخانه دانشگاهی به یک مدل هیبریدی (ترکیبی) تبدیل شده‌اند که مجموعه‌های سنتی و یک انبار دانش مدرن و پیچیده را ترکیب می‌کند. پیش‌بینی می شود که کتابخانه آینده مکانی برای مراکز اجتماعی زیباشناختی و سرشار از احساسات باشد و به عنوان یک پالایشگاه دانش عمل کند. توسعه فناوری‌ها و خدمات نوآورانه و ارتقای مهارت‌های کارکنان کتابخانه، چالش‌های مهمی برای آینده است. این مطالعه چارچوب مفهومی جدیدی را در این زمینه طراحی کرده است که سناریوهای احتمالی کتابخانه‌های دانشگاهی آینده را شناسایی می‌کند.

کلیدواژه‌ها: خدمات کتابخانه؛ فناوری‌های نوآورانه؛ آینده کتابخانه‌های دانشگاهی

منبع: ترجمه: دکتر مریم اسدی

Jinendran Jain & Kumar Behera. Visualizing the Academic Library of the Future Based on Collections, Spaces, Technologies, and Services (2023). International Journal of Information Science and Management. Vol. 21, No. 1, 2023, 217-241 . [Online].  DOI: 10.22034/ijism.2023.700794 / https://dorl.net/dor/20.1001.1.20088302.2023.21.1.13.3

مقدمه

از دهه نود، کتابخانه‌ها تبدیل از مجموعه محوری به مشتری محوری را آغاز کرده‌اند. کتابخانه به فضایی برای نوآوری و خلق ایده با استفاده از فضاهای سازنده تبدیل شد (Webster, 2019). در نتیجه، کتابخانه‌ها به اولویت اصلی مؤسساتی تبدیل شده‌اند که به دنبال مدرن‌سازی امکانات دانشگاهی برای پذیرش دانشجویان جدید و الگوهای مطالعه هستند.

مسائلی که کتابخانه‌ها و کتابداران با آن‌ها مواجه هستند، حول این فرض اصلی می‌چرخند: آیا استفاده روزافزون از منابع الکترونیکی و مطالعه آنلاین نیاز به ذخیره و دسترسی به کتاب‌های واقعی را کاهش می‌دهد؟ همانطور که کتابخانه‌ها برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنند و با توجه به تغییر فیزیکی به دیجیتال، آیا این موضوع تأثیری بر فضا می‌گذارد؟ همانطور که به این سوالات می‌پردازیم، یکی از دشوارترین دغدغه‌هایی که با آن مواجه خواهیم شد، مربوط به فضای هیبریدی (ترکیبی) و مفهوم کتابخانه است. برای بسیاری، کتابخانه جایگزینی برای مجموعه گسترده‌تری از مسائل مربوط به آموزش عالی شده است. اینها دغدغه‌های اساسی پژوهش ما هستند؛ زیرا به دنبال دیدگاه جامع‌تری از حال و آینده کتابخانه‌های دانشگاهی هستیم.

این مقاله گزارش‌های انجمن کالج‌ها و کتابخانه‌های تحقیقاتی (ACRL) را درباره روندها و مسائل مهم در کتابخانه‌های دانشگاهی آمریکا، که از سال 2010 هر دو سال یکبار منتشر می‌شود، مرور می‌کند. گزارش بر خدمات داده های پژوهشی، منابع آموزشی باز، ارتباط علمی، التمرتریکس، تحلیل یادگیری، موفقیت دانشجویان، دانش دیجیتالی، و سواد اطلاعاتی تاکید می‌کند. این مقاله از روندها و مسائل گزارش شده توسط ACRL برای طراحی چارچوبی از موضوعات نوظهور، برای بررسی روندها در آینده کتابخانه‌های دانشگاهی استفاده کرده است.

کتابخانه‌های دانشگاهی در مقطع حساسی قرار دارند که در آن فناوری‌های جدید، تغییرات در عادات مطالعه و تلاش‌ها برای مدیریت هزینه‌های فزاینده آموزش عالی، امکانات و اهداف آن را به هم ریخته است و کاربرد کتاب در عصر دیجیتال را با تردید مواجه کرده است. از آنجایی که کالج‌ها و دانشگاه‌ها با تغییر چشم‌انداز آموزشی کنار می‌آیند، نیاز فزاینده‌ای به دانستن اینکه کتابخانه در آینده چگونه خواهد بود، وجود دارد.

تغییر نیازها و انتظارات مشتریان کتابخانه

تغییر سبک زندگی مشتریان یکی از عوامل مهم در تحول کتابخانه‌های دانشگاهی است. چندین مطالعه کاربران نشان می‌دهد که کاربران کتابخانه‌ای می‌خواهند که  کتابخانه متناسب با سبک زندگی آنها باشد، نه برعکس. در نتیجه، کتابخانه دانشگاهی و پژوهشی در آینده برای مراجعه‌کنندگان و در زندگی روزمره آنها ضروری خواهد بود. کتابخانه‌ها باید چندبخشی، سازگار، چابک و دارای اهداف و نقاط تماس کاربرپسند باشند (چو، 2011؛ شورای منابع کتابخانه و اطلاعات، 2008). بسیاری از آینده‌پژوهان کتابخانه تاکید کرده‌اند که کتابخانه کاملا دیجیتال تبدیل به یک هنجار شود و همه کتاب‌ها تنها با کتاب‌های الکترونیکی جایگزین شوند (دورانت و هوراوا، 2015).

مشتریان در قرن بیست و یکم به طور فزاینده‌ای انتظار دارند که از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای اهداف آموزشی استفاده کنند. آنها با این فناوری‌ها به منابع و خدمات آموزشی دسترسی بیشتری دارند. درک اینکه چرا دانشجویان خواستار دسترسی آزادتر به اطلاعات، مراجع دیجیتال، خدمات مبتنی بر موبایل، و گزینه‌های اشتراک‌گذاری اطلاعات از سوی کتابداران و کتابخانه‌ها هستند که منجر به “اطلاعات در هر کجا و در هر زمان” می‌شود (فاتوکی، 2006).

کتابخانه دانشگاهی آینده خدمات کتابخانه‌ای را براساس محل مراجعه‌کنندگان و ابزارهای موجود ارائه خواهد داد. در نتیجه، خدمات متناسب با دستگاه‌های موجود در کف دست آنها خواهد بود. خدمات با استفاده از مدل “یک خدمت، چندین بیان” ارائه خواهد شد (چو، 2011). کاربران تا زمانی که بتوانند با استفاده از دستگاه‌های خود و در مکان‌های فیزیکی خود به آن متصل شوند، اهمیتی به نحوه یا مکان ذخیره‌سازی یا سازمان‌دهی اطلاعات نمی‌دهند. کتابخانه‌های دانشگاهی باید بر جنبش کاربرمحور و فراتر از آن تمرکز کنند تا پیشرفت در این محیط را آغاز کنند.

بررسی متون

پس از تجزیه و تحلیل ادبیات مختلف چند سال اخیر، مشاهده کردیم که آینده کتابخانه به چهار موضوع مهم مجموعه‌ها، فضاها، فناوری‌ها و خدمات وابسته است. از گوگل اسکالر برای بازیابی متون در این زمینه‌ها استفاده شد. برای بررسی ادبیات پژوهش از روش مرور محتوا و روش توصیفی استفاده شد. جدیدترین متون ارزیابی شد و در جداول مربوط قرار گرفت. در آینده، کتابخانه باید عاقلانه مجموعه را انتخاب کند. مجموعه‌گستری مشارکتی مقرون به صرفه‌ترین روش است و دسترسی بهتر به منابع مختلف را فراهم می‌کند. “هزینه به ازای استفاده” عنصر حیاتی در مجموعه‌گستری خواهد بود. ابزارهایی مانند COUNTER 5 و UNSUB برای تصمیم‌گیری مفید خواهند بود. این مجموعه با ساختن منابع مناسب، مقرون به صرفه‌ترین خدمت را در نظر می گیرد. کتابخانه باید بهره‌برداری حداکثری از منابع آموزشی آزاد را ترویج و فراهم کند. هزینه کتاب درسی صفر (ZTC) نتیجه پذیرش منابع آموزشی باز (OER) خواهد بود که محتوای دوره مقرون به صرفه را ارائه می‌دهد. کتابداران دانشگاهی باید برای ایجاد یکپارچگی در ایجاد یک خط مشی/توافقنامه مجوز دسترسی به منابع الکترونیکی با هم جمع شوند و توافق منابع الکترونیکی مشترک (SERU) را اتخاذ کنند. کنسرسیوم کتابخانه‌ها به توسعه یک کتابخانه مجازی مانند VIVA (کتابخانه مجازی ویرجینیا) کمک خواهد کرد. دستیابی به مجموعه داده‌های بدون ساختار و رسانه‌های جاری (استریم مدیا) براساس تقاضا نیز رویکرد جدیدی برای توسعه مجموعه خواهد بود. جزئیات ادبیات اخیر درباره مجموعه‌گستری در جدول 1 تجزیه و تحلیل و فهرست شده است.

چند مقاله قابل توجه در طراحی فضای کتابخانه تجزیه و تحلیل و در جدول 2 فهرست شده است و دریافتیم که اکثر انتشارات بر فضای مشترک یادگیری و پژوهشی تأکید دارند. با این حال، مطالعات مربوط به برنامه‌ریزی فضا از نزدیک با نوآوری و خلاقیت مرتبط است. مولفه‌هایی مانند فضای داخلی، معماری و طراحی اهمیت فضای کتابخانه را افزایش می‌دهند. بنابراین می توان کتابخانه‌های دانشگاهی فعلی را با یکپارچه‌سازی فضاهای خلاق و سازنده بهبود بخشید. به طور کلی فضایی که در کتابخانه در اختیار کاربران قرار می‌گیرد، منجر به تغییر نگرش مشتریان نسبت به منابع کتابخانه می شود و یادگیری را تلقین می‌کند.

چندین مقاله درباره فن‌آوری‌های مختلف برای بهبود خدمات کتابخانه در دسترس است، اما تنها تعداد انگشت‌شماری را در جدول 3 فهرست کرده‌ایم که ارتباط نزدیکی با کتابخانه‌های دانشگاهی دارند. فناوری‌های نسل بعدی داده‌کاوی، یادگیری ماشین، واقعیت مجازی، RFID، NFC، اینترنت اشیا و بلاک‌چین هستند. کمک به مراجعان در کشف اطلاعات مرتبط، غنی‌سازی پیشینه‌های کتاب‌شناختی، بهبود رویت‌پذیری و قابلیت کشف داده‌های کتابخانه، و افزایش تجربه کاربر با استفاده از فناوری داده‌های پیوندی و فناوری‌های معنایی، معیارهای جستجو و بازیابی سیستم‌های کتابخانه را تغییر می‌دهد. کتابخانه 4.0 خیالی نیست و اکنون آینده به واقعیت تبدیل خواهد شد. هوش مصنوعی نقش حیاتی در ساخت یک کتابخانه هوشمند خواهد داشت. کتابخانه‌ها همچنین از ابزارهای تحلیلی مانند LibAnalytics، OrangeBoy، Gale Analytics، WhoFi و غیره برای ارزیابی و بهبود خدمات کتابخانه استفاده خواهند کرد.

جدیدترین آثار مرتبط با خدمات کتابخانه دانشگاهی نیز در جدول 4 بررسی شدند. بهبود خدمات پشتیبانی پژوهشی و تسهیل دسترسی خارج از دانشگاه از موضوعات مورد بحث در کتابخانه دانشگاهی است. با توسعه چشم‌انداز پژوهش و تنوع نیازهای پژوهشگران، خدمات بیشتر و بیشتری مانند مشاوره پژوهشی، راهنمایی پژوهش، مدیریت داده‌های پژوهشی و غیره ظاهر می شود که سازماندهی خدمات پشتیبانی پژوهشی را ضروری می‌کند. همه این مطالعات نشان می‌دهد که ابزارهای سنجش پژوهش، دسترسی آزاد و ارتباطات علمی در اولویت کتابخانه‌های دانشگاهی شده است.

مواد و روش‌ها

این مطالعه مروری نظام‌مند از ادبیات سال‌های 2010-2022 است که در رویکرد آینده‌نگر اهمیت دارد و کتابخانه‌های دانشگاهی را در ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار می‌دهد. این مطالعه ادبیات منتشر شده را در مورد نوآوری‌های مختلف و درباره تأثیر آن بر کتابخانه‌های دانشگاهی جمع‌آوری کرد. پایگاه‌های اطلاعاتی Google Scholar، LISTA، Emerald، Scopus و غیره برای شناسایی مقالات پژوهشی جستجو شدند. مقالات با استفاده از کلمه کلیدی “آینده کتابخانه دانشگاهی” بازیابی شدند. دریافتیم که آینده کتابخانه دانشگاهی را می‌توان به «مجموعه‌گستری»، «برنامه‌ریزی فضا»، «مدیریت فضا»، «خدمات کتابخانه و اطلاعات»، «فناوری‌های نوظهور» و «رهبری کتابخانه» طبقه‌بندی کرد. از این رو، جستجوی ادبیات بیشتر در این گروه از کلمات کلیدی انجام شد. در مجموع 70 مقاله در این پژوهش بررسی شد. مقالات غیرانگلیسی زبان و مقالات پژوهشی مربوط به “کتابخانه عمومی” نیز از مطالعه حذف شدند. توسعه و تفاوت‌های در نظر گرفته شده در کتابخانه‌های دانشگاهی مورد مطالعه و برجسته‌سازی قرار گرفت. اخیراً بسیاری از مقالات پژوهشی منتشر شده است که نشان می‌دهد برای کارآمدی و اثربخشی کتابخانه‌های دانشگاهی، مولفه‌های محتلف تحلیل و ارزیابی شود.

 

نتایج

روندهای آینده کتابخانه‌های دانشگاهی، همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است، به چهار ویژگی طبقه‌بندی می شوند: مجموعه‌گستری، برنامه‌ریزی فضا، فناوری آینده‌نگر، خدمات اطلاعاتی، و مدیریت و رهبری.

مجموعه‌گستری

مجموعه‌گستری از “منطق چاپی” مبتنی بر کمبود اطلاعات به سمت “منطق شبکه” فاصله می‌گیرد، کتابخانه از دسترسی به داده ها و اطلاعات از هر منبع یا قالبی برای برآوردن نیازهای کاربر پشتیبانی می کند. کتابخانه‌های دانشگاهی در حال حاضر با بودجه کمتر، رقابت بیشتر و امکانات جدید بسیاری برای دستیابی به منابع با کیفیت دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این واقعیت‌ها نیاز به بازنگری در نحوه توسعه عمیق مجموعه‌ها توسط کتابخانه‌ها و ماهیت مجموعه کتابخانه‌ها، نشان داده شده در شکل 2 ، اشاره می‌کند.

  • همه چیز الکترونیکی

کتابخانه‌ها در سال‌های آینده، زمان و منابع بیشتری را به ساخت مجموعه‌های الکترونیکی اختصاص خواهند داد.

  • کنسرسیوم کتابخانه مجازی

یک نظام کتابخانه مجازی از طرح کلی مجموعه و عناصر طبقه‌بندی یک کتابخانه فیزیکی تقلید می‌کند و آن را با بافت مرورگر وب که از طریق ماوس و صفحه کلید کنترل می‌شود، تطبیق می‌دهد (Unlu & Xiao، 2021). بهترین مثال کتابخانه مجازی ویرجینیا (https://vivalib.org/viva/homepage)، کنسرسیومی است که توسط کتابخانه‌های دانشگاهی غیرانتفاعی در کشورهای مشترک المنافع ویرجینیا راه‌اندازی شده است. هدف، بهبود منابع کتابخانه‌ای و اطلاعاتی برای کتابخانه‌های دانشگاهی غیرانتفاعی مشترک المنافع ویرجینیا با ارائه دسترسی عادلانه، مشارکتی و مقرون به صرفه است.

  • مجموعه‌سازی مبتنی بر مشتری/تقاضا

Lorbeer (2013) اظهار داشت: “در آینده، خرید بسته‌های بزرگ محتوای کتاب الکترونیکی ممکن است وجود نداشته باشد و با خریدهای مبتنی بر تقاضا جایگزین شود.” برای بیش از یک دهه، کتابداران از مجموعه‌سازی مبتنی بر مشتری/تقاضا (PDA یا DDA) استفاده کرده‌اند. به‌جای اینکه کتابداران کتاب‌ها را انتخاب کنند، از کاربران کتابخانه خواسته می‌شود تا تعیین کنند که کدام کتاب برای مجموعه مورد نیاز یا مفید است. برنامه مجموعه‌سازی مبتنی بر مشتری/تقاضا (PDA) کتابخانه دیجیتال R2 (https://www.r2library.com/)، یک ابزار دقیق توسعه مجموعه است که از آمار استفاده کاربران از کتاب‌های الکترونیکی برتر علوم بهداشتی بدون نیاز به خرید خودکار یا هر گونه هزینه اولیه استفاده می‌کند.

اگرچه اکثر کتابخانه‌ها این مجوزهای به‌موقع را برای دسترسی سریع کاربران به عنوان وام کوتاه‌مدت (STL) ارائه می‌کنند، تجزیه و تحلیل لاگ‌های فهرست جنبه دیگری برای یافتن درخواست‌های کاربران بر اساس درخواست رد یا نتیجه باطل است. . برای اندازه‌گیری میزان استفاده از کتاب‌های الکترونیکی PDA از تجزیه و تحلیل لاگ استفاده شد. داده‌های لاگ‌های فهرست را می‌توان از گزارش‌های وب سرور آپاچی که برای وب‌سایت کتابخانه برای سال مربوطه ثبت شده است جمع‌آوری کرد (اوربانو، ژانگ، داونی و کلینگلر، 2015).

OurResearch، یک سازمان غیرانتفاعی که اخیراً Unsub (https://unsub.org/) را توسعه داده است، یک داشبورد داده و ابزار پیش‌بینی است که به کتابخانه‌های دانشگاهی کمک می‌کند تا اشتراک خود را در بسته‌های پرهزینه مجلات لغو کنند. اطلاعات کامل درباره تاریخچه اشتراک، مجلات بر اساس موضوع، پرسش‌های ILL، استنادات اساتید و سایر شاخص‌ها را برای کمک به سازمان‌ها در انتخاب آگاهانه، یکپارچه می‌کند.

COUNTER (https://www.projectcounter.org/) آیین‌نامه‌ای را ارائه می‌دهد که کار ناشران و فروشندگان را برای ثبت مداوم استفاده از منابع الکترونیکی خود تسهیل می کند. آمار COUNTER می تواند جزئیات استفاده را ارائه دهد. آمار تسویه‌حساب/بررسی برای کتاب‌های چاپی از طریق سیستم‌های مدیریت کتابخانه در دسترس است. کتاب‌های الکترونیکی می‌توانند آمارهایی را در سطح فصل کتاب تولید کنند و میزان دانلودها را اندازه‌گیری کنند.

  • توافق منابع الکترونیکی مشترک

توافق منابع الکترونیکی مشترک (SERU) (http://www.niso.org/standards-committees/seru) توسط سازمان ملی استاندارد اطلاعات معرفی شد که به کتابخانه ها و ناشران جایگزین سودمندی برای مذاکره و عقد قرارداد ارائه می کند. توافقنامه، به جای نیازهای قانونی کتابخانه ها و ناشران به نیازهای تجاری آنها نگاه می کند. کارتر (2019) پیشنهاد کرد که کتابخانه‌ها باید مذاکره و تغییر در مجوزها را به طور مکرر انجام دهند و از فروشندگان درخواست کنند که از SERU به جای مجوز مذاکره استفاده کنند.

  • مجموعه گستری مشارکتی

مجموعه گستری مشارکتی (CCD) فرصت های بیشتری را برای ایفای نقش برجسته مدیریت مجموعه فراهم می کند و دسترسی بهتر به منابع مختلف را به صرفه ترین روش ممکن فراهم می کند؛ زیرا کتابخانه های دانشگاهی با چالش های بودجه مجموعه سازی مواجه هستند (Levenson & Nichols Hess, 2020). . BorrowDirect نمونه ای از CCD است. CCD یک شبکه به اشتراک گذاری منابع است که ثابت کرده است راهی موثر و کارآمد برای برآوردن نیازهای امانت‌دهی مجموعه چاپی یک موسسه است. Wu (2019) دسترسی گسترده‌تری به مجموعه‌ها و کتابخانه‌های جامعه ملی را برای همسطح کردن زمینه جستجو پیشنهاد کرد.

  • مجموعه‌های دسترسی آزاد

کتابخانه‌های دانشگاهی درگیر فعالیت‌هایی با دسترسی آزاد مانند مدیریت مخزن سازمانی با محتوای دسترسی آزاد، دیجیتالی کردن و در دسترس قرار دادن مجموعه‌های چاپی خود، و کتابخانه دیجیتال خود با مجموعه‌های دسترسی آزاد هستند. Unpaywall (https://unpaywall.org/)،openaccessbutton (https://openaccessbutton.org/)، و Paperity (https://paperity.org/) ابزارهای برجسته‌ای هستند که میلیون‌ها رکورد از محتوای باز ناشران و کتابخانه ها و پشتیبانی از فیلترهای کشف دسترسی باز را شامل می‌شوند.

  • منابع آموزشی باز (OER)

کتابخانه‌ها باید منابع آموزشی باز را در فهرست آنلاین بگنجانند، که برخی از بار مالی را کاهش می‌دهد. کتاب‌های درسی باز راه‌حلی ممکن برای بحران قیمت کتاب درسی در نظر گرفته شد. منابع برجسته Pressbooks (https://pressbooks.com/)، یک پلتفرم آنلاین برای ایجاد و انتشار کتاب های درسی باز است. مجموعه منابع آموزشی باز دانشگاه میشیگان، معروف به OpenMichigan (https://open.umich.edu/)، دارای ویژگی‌های منابع آموزشی و یادگیری و تجربیات اساتید، دانشجویان، کارکنان و موسسات همکار است.

  • مجموعه رسانه‌های جاری (استریم مدیا)

همانطورکه آموزش آنلاین رشد می‌کند، معلمان و دانشجویان به طور فزاینده‌ای برای نیازهای آموزشی، یادگیری و پژوهش خود به محتوای چندرسانه ای تکیه می‌کنند (وانگ و لوفتیس، 2020). فروشندگان مجموعه ویدیوهای مشترک مانند YouTube (https://www.youtube.com/)، Alexander Street Press (https://alexanderstreet.com/)، Naxos (https://www.naxosvideolibrary.com/)، Kanopy ( https://www.kanopy.com/) دسترسی به مجموعه‌های گسترده ای از محتوای رسانه‌های جاری را با هزینه نسبتاً کم برای هر عنوان فراهم می‌کند.

  • آزمایش‌ها و جمع‌آوری مجموعه‌های داده

فاستر، راینهارت و اسپرینگز (2019) خرید مجموعه داده‌های تحقیقاتی را به صورت آزمایشی اجرا کردند، و کتابخانه‌ها را قادر ساخت تا مجموعه‌های داده در مقیاس بزرگ را برای فعالیت‌های پژوهشی سطح بالا تهیه کنند و در عین حال نگرانی های مربوط به صدور مجوز، استقرار فنی، پشتیبانی و ارزیابی در یک موسسه را نیز بررسی کنند. Springer Nature Experiments (https://experiments.springernature.com/)، Gallup Analytics (https://www.gallup.com/home.aspx) یک پلتفرم مبتنی بر اشتراک با بیش از یک دهه داده های افکار عمومی بین المللی از بیش از 160 کشور و منطقه است.

برنامه‌ریزی فضا

راهنمای برنامه‌ریزی فضای کتابخانه، الزامات ساختمانی منحصر به فرد برای کتابخانه‌های دانشگاهی را با معرفی برخی از امکانات و ملاحظات موجود در طراحی کتابخانه‌های دانشگاهی قرن بیست و یکم، همانطور که در شکل 3 نشان داده شده است، توضیح می‌دهد.

  • فضای مشترک یادگیری

کتابخانه به آزمایشگاهی برای خلق دانش در مفهوم فضای مشترک یادگیری تبدیل می شود (لی رابرتز، 2007). فضای مشترک یادگیری یک مکان آموزشی با فناوری راحت و منعطف، با یک مرکز کمک آموزشی در کتابخانه دانشگاه آیووا (https://www.lib.uiowa.edu/commons/) است. شامل یک کافه، غذا برای فکر، و اتاق‌ها و مکان‌های مختلف قابل رزرو برای آموزش و تدریس است.

  • فضای مشترک پژوهشی

مدل فضای مشترک پژوهشی اخیراً در داخل کتابخانه‌های دانشگاهی تکامل یافته است تا تغییر رویه تحقیق در عصر دیجیتال را تسهیل کند. این مدل خدمات، فضاها و فن‌آوری‌های تخصصی را در طول چرخه حیات پژوهش برای کمک به دانشجویان، پژوهشگران و اساتید ارائه می‌کند (داوسون، 2016). در کتابخانه دانشگاه سیمون فریزر (https://www.lib.sfu.ca/about/branches-depts/rc)، فضای مشترک پژوهشی از فرهنگ پژوهشی مشارکتی، خلاقانه و بین رشته‌ای حمایت می‌کند که توانمند و تحول‌آفرین است.

  • فضاهای خلاقانه کتابخانه

اصطلاح “فضاهای خلاقانه کتابخانه creative library spaces ” توسط (جانسون، 2016) ابداع شد که به انواع مختلفی از فضاهای کتابخانه‌ای اشاره دارد که به جای صرفاً مصرف محتوا، بر خلق محتوا تمرکز دارند. نقاشی‌ها و عکس‌ها، فایل‌های صوتی، فیلم، اشیاء سه‌بعدی، دستگاه‌های الکترونیکی برنامه‌ریزی‌شده، برنامه‌نویسی رایانه‌ای، چند رسانه‌ای و موارد دیگر نمونه‌هایی از محتوای غیرمتنی هستند که در فضاهای خلاقانه در یک کتابخانه ایجاد می‌شوند. استودیوهای رسانه‌ای نوآورانه (IMS) در دانشکده هنرهای دانشگاه مشترک المنافع ویرجینیا (https://qatar.vcu.edu/library/about-us/innovative-media-studios-ims) به تجهیزات رسانه ای و فضاهای استودیویی اختصاص داده شده است. پشتیبانی از کاربرد میان رشته‌ای و ترویج طیف گسترده‌ای از آزمایش. استودیوی طراحی رسانه در پردیس فناوری ویرجینیا (https://lib.vt.edu/create-share.html) سخت افزار و نرم افزار مختلفی را برای توسعه همه پروژه‌های رسانه ای، از جمله ویدئو، صدا، و سایر چند رسانه ای فراهم می کند.

  • فضاسازی

فضاسازی در کتابخانه های دانشگاهی امکان آموزش عملی، همکاری، فعالیت های STEM، نمونه سازی، سرهم‌بندی و قرار گرفتن در معرض یک فضای باز را فراهم می کنند (برک، 2015). کاربران می توانند از تجهیزات و منابع مشترک برای ایجاد اشیاء دیجیتالی و فیزیکی در محیط های کاری معمولی استفاده کنند. کتابخانه دانشگاه لارنس (https://www.lawrence.edu/library/departments/makerspace) تجربیات عملی را در اختیار دانشجویان قرار می دهد و می تواند مفهومی را از یک ایده به یک شی فیزیکی توسعه دهد.

  • فیش بول (کاسه ماهی)

کاسه ماهی یک اتاق سمینار منحصر به فرد است که بحث آزاد را تشویق می کند و بر یادگیری و پژوهش بین‌رشته‌ای و مشارکتی تمرکز می‌کند. کاسه ماهی در کتابخانه‌های دانشگاه ایالتی NC (https://www.lib.ncsu.edu/spaces/fishbowl#access) یک فضای آموزشی و پژوهشی مشترک است.

  • فضای باز و فضای سبز

دیوارهای زنده با گیاهان پوشیده شده‌اند و طبیعت را به داخل می‌آورند و  باعث افزایش کیفیت هوای کتابخانه می شود. فواره های سرپوشیده، تراس ها، اتاق های مطالعه خط افق و سالن های مطالعه باغی برخی از فضاهایی هستند که به کاربران حس بیرون بودن را می دهند (Nitecki، 2011).

  • فضاهای انفرادی

صندلی های یک نفره با میز کوچک در راهروها و گوشه ها، مطالعه مستقل را تشویق می کند. برای ایجاد اتاق‌های مطالعه انفرادی، صندلی‌های بیضی شکل را در نظر بگیرید که تا حدی سر و نیم تنه دانشجویان را پنهان می کند. این فرم صندلی با کاهش صدا و محدود کردن دید محیطی دانشجو، حواس پرتی حرکتی را کاهش می دهد (Bieraugel، 2019).

  • فضاهای مجازی خواندن و تدریس

اتاق‌های مطالعه مجازی و فضاهای آموزشی، دسترسی از راه دور و با واسطه انسان به منابع کتابخانه‌ای که دیجیتالی نشده‌اند، فراهم می‌کنند. پژوهشگران و دانشجویان می‌توانند مجسم کنند و به طور مجازی با مجموعه‌های سنتی و فرهنگی یک مؤسسه از طریق پخش زنده از طریق مجسم سازی موجود در اتاق های مطالعه فیزیکی ارتباط برقرار کنند و از یک کارمند بخواهند که این مجموعه‌ها را برای پژوهش یا یادگیری خود در نظر بگیرند (گرین هال، 2021).

  • علوم انسانی دیجیتال

علوم انسانی دیجیتالی یک رشته مشارکتی جدید است که ابزارها و فناوری‌های دیجیتال را در موضوعات و رویکردهای علوم انسانی سنتی به کار می‌برد. کتابخانه‌های دانشگاهی قابلیت‌های علوم انسانی دیجیتال، از جمله نقشه‌برداری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، مصور‌سازی، و متن‌کاوی را ارتقا می‌دهند و مطالعات علوم انسانی در کالج‌ها و دانشگاه‌های سراسر جهان را تغییر می‌دهند. علوم انسانی دیجیتال کمبریج یک مرکز تحقیقاتی میان رشته ای در دانشگاه کمبریج (https://www.cdh.cam.ac.uk/) است.

فناوری‌های آینده‌نگر

همانطور که در شکل 4 نشان داده شده است، فناوری‌هایی را بررسی می‌کنیم که بر کتابخانه‌های دانشگاهی تأثیر می‌گذارند، از ارزش‌های هسته مانند فناوری‌های باز و مقاوم تا نوآوری‌های جدیدتر مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، بلاک چین و روبات‌ها.

  • کتابخانه 4.0

کتابخانه 4.0 با نام مستعار کتابخانه “زیبایی‌شناختی و غنی از احساسات” در حال ارائه است. این یک منطقه مجلل برای مدیتیشن، آرامش و تولید ایده در نظر گرفته می شود. به گفته (شولتز، 2006)، تجربه کتابخانه 4.0 شامل “یک مدل جدید، تفرجگاه دانش: مراقبه، آرامش، غوطه‌وری در ایده ها و شناخت” خواهد بود. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که کتابخانه 4.0 به عنوان یک کتابخانه آینده، به کتابخانه‌ای هوشمند بر اساس بحث هایی در وب 4.0 تبدیل خواهد شد.

  • رابط ها و برنامه های کاربردی متمرکز بر کاربر

رابط‌ها و برنامه‌های کاربردی متمرکز بر کاربر، خدمات ارزش افزوده ای را به کاربران کتابخانه ارائه می کنند. تعامل شخصی بین کاربر و سیستم یکی از امکانات آتی خدمات کتابخانه است. کتابخانه‌ها از فناوری برای ارائه یک تجربه دیجیتالی برای کاربر استفاده می‌کنند، این یک بازی تعاملی باشد که کاربران بتوانند با آن تعامل داشته باشند، نمایشگاه‌های دیجیتالی که روی صفحه‌ها نمایش داده می‌شوند، صفحه‌های بزرگ در کتابخانه‌ها که می‌توان از آنها برای ارائه انواع مختلف اطلاعات استفاده کرد. همچنین الهام‌بخش کاربران برای یافتن کتاب های خاص است. فوجیتسو، FingerLink (رابط دیجیتالی برای کتاب های چاپی) را طراحی کرد که تمام عملکردهای دیجیتال را روی یک کتاب چاپی ارائه می دهد.

  • برنامه‌های موبایل

بسیاری از برنامه‌ها و وب‌سایت‌های تلفن همراه با فهرست‌های کتابخانه، تورهای کتابخانه مجازی، خدمات امانت‌گیری و رزرو، راهنماهای تعاملی، تقویم رویدادها، و مشاهده کتاب‌ها و مقالات الکترونیکی در دسترس هستند. BrowZine برنامه‌ای برای گوشی‌های هوشمند و دستگاه‌ها است که به شما کمک می‌کند مجلات الکترونیکی مشترک و دسترسی آزاد را که از طریق کتابخانه‌ها در دسترس هستند ورق بزنید. برنامه‌های کتابخانه سفارشی مانند Capira و Library Anywhere برنامه‌های موبایل شخصی، راحت و کاربر محور را برای کتابخانه ها ارائه می دهند.

  • واقعیت مجازی

واقعیت مجازی دنیایی فراگیر، تعاملی و دیجیتالی است که دید شما را می‌بندد و کاربر را درون آن قرار می‌دهد. سیستم های واقعیت مجازی مانند HTC Vive، Oculus Rift و Google Cardboard کاربران را به طور کامل در دنیای دیجیتال 360 درجه غوطه‌ور می‌کند.

  • واقعیت افزوده

واقعیت افزوده (AR) یک فناوری مبتنی بر تلفن همراه است که به کاربران امکان می‌دهد پیشرفت‌های لایه‌ای و رایانه‌ای را در دید دنیای واقعی خود ببینند. کاربران در یک نمای افزوده از واقعیت غوطه‌ور هستند و اجزای دیجیتال را با محیط طبیعی ترکیب می کنند. librARi، یک برنامه واقعیت افزوده مبتنی بر تصویر است که به کاربران امکان می‌دهد کتاب‌هایی را با تعامل واقعیت افزوده پیدا کنند، به افزوده‌های جدید، کتاب‌های مرتبط و مکان‌ها در فضای فیزیکی اشاره می‌کند.

  • هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی (ML)

فناوری‌های هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی به کتابخانه‌ها اجازه می‌دهند تا تشخیص نوری کاراکتر متون و ربات‌های گفتگو را توسعه دهند. خدمات پردازش زبان طبیعی (NLP) مانند Google Assistant، Voice Search و Google Translate استفاده می شود. داده‌کاوی متن و سایر الگوریتم‌های تشخیص الگو نیز برای به دست آوردن مواد کتابخانه‌ای و انجام جستجوهای وب استفاده می شوند. HAMLET، یک رابط اکتشاف آزمایشی برای پایان نامه‌های MIT و آیدا، مصنوعات تاریخی دیجیتالی شده و نمونه هایی از چگونگی استفاده از یادگیری ماشین در تصویر را تجزیه و تحلیل می‌کند. Iris.ai و Scholarly از دیگر ابزارهای هوش مصنوعی هستند که از فعالیت‌های پژوهشی در موسسات دانشگاهی پشتیبانی می‌کنند.

  • اینترنت اشیا

اینترنت اشیا را می توان در کتابخانه ها برای بهبود تجربه کاربر استفاده کرد. RFID، NFC، دستگاه‌های ارتباطی بی‌سیم، حسگرها، فن‌آوری‌های برداشت انرژی، محاسبات ابری، و پروتکل اینترنت بهبودیافته فناوری‌های ضروری هستند که اینترنت اشیا را فعال می‌کنند. این فناوری ها این پتانسیل را دارد که ساختمان‌های کتابخانه را به ساختمان‌های هوشمند تبدیل کند، جایی که کاربران می‌توانند با آیتم‌های مختلف در کتابخانه تعامل داشته باشند و تقریباً هر نوع اطلاعاتی را از طریق دستگاه‌های دارای قابلیت ارتباط به دست آورند (Pujar & Satyanarayana، 2015).

  • فناوری بلاک چین

فناوری بلاک چین برای ایجاد ساختار ابرداده ارتقا یافته برای کتابخانه‌ها، ردیابی مالکیت دیجیتال و اتصال شبکه‌های کتابخانه‌ها استفاده می‌شود. فو (2020) کتابخانه BlockMetrics را پیشنهاد کرد که بر اساس فناوری‌های یکپارچه مانند زنجیره بلوکی و بیومتریک رگ انگشتی ساخته شده و در مدیریت مجموعه و سیستم‌های کنترل دسترسی ادغام شده است. فناوری‌های تشخیص تصویر، RFID و حسگرهای بی‌سیم نیز مجموعه کتابخانه را مدیریت می‌کنند. LibChain (https://libchain.github.io/) یک سیستم مدیریت کتابخانه توزیع شده بر اساس فناوری بلاک چین است.

  • ربات‌ها، پهپادها، ‌چت‌بات‌ها

در بسیاری از جنبه‌ها، فناوری کتابخانه‌ها پیشرفته شده است. آنها شروع به استفاده از روبات ها به جای انسان در فعالیت‌های مختلف، به ویژه کارهای وقت‌گیر کرده اند. ربات Robbie که توسط کتابخانه پلی تکنیک Temasek ساخته شده است، می‌تواند بیش از 32000 کتاب در روز را اسکن کند. ربات دیگری به نام «بابی» از همان کتابخانه می‌تواند مطالبی مانند روزنامه، مجلات، و بروشورها را تحویل دهد و از مهمانان و دانش‌آموزان به مکان‌های مختلف استقبال و راهنمایی کند. این پهپاد می‌تواند مواد کتابخانه را به افرادی که به دلیل نقص‌عضو یا فاصله زیاد نمی توانند از کتابخانه بازدید کنند، منتقل کند. چت‌بات‌ها عامل‌های مجازی هستند که با ارائه اطلاعات اولیه کتابخانه مانند مکان‌ها، ساعت‌ها، درخواست‌ها و درخواست‌های منابع، یک گزینه سلف سرویس برای کاربران آنلاین در خدمات اطلاعاتی ارائه می‌کنند.

  • تحلیل کتابخانه

Library Analytics داشبوردی است که داده‌های کتابخانه را ترکیب می‌کند تا به کتابداران و کاربران اجازه دهد الگوها و تغییرات در مجموعه‌ها، استفاده و سایر اطلاعات را تشخیص دهند. کتابخانه‌ها را قادر می‌سازد تا الگوهای فعالیت را در بسیاری از کتابخانه‌ها، مانند تسویه‌حساب‌ها، بازگشت‌ها و خریدهای اخیر، شناسایی، تجزیه و تحلیل و نمایش دهند. پروژه تجزیه و تحلیل کتابخانه و متریک (LAMP) یک سرویس تجزیه و تحلیل کتابخانه‌ای مشترک برای کتابخانه‌های دانشگاهی بریتانیا ایجاد کرد.

  • تحلیل یادگیری

دانشگاه‌هایی که رویکردهای تحلیل یادگیری (LA) را برای افزایش بازگشت سرمایه بررسی می کنند، مداخلات رفتاری و آکادمیک را برای ارتقای پیشرفت دانشجویان توسعه می دهند. کتابخانه‌های دانشگاهی از تحلیل یادگیری برای نشان دادن ارزش به ذینفعان، ارزیابی دستاوردهای یادگیری از آموزش و بررسی استفاده از کتابخانه دانشجویی استفاده می‌کنند. پروژه تحلیل یادگیری کتابخانه ای (LLAP) یک تحقیق مشترک است که توسط دانشگاه میشیگان رهبری می شود و چگونگی تأثیرگذاری کتابخانه‌های دانشگاهی بر یادگیری را بررسی می‌کند.

  • پلتفرم خدمات کتابخانه

پلتفرم خدمات کتابخانه (LSP) نسل بعدی سیستم مدیریت کتابخانه است که عملکردهایی را برای مدیریت بهتر مجموعه‌های ما در همه قالب‌ها فراهم می‌کند. FOLIO یک تلاش مشترک با OLE، EBSCO Information Services و Index Data برای ایجاد یک پلتفرم خدمات کتابخانه منبع باز جدید است که فناوری کتابخانه را متحول خواهد کرد. خدمات مدیریت WorldShare (https://www.oclc.org/en/worldshare-management-services.html) و Alma (https://exlibrisgroup.com/products/alma-library-services-platform/) برخی از سایر ابزارهای پلتفرم خدمات کتابخانه برای کتابخانه‌های دانشگاهی و تحقیقاتی است.

  • وب معنایی و داده‌های پیوندی

وب معنایی نسل بعدی فناوری وب است. با استفاده از داده های پیوندی، این وب داده، امکان اتصال مجموعه‌های داده را در سیلوهای داده در وب فراهم می کند و امکان ارتباط ماشین به ماشین را فراهم می‌کند. Thalia (http://nactem.ac.uk/Thalia_BI/) یک موتور جستجوی معنایی است که 27 میلیون چکیده از PubMed را بررسی می‌کند. نمونه‌هایی از مجموعه داده‌های باز پیوند شده بزرگ DBpedia و Wikidata هستند.

  • نظارت دیجیتال

نظارت دیجیتال بر عملیات و زیرساخت های مرتبط با ایجاد، توصیف، نگهداری، حفظ و انتشار منابع دیجیتال منحصر به فرد کتابخانه ها نظارت و مدیریت می کند تا کاربران بتوانند سال ها به آنها دسترسی داشته باشند. کتابخانه‌های دانشگاه سیراکیوز اخیراً دپارتمان مدیریت دیجیتال را به عنوان ابتکار بعدی در توسعه فعلی برنامه کتابخانه دیجیتال خود تأسیس کرده است. Marcel Breuer Digital Archive و Belfer Latin American 45s برخی از پروژه های دیجیتال موفقی هستند که توسط آنها آغاز شده است.

خدمات اطلاعاتی

کتابخانه در آینده باید به مراجعان در کسب اطلاعات صحیح در زمان مناسب کمک کند. این خدمت به آنها کمک می کند تا از ابزارهای اخیر برای ارتباطات علمی و مدیریت تحقیقات آگاه شوند، همانطور که در شکل 5 نشان داده شده است.

  • پشتیبانی پژوهشی

جایگاه کتابخانه همیشه تسهیل کننده ارتباطات علمی بوده است، اما به سرعت در حال تغییر است. دهه دوم قرن بیست و یکم ایجاب می‌کند که کتابخانه با ارائه مجموعه‌ای جدید از خدمات، نقش مهم‌تری در فرآیند پژوهش ایفا کند. پشتیبانی از پژوهش‌های الکترونیکی، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در پژوهش است. حوزه های مهم شامل همکاری، مصورسازی و مدیریت داده های پژوهشی است.

  • مدیریت داده های پژوهشی (RDM)

مدیریت داده‌های پژوهشی یکی از این حوزه‌هاست که کتابخانه‌ها می‌توانند در حین انتشار پژوهش‌ها به دانشگاهیان کمک کنند. کتابخانه‌هایی که خدمات مدیریت داده های پژوهشی ارائه می‌کنند می‌توانند با حمایت از ارتباطات پژوهشی، بهبود دانش چرخه حیات داده‌ها، ارائه منابع رشته ای و سازمانی، و تأکید بر نقش اسناد در اشتراک‌گذاری داده‌ها، مؤسسات خود را به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهند (McLure, Level, Cranston, Oehlerts & Culbertson, 2014). مخزن داده هاروارد (https://dataverse.harvard.edu/) یک مخزن داده منبع باز است که در آن پژوهشگران به اشتراک‌گذاری، حفظ، استناد، دسترسی و مطالعه داده های پژوهشی می پردازند. این برای همه پژوهشگران از هر رشته ای، در داخل و خارج از جامعه هاروارد باز است.

  • تحلیل داده و مصورسازی

داده ها از منابع مختلفی از جمله وب، پلتفرم های رسانه های اجتماعی و پایگاه های داده تولید می شوند. تجزیه و تحلیل این داده ها و مصورسازی دیدگاه ها برای کمک به تصمیم‌گیری مبتنی بر داده‌ها حیاتی‌تر می شود. بخش تحقیقات انفورماتیک و انتشارات کتابخانه های دانشگاه ایالت پن یک آزمایشگاه دیجیتال مجهز به رایانه های بارگذاری شده با نرمافزارهای ویژه، از جمله Tableau، Microsoft Power BI، SQL Server، Access، Python، R، SPSS، STATA، SAS، ArcGIS و MATLAB را افتتاح کرد. خدمات برای تجزیه و تحلیل داده ها و تجسم. LibInsight (https://www.springshare.com/libinsight/) برای ثبت و تجزیه و تحلیل آمار کتابخانه و نقاط داده معتبر است. تمام داده های کتابخانه در یک پلتفرم ذخیره می شوند و تجزیه و تحلیل مجموعه داده های متقابل برای تعریف تصمیم گیری مبتنی بر داده استفاده می شود.

  • نظام مدیریت اطلاعات پژوهشی (RIMS)

نظام مدیریت اطلاعات پژوهشی، داده‌های تحقیقات دانشگاهی و فعالیت‌های فکری یک دانشگاه را جمع‌آوری و ذخیره می‌کند تا داده‌ها را به روش‌های مختلف تغییر کاربری دهد. مؤسسات دانشگاهی، سیستم‌هایی نصب کرده‌اند که انتشارات و فعالیت‌های علمی هیئت‌علمی را ردیابی می‌کنند، مانند Activity Insight (https://www.watermarkinsights.com/our-approach/faculty-activity-reporting/)، Pure (https://www.elsevier). com/solutions/pure)، VIVO (https://vivo.lyrasis.org/)، Converis (https://clarivate.com/webofsciencegroup/solutions/converis/)، و Symplectic Elements (https://www.symplectic) .co.uk/theelementsplatform/). این نظام‌ها، تصویری جامع از فعالیت های پژوهشی و فکری یک موسسه و ابزارهایی برای همکاری اعضای هیئت‌علمی، ارتقای کار آنها و تهیه بررسی های سالانه، ارتقاء و گزارش‌های دوره تصدی ارائه می دهند.

  • تحلیل چشم‌انداز پژوهشی (RLA)

کتابخانه‌های دانشگاهی باید از پلتفرم‌های تحلیل چشم‌انداز پژوهشی مانند InCites تامسون رویتر و SciVal Elsevier برای تجزیه و تحلیل مدیریت عملکرد پژوهشی مؤسسات استفاده کنند. هر دو ابزار داده‌های استنادی، شاخص‌های تحقیقاتی جهانی و نمایه‌های چند بعدی، معتبرترین سازمان‌های تحقیقاتی جهان را ارائه می‌دهند. ابزارها همچنین می توانند منابع مالی و شرکای همکاری مناسب را با بررسی عملکرد پژوهشی سازمانی و فردی کشف کنند.

  • ابزارهای سنجش پژوهش

ابزارهای سنجش پژوهش برای تعیین کمیت و ردیابی ارزش پژوهش‌ها منتشر شده است. معیارهای استناد در روش های مختلف رتبه بندی و اعتبارسنجی دانشگاه استفاده می شود. این معیارها را می توان از Web of Science، Scopus و Dimensions به دست آورد. Altmetrics میزان توجهی را که یک نشریه در رسانه‌های اجتماعی و دیگر پلتفرم‌ها دریافت می‌کند، خلاصه می‌کند و اطلاعات مفیدی را درباره تأثیرات خارج از انتشارات علمی و پیش‌بینی‌کننده‌های اولیه مقاصد استناد بالقوه ارائه می‌دهد. دو معیار جایگزین رایج شناخته شده Altmetrics (https://www.altmetric.com/) و PlumX Metrics (https://plumanalytics.com/) هستند.

  • ارتباطات علمی

مدل‌های غیررسمی در حال افزایش هستند، که نشان‌دهنده راه‌های جذاب جدیدی است که می‌تواند انتشارات علمی را متحول کند. حاشیه‌نویسی وب (https://web.hypothes.is/) به عنوان روشی نوظهور برای همکاری، بررسی همتایان و سایر کارکردهای تحقیقاتی جذابیت بیشتری پیدا می کند. Elements (https://www.cambridge.org/core/what-we-publish/elements)، یک راهنمای مختصر و بررسی شده برای موضوعات اخیر در تمام زمینه های تحقیقاتی از انتشارات دانشگاه کمبریج، جایگزین عالی برای مجلات سنتی و کانال های کتاب است.

  • داده‌های باز

داده باز طیفی از واسپارگاه‌ها است که در آن نویسندگان می توانند مجموعه داده ها را منتشر کنند. Dryad (https://datadryad.org/stash) نمونه‌ای از یک پروژه منبع باز در انتشار داده‌ها و نگهداری دیجیتال است. نمونه ای از داده های دولتی باز، داده های باز بانک جهانی است.

  • پیش‌چاپ‌ها

پیش‌چاپ‌هایی مانند arXiv (https://arxiv.org/)، chemRxiv (https://chemrxiv.org/)، و F1000 Research (https://f1000research.com/) همچنان محصولات ضروری بورسیه دیجیتال هستند.

  • خدمات خارج از دانشگاه

خدمات خارج از دانشگاه برای کارایی کاربر و عملکرد تحصیلی قابل توجه است و عملاً مورد نیاز است. کاربران ترجیح می دهند از منابع کتابخانه الکترونیکی و سایر برنامه ها از راه دور، از خانه، محل کار یا محیط بی سیم کتابخانه روی لپ‌تاپ استفاده کنند. Highwire Press با Google Scholar برای ایجاد CASA (Campus-Activated Subscriber Access) همکاری کرده است. این ابزار یک سیستم هویت فدرال را ارائه می دهد که احراز هویت IP و سرورهای پروکسی را از بین می برد و به کاربران امکان می دهد یک بار وارد سیستم شوند و در همه سیستم عامل ها شناسایی شوند.

  • امانت دیجیتال کنترل شده

هانسن و کورتنی (2018) مقاله سفیدی را منتشر کردند که امانت دیجیتال کنترل شده را به شرح زیر توضیح داد:

امانت دیجیتال کنترل شده کتابخانه را قادر می‌سازد تا یک عنوان دیجیتالی را به‌جای عنوان فیزیکی به شیوه‌ای کنترل‌شده منتشر کند. تحت این رویکرد، یک کتابخانه تنها می‌تواند همزمان تعداد نسخه‌هایی را که به طور قانونی به دست آورده است، معمولاً از طریق خرید یا اهدا، امانت دهد. اساسا، امانت دیجیتال کنترل شده باید نسبت مالکیت به امانت داده شده را حفظ کند. گردش در هر قالبی کنترل می شود به طوری که فقط یک کاربر می تواند از هر نسخه معینی در یک زمان برای مدت زمان محدودی استفاده کند. علاوه بر این، نظام‌های امانت دیجیتال کنترل شده معمولاً از اقدامات فنی مناسب برای جلوگیری از حفظ کپی دائمی یا کپی های اضافی توزیع شده به کار می گیرند.”

در حال حاضر بسیاری از کتابخانه ها از پلتفرم های امانت دیجیتال کنترل شده استفاده می کنند، به عنوان مثال، MIT (کتابخانه باز از طریق آرشیو اینترنتی) (https://archive.org/details/mitlibraries-ol) و سرویس دسترسی موقت اضطراری HathiTrust (https://www.hathitrust.org/) ETAS-شرح).

  • امانت هات‌اسپات

امانت‌دهی مشکل دسترسی به اطلاعات را در حداکثر سطح حل میکند. نقاط وای فای برای استفاده در کتابخانه‌ها در دسترس هستند. هات اسپات به مراجعان کتابخانه‌ای که در خانه به اینترنت دسترسی ندارند اجازه می دهد به اینترنت متصل شوند. دانشجویان، اساتید و محققانی که از راه دور کار و مطالعه می کنند، از طریق برنامه امانت‌دهی به اینترنت رایگان و قابل اعتماد دسترسی خواهند داشت. هات اسپات‌های قابل حمل دسترسی اینترنت را به دستگاه های دارای وای فای مانند رایانه، تبلت و گوشی های هوشمند فراهم می کند. کتابخانه دانشگاه ایالتی مونتانا شش نقطه داغ را به عنوان بخشی از برنامه امانت‌دهی خود فراهم کرده است. eduroam (https://eduroam.org/) یک سرویس جهانی است که به دانشجویان، محققان و کارکنان سازمان‌های شرکت‌کننده اجازه می‌دهد تا با باز کردن لپ‌تاپ یا روشن کردن گوشی‌های هوشمند خود، به اینترنت وصل شوند در حالی که در محوطه دانشگاه هستند.

مدیریت و رهبری

  • رهبری کتابخانه

کتابخانه‌ها مشتاق ایجاد ظرفیت رهبری هستند و بسیاری از کتابداران در برنامه های مختلف رهبری شرکت می کنند. از سوی دیگر، توسعه رهبری بسیار فراتر از آموزش اپیزودیک است. کتابخانه ها و کتابداران نیازمند برنامه‌ریزی سیستمی و استراتژیک هستند. به نظر نمی‌رسد که کتابخانه‌ها توسعه رهبری استراتژیک را ایجاد کنند یا برنامه‌ریزی جانشینی آگاهانه را انجام دهند (وونگ، 2019). از آنجایی که نقش فناوری در کتابخانه‌ها گسترش یافته است، کتابداران آگاه به فناوری عمدتاً در کنار یکدیگر در محیط های دیجیتال پیچیده کار می‌کنند (Maceli, 2018).

  • هوش هیجانی

یک رهبر باهوش عاطفی مراقب مدیریت احساسات است، بسیار همدل است و روابط خوب را با دیگران در کتابخانه حفظ می کند (مارتین، 2018).

  • تسهیل‌کننده تغییر

رهبرانی که با تغییر راحت هستند نیز می توانند تغییرات لازم را در کتابخانه های خود که در این حرفه مورد نیاز است، آغاز و تسهیل کنند. یک کاتالیزور برای تغییر باید مبتکر، روشن فکر و مشتاق بررسی و در نظر گرفتن همه پیشنهادات یک کتابخانه باشد. عامل تغییر بودن، یک رهبر را ایجاب می‌کند که «کارآفرین» باشد، نه تنها در ریسک‌پذیری، بلکه در تشخیص نیاز به یک شکاف خدماتی و پر کردن آن نیاز، صرف نظر از اینکه این چیزی است که کتابخانه به‌طور سنتی انجام می‌دهد یا نه. یک رهبر تغییر علاوه بر اینکه یک ارتباط‌گر شایسته است، باید قابل اعتماد باشد (مارتین، 2018).

  • رهبری مشارکتی

رهبری همدلانه و مشارکتی برای رهبران کتابخانه ها در کتابخانه های تحقیقاتی و آموزش عالی حیاتی تر می‌شود. موفق‌ترین تلاش های تامین مالی جمعی، همکاری و مشارکت بین مدیریت کتابخانه و کارکنان است (دیویی، 2020).

  • کتابداری موضوعی

کتابداران رابط موضوعی، مسئول ایجاد و مدیریت مجموعه‌ها، مراجع، آموزش و اطلاع رسانی در زمینه‌های تعیین شده خود هستند. آنها باید کارشناسان مشهور و کتابداران حرفه ای و آگاه در مورد عملیات کتابخانه باشند (لوکرت و وایت، 2019).

  • کتابداری مقیم

کتابداری مقیم، یک کتابدار را از محیط معمول کتابخانه خارج می کند. آنها را در یک موقعیت یا موقعیت “در محل” قرار می دهد تا از نزدیک با محققان یا اساتید تدریس همکاری کنند. کتابداران از رویکرد کتابداری مقیم در برنامه‌های سواد اطلاعاتی خود برای غلبه بر محدودیت های کلاس آموزشی کتابخانه “یک شات” استفاده می کنند. کتابخانه پزشکی ولش دانشگاه جان هاپکینز در حال توسعه برنامه‌های “ارتباط مقیم” است که کتابداران را در بخش‌هایی قرار می‌دهد که برای افزایش فراوانی و عمق تعاملات کتابدار و هیئت علمی و درک بهتر نیازهای دانشکده از طریق مشاهده مستقیم (کارلسون و کینیل، 2011).

  • متخصص داده‌کاوی

کتابداران می توانند داده‌کاوی را به عنوان یک سرویس اضافی در جعبه ابزار تحقیق برای کاهش کمبود دانشمند داده ارائه دهند. متخصصان داده‌کاوی جامعه کتابخانه ای هستند که در زمینه نگهداری، حفظ و بایگانی داده ها آموزش دیده اند.

بحث

کتابخانه‌های دانشگاهی در جامعه اطلاعاتی شبکه‌ای امروزی با چالش‌های غیرمنتظره‌ای روبه‌رو می‌شوند و به لطف ویژگی‌های در حال تغییر، موتورهای جستجوی آنلاین و رسانه‌های اطلاعات خلاقانه به بقای خود کمک می‌کنند. پس از ارزیابی کتابخانه‌های دانشگاهی معاصر از پنج دیدگاه متمایز، این مقاله بر عوامل محرکی تأکید می‌کند که بر معماری و عملکرد کتابخانه‌های دانشگاهی در آینده تأثیر می‌گذارد.

کتابخانه‌های دانشگاهی برای دسترسی به مواد مورد نیاز و برای تحقق اهداف دانشگاهی بر مجموعه‌ها متکی بودند. ایده “مجموعه” باید دوباره تعریف شود. مفاهیم دسترسی پویاتری برای جریان بی حد و حصر اطلاعات در طول دهه آینده پدیدار خواهد شد. کتابخانه‌ها باید تکنیک‌های جمع‌آوری خود را به روش‌های رادیکال و شاید سخت‌گیرانه بازبینی کنند تا هدف اصلی دانشگاه را رونق بخشند. مفهوم “دسترسی تسهیل شده” به یک خدمت ضروری تبدیل خواهد شد که به مجموعه محلی محدود نمی شود. این یک مجموعه جهانی خواهد بود. این امر باعث علاقه به سرمایه‌گذاری با اندازه مناسب در مجموعه چاپی، از مجموعه‌های محلی گرفته تا مجموعه‌های مشترک، منابع الکترونیکی دارای مجوز، کنسرسیوم ها و مدل های صدور مجوز مبتنی بر تقاضا شده است.

فضای مشترک اطلاعاتی، مکانی برای دسترسی، استفاده و توسعه دانش به جای صرفاً یک بخش مرجع با ردیف‌هایی از رایانه‌ها است. این می تواند خدمات شفاف کاربری را به جای محل مشخص برای خدمات ارائه دهد. ایده فضای مشترک ممکن است یادگیری دانشجویان را افزایش دهد، فضای اجتماعی و آموزشی را فراهم کند و جامعه دانشگاه را توسعه دهد. تبیین رابطه فضای مشترک اطلاعاتی با یادگیری و ایجاد خدمات و فضای مورد نیاز ممکن است به توجیه هزینه ها و ایجاد یک کتابخانه پرطرفدار کمک کند.

به‌طور خلاصه، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید و نوظهور مانند واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، بلاک چین، اینترنت اشیا و سازگاری‌های خدمات ممکن است گران باشد. با این حال، آنها برای حفظ ارتباط با جوامع و مفهوم کلی ارائه فناوری در هر مکان مورد نیاز حیاتی هستند. ایده “نقطه نیاز” به گونه ای رشد کرده است تا جامعه دانشگاهی را در بر می گیرد که در آن بخش قابل توجهی از آنها می توانند در هر زمان و از هر مکان از کتابخانه و خدمات آن استفاده کنند.

خدمات پشتیبانی پژوهشی بر گرداوری و کنترل مجموعه داده های حجیم، ابزارهای دیجیتالی و پلتفرم های باز و شبکه ای تأکید دارند. در نتیجه، کتابخانه‌های دانشگاهی باید توجه راهبردی خود را از مجموعه‌ها به خدمات منتقل کنند، زیرا پژوهش 2.0 به خدمات پشتیبانی آنها و تلاش محققان بستگی دارد. در آینده، کتابداران می توانند اطلاعات را از هر جایی درک و تجزیه و تحلیل کنند. فراتر از حرفه، آنها ممکن است زمینه را فراهم کنند. آنها باید ارتباط‌دهنده، متفکران استراتژیک و شنوندگان خوبی باشند که روش‌های جدید کار و مصرف اطلاعات کاربران را، متمایز از نقش‌های امروزی، درک کنند. کتابخانه‌ها دیگر اغوا نمی‌شوند تا همه مهارت‌های مهم را در کتابداران فعلی یا آینده توسعه دهند، بلکه تیم‌های چندتخصصی خواهند ساخت. در این شرایط، کتابداران باید برای ارائه محتوای نوآورانه و جذاب در قالب‌های چاپی و دیجیتالی با کارشناسان همکاری کنند.

نتیجه‌گیری

این مطالعه به کتابداران دانشگاهی کمک می‌کند تا با بررسی مجموعه‌گستری، برنامه‌ریزی فضا، فناوری‌های آینده‌نگر، خدمات اطلاعاتی و دیدگاه‌های رهبری، با دیگر کتابداران عمومی و تخصصی در کشف جنبه‌های مختلف کتابداری دانشگاهی رقابت کنند. سهم اصلی این پژوهش، دسته‌بندی حوزه‌های کتابخانه‌های دانشگاهی در معیارهای ارزیابی اهداف آینده‌نگرانه است. این دیدگاه تحلیلی سوالاتی را درباره چگونگی آینده و چگونگی مفهوم‌سازی کتابداران دانشگاهی از آن مطرح می‌کند. مطالعات آینده‌پژوهی برای ارائه شاخص‌های ارزشمندتری برای ارزیابی کتابخانه های دانشگاهی به تکامل خود ادامه خواهند داد. این مطالعه به این شکاف می‌پردازد، نه تنها بر روندهای نوظهور یا برنامه‌ریزی استراتژیک، بلکه بر این موضوع که کتابخانه‌های دانشگاهی چگونه آینده را تصور می‌کنند و عوامل زیربنایی پاسخ آنها به آن را مورد توجه قرار می‌دهد. همه این چالش ها گام های مهمی هستند که به تعریف آینده کتابخانه‌های دانشگاهی کمک می کنند.

نیز نگاه کنید به: فضای مشترک اطلاعاتی: آینده کتابخانه دانشگاهی

Loading

روندها در فضای کتابخانه دانشگاهی: از قفسه‌های کتاب تا فضای مشترک یادگیری

چکیده

مدیریت کتابخانه‌های دانشگاهی باید با سازمان‌دهی مجدد فضاهای کتابخانه‌ای یا ساخت کتابخانه‌های جدید نقش مهم‌تری در محیط دانشگاهی ایفا کنند. نقشی که با شیوه‌های آموزشی جدید و سبک‌های یادگیری دانشجویان امروزی همسو باشد. هدف از این مطالعه ارائه و بحث درباره روندهای مرتبط با چگونگی بازتعریف ساختمان‌ها و فضاهای کتابخانه‌های دانشگاهی از سوی کتابداران است تا همسویی بهتری با شیوه‌های آموزش فعلی و با نیازها و سبک‌های یادگیری دانشجویان بوجود آید. ترجمه: دکتر مریم اسدی.

منبع:

Oliveira, Silas M. (2017). Trends in Academic Library Space From book boxes to learning commons. Proceedings of the IATUL Conferences. Available from: https://docs.lib.purdue.edu/iatul/2017/spaces/3

فایل اصل مقاله

مقدمه

امروزه یادگیری جایگاه برجسته‌ای در بحث های کتابخانه‌های دانشگاهی دارد. با یک جستجوی ساده در گوگل و وارد کردن عبارت‌های “یادگیری” و “کتابخانه‌های دانشگاهی” 741.000.000 صفحه بازیابی می شود. گوگل اسکالر 2.070.000 رکورد را بازیابی می کند. با استفاده از همان استراتژی جستجو در پایگاه اطلاعاتی Library Literature 103،  رکورد بازیابی می شود. وقتی اصطلاح “آکادمیک” حذف می شود، 1675 نتیجه بازیابی می شود، چون نتیجه جستجو را به عنوان محدود کردیم. اگر آن را به فیلد مشخصی محدود نکنیم، بیش از 10200 نتیجه بازیابی می شود.

به نظر می رسد یادگیری همیشه دغدغه اصلی کتابداران نبوده است. در اواخر دهه 80 این موضوع تبدیل به یک موضوع پرطرفدار در میان کتابداران شده است، اگرچه برخی مدعی اند، یادگیری یکی از اهداف کتابخانه ها بود.

در متون به عباراتی مانند مراکز یادگیری، فضاهای یادگیری، فضای مشترک اطلاعاتی، فضای مشترک یادگیری و فضاهای مشارکتی برخورد می‌کنیم. آیا همه این عبارت‌ها یکسان هستند؟ اگر نه، تفاوت‌های اصلی آنها چیست و این “مفاهیم” چگونه بر برنامه‌ریزی و تامین فضا تأثیر می‌گذارد؟

برای قرار دادن پاسخ‌ها در یک بافت منطقی، باید تاریخچه ساختمان‌ کتابخانه‌ها و به طور خاص، نقش‌ ساختارها و فضاهایشان را بررسی کنیم. همانطورکه هیکرسون (2013) به خوبی بیان کرده است: «فضاها و نقش ها دو روی یک سکه‌اند“.

به این ترتیب، تمرکز اصلی این مقاله توصیف جزئیات سبک‌های مختلف ساختمان نیست، بلکه بحث  روی نقش‌هایی است که فضاها قادر به ایفای آن‌ها هستند.

 

قفسه های کتاب-کمی تاریخچه

تا دهه 50، ویژگی تک کاربره ساختمان‌های کتابخانه‌های دانشگاهی در محوطه دانشگاه‌ها غالب بود. قبل از جنگ جهانی دوم، این ساختمان‌ها برای تحمل وزن مجموعه‌های کتاب در قفسه های چند لایه ساخته می‌شدند. این موضوع باعث جدایی بین بخش خوانندگان و بخش قفسه ها می شد. بنابراین، «استفاده از طبقات ساختمان تک کاربره، تا حد زیادی بستگی به هدفی داشت که در وهله اول برای آن طراحی شده است.» (Kaser, 1984, p. 68).

پس از جنگ جهانی دوم، طراحی ماژولار (طراحی پیمانه‌ای)  توسط کتابخانه‌های دانشگاهی پذیرفته شد و تا سال 1960، این سبک معماری به طور کامل پذیرفته شد. این سبک با مستطیل های مساوی مشخص می شود که در طبقه همکف تقسیم بندی شدند. کارایی و انعطاف پذیری دغدغه اصلی کتابداران در این سبک یا به عبارت بهتر هدف اصلی این سبک بود. اکنون کتابخانه‌ها می‌توانند «به راحتی» پلان طبقه همکف را همانطور که برای تطبیق با تغییرات نیاز دارند، اصلاح کنند.

با این حال، در اوایل دهه 60، کتابداران که از ظاهر ساده و خسته کننده “قفسه” ناراضی بودند، شروع به اتخاذ سبک معماری رمانتیک‌تری کردند و از دهلیزها، بناهای یادبود، نورپردازی خاص و اشکال غیر معمول استفاده کردند. همانطور که کاسر (1984) به خوبی اشاره کرد، “اکنون خوانندگان به اتاق‌های مطالعه بزرگ با ساختارهای طبقه‌ای محدود نیستند ” (ص. 268). خوانندگان اکنون به کتاب‌ها در قفسه‌های باز دسترسی مستقیم دارند.

حداقل برای دو دهه دیگر، این سبک‌ها نقش خود را ایفا کردند – مجموعه‌های چاپی فروشگاهی. ساختمان‌های کتابخانه دانشگاهی تک کاربره و طراحی مدولار تا اوایل دهه 80، فضاهای خود را با شمارش مجموعه هایشان و پیش‌بینی خریدهای سالانه خود در آینده برنامه‌ریزی کردند.

سیمن (2006) خاطرنشان کرد همانطور که او کتابخانه نورلین دانشگاه کلرادو را توصیف کرد:

با رشد مجموعه‌های چاپی، مخزن ها به‌طور تصادفی فضای کاربر را گرفتند و خدمات کلیدی را پشت قفسه ها پنهان کردند. نتیجه یک کتابخانه تاریک، ناراحت کننده و غیرمنطقی بود. فضای کاری بسیار کمی برای کاربران وجود داشت، فناوری به طور کامل در ساختمان ادغام نشده بود و فضای کلاس درس الکترونیکی، وجود نداشت.

این یک کتابخانه دانشگاهی معمولی از دهه 40 و تا دهه 70 و اوایل دهه 80 را به تصویر می کشد. بنابراین، این ساختارها غالب شدند، زیرا از نظر تاریخی، کتابخانه های دانشگاهی محدود به نگهداری منابع چاپی بودند. جالب است بدانید که در اواسط سال 2012، بوث، شولفیلد و تیفن (2012) هنوز به کتابداران هشدار می دهند که “هدف کتابخانه را صرفاً به یک انبار کتاب گسترش دهند“.

در قرن بیستم بیشتر، فضاهای کاری کارکنان، نمایش مبلمان، حجم، ذخیره سازی و دسترسی به مجموعه ، دغدغه اصلی کتابداران در برنامه‌ریزی و طراحی فضاهای کتابخانه دانشگاهی بود. طبق گفته سیل (2015)، “کتابخانه دانشگاهی معمولی از اواسط تا اواخر قرن بیستم مکانی آرام  و پاک بود.”

از آنجایی که برای چندین دهه کتابداران دانشگاهی ساختمان‌های کتابخانه خود را به عنوان پورتال‌های اولیه اطلاعاتی در نظر می‌گرفتند، کتابخانه‌ها تبدیل به مکانی خشک و فنی شدند (Demas, 2005).

این پارادایم منجر به ایجاد کتابخانه‌هایی شد که به‌جای اینکه کتابخانه‌ها برای پاسخگویی به نیازهای مشتری طراحی شوند، فقط مجموعه‌های کتابخانه را به طور کارآمد نگهداری می کردند. با این حال، در دهه 1990، تغییر اتفاق افتاد. “در نتیجه فناوری، این الگو اکنون با یک الگوی یادگیری محور جایگزین شد که در آن کاربران بار دیگر جایگاه مهمی در اختیار داشتند… به این معنی که کتابخانه اکنون آزاد است تا توجه خود را به کاربران و نیازهای آنها معطوف کند” (Heitsch & Holley). ، 2011، ص 66).

عبارت «کتابخانه به‌عنوان مکان» امروزه به این صورت تعریف می‌شود: « دانشجویان به دنبال تعامل فکری، تبادل اطلاعات و معاشرت در یک محیط آکادمیک هستند و حتی کتابخانه را به عنوان پناهگاهی می‌بینند که سرگرمی‌های شیک و صدای رسانه‌ها و ارزش های تجاری فراگیر بر آن حاکم است.» (Leighton and Weber, 1999, p. xxvii).

مدل جدید که در ابتدا به عنوان فضای مشترک اطلاعاتی شناخته می شود، دارای چهار ویژگی اساسی است: (1) فناوری در اشکال مختلف، (2) فضاهایی برای کار گروهی، (3) رسانه‌های دیجیتال و مجموعه‌های آنلاین، و (4) دسترسی به کتابدار و کارشناسان فناوری. بعدها در سال 1995، کتابخانه‌ها به ایجاد فضاهایی برای گفتگو و اجازه ورود غذا و نوشیدنی را در حد معقول شروع کردند.

عصر فضای مشترک اطلاعاتی

فهرستبرگه ها کنار گداشته شدند و ایستگاه های کامپیوتری در دهه 80 جایگزین شدند،  در سال 1990، شبکه جهانی وب توسط یک دانشمند کامپیوتر بریتانیایی به نام برنرز لی به دنیا معرفی شد و انقلابی در کتابخانه ها ایجاد کرد. کاربران می توانستند از هر کجا خانه، دفاتر کار، و خوابگاه های دانشگاه به منابع کتابخانه دسترسی داشته باشند. این امر «اکوسیستم اطلاعاتی را که ما می شناسیم» تغییر داد (هیکرسون، 2014، ص 15).

با معرفی این فناوری، کتابداران تحت فشار قرار گرفتند، زیرا مدیران دانشگاه‌ها و کالج‌ها، اساتید و دانشجویان شروع به این پرسش کردند که چرا کتابخانه‌ها مورد نیاز است و بسیاری پایان کتابخانه‌های دانشگاهی را پیش‌بینی کردند. مقاله معروفی به نام «کتابخانه متروک» که در نسخه 16 نوامبر 2001 کرونیکل آموزش عالی منتشر شد، انقراض کتابخانه ها را اعلام کرد.

به زعم  هیکرسون (2014)، که با بینش غنی این سناریو را توصیف کرد، اعلام کرد که “در زمان عبور از بحران، جنبش فضای مشترک اطلاعاتی به خوبی در جریان بود.” تلاش‌های قبلی در دانشگاه آیووا برای ادغام فناوری در کتابخانه دانشگاهی انجام شد تا دانشجویان بتوانند به اطلاعات دسترسی پیدا کنند، جمع‌آوری کنند، سازماندهی کنند، تجزیه و تحلیل کنند، مدیریت کنند، خلق کنند، ثبت کنند و اطلاعات را انتقال دهند. این «بازی اطلاعات» Information Arcade (www.lib.uiowa.edu/arcade/about/mission) نام داشت. دو سال بعد، در سال 1994، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی یک “فضای مشترک اطلاعاتی” 24 ساعته افتتاح کرد. سایر کتابخانه ها نیز به سرعت از آن پیروی کردند.

دانشگاه کالگری یکی از اولین دانشگاه ها در کانادا در سال 1999 افتتاح شد. هیکرسون (2014) اشاره کرد که “دانشجویان به سرعت به داخل ساختمان های ما بازگشتند. ترکیبی بی‌نظیر از فضاهای با تکنولوژی و با کیفیت بالا با ارائه خدماتی عالی توسط متخصص فنی و فکری ارائه شد» (ص 16).

با اجرای ایده‌هایی که برای اولین بار توسط کرت در سال 1994 اجرا شد و توسط بیگل در سال 1999 مفهوم‌سازی شد، کتابخانه‌های دانشگاهی به آرامی به سمت رویکرد فضای مشترک اطلاعاتی برای خدمات مرجع کتابخانه حرکت کردند. (Steiner and Holley, 2009, 316).

یک نظرسنجی در سال 2004 از اعضای ARL نشان داد که پنج کتابخانه از 74 کتابخانه ای که به نظرسنجی پاسخ دادند، پیش از سال 1995 فضای مشترک اطلاعاتی ایجاد کرده بودند. هشت فضای مشترک اطلاعاتی دیگر در طی سالهای 1996-2000 و نه مورد دیگر بین سالهای 2002 و 2004 تاسیس شد (هاس و رابرتسون، 2004).

پیدایش جنبش فضای مشترک اطلاعاتی «ریشه در دگرگونی‌های فیزیکی ایجاد شده توسط جنبش «کتابخانه به‌عنوان مکان» بود و با انقلاب دیجیتال شتاب گرفت» (رشد شبکه جهانی وب، پیشرفت در فناوری محاسباتی، محبوبیت رسانه‌های اجتماعی، ماهیت متغیر مجموعه دانشجویی، تغییر شیوه های آموزشی و تاکید جدید بر یادگیری مشارکتی» (اشتاینر و هالی، 2009، 316).

به گفته سیل (2015)، «از زمان پیدایش، این مفهوم تحت تأثیر رشد شبکه جهانی وب، پیشرفت‌های فناوری رایانه، محبوبیت رسانه‌های اجتماعی و تغییر فلسفه و شیوه های آموزشی بوده است» (ص 561).

تعریف فضای مشترک اطلاعاتی

تعریف فضای مشترک اطلاعاتی کار آسانی نیست. به گفته هارلند (2011)، هیچ تعریف مشترکی در بین کتابداران در موسسات مختلف وجود ندارد. با توجه به اینکه افراد و محققان مختلف آن را به طور متفاوتی تعریف می کنند، مفهومی لغزنده است.

مشکل در این واقعیت نهفته است که برخی فضای مشترک اطلاعاتی را همانند فضای مشترک یادگیری می دانند (هارلند، 2011؛ میلویچ، 2009؛ سیل، 2010)، در حالی که برخی دیگر معتقدند، دومین مفهوم، توسعه یافته مفهوم اولی است و اهداف کاملاً متفاوتی دارد. (Bonnand and Donahue, 2010; Somerville and Harlan, 2008; Accardia, Cordova, & Leeder, 2010؛ Roberts, 2007; Heietch & Holley, 2011).

تعاریف فراوان است. در حالی که بیگل (1999) بر نقش فضای مشترک اطلاعاتی در ارائه خدمات در محیط دیجیتال تأکید می‌کند که مستلزم طراحی یک کتابخانه به طور خاص است، مک وین (2003) آن را به عنوان مکانی در کتابخانه بیان می کند که در آن «فناوری و خدمات مرجع ترکیب می‌شوند» (ص 244). به طور مشابه، بنت (2005) تاکید کرد که فناوری دیجیتال می تواند منابع اطلاعاتی ظاهراً متفاوت را به عنوان یک کل” گرد هم آورد.

«فضای مشترک اطلاعاتی می تواند به سادگی به عنوان یک پورتال آنلاین برای کاربران کتابخانه باشد تا درباره سواد اطلاعاتی یا خدمات کتابخانه ای مانند وب سایت ها بیاموزند. همچنین می‌تواند خوشه‌ای از رایانه در کتابخانه باشد که به فهرست آنلاین سایر پایگاه‌های اطلاعاتی الکترونیکی دسترسی دارد» (رابرتس، 2007، ص 805).

فضای مشترک اطلاعاتی که به عنوان یک عامل یادگیری در نظر گرفته می شود نیز اشاره شده است. تعریف ارائه شده توسط Heitsch و Holley (2011) این واقعیت را برجسته می کند که فضای مشترک اطلاعاتی دانشجویان را آموزش می دهد و به آنها این توانایی را می دهد تا “اطلاعات را خودشان بیابند” (ص. 64). بیگل (2006) تأیید کرد که منابع آن “در حمایت از یادگیری سازماندهی شده اند” (ص. xviii)، در حالی که هارلند (2011، همانطور که در ترنر، ولش، و رینولدز، 2013 نقل شده است) آن را به عنوان مرکزی (هاب) می بیند که نیازهای یادگیری جامعه دانشگاهی  را برآورده می کند.

رایج ترین خدمات ارائه شده

دامنه خدمات ارائه شده در فضای مشترک اطلاعاتی بسیار گسترده است. کتابخانه ها خدمات مختلفی را ارائه می دهند. خدمات زیر رایج ترین آنها هستند:

  • نرم افزار مدیریت اطلاعات
  • نرم افزار چندرسانه ای
  • استودیوی چندرسانه ای
  • مشاوره های پژوهشی
  • آموزش نوشتن
  • تدریس خصوصی ریاضی
  • مبلمان ایستگاه های کاری که کار گروهی و فردی را تسهیل می کند
  • نرم افزار و ویرایش چندرسانه ای
  • آماده‌سازی پاورپوینت
  • اسکنرها
  • درایوهای DVD-R
  • چاپ رنگی
  • محیط دیجیتال
  • فضاهای یادگیری مشارکتی
  • ایستگاه های کاری چندرسانه ای
  • کلاس های درس با تکنولوژی پیشرفته
  • فضاهای مطالعه گروهی
  • انواع میزها
  • تدریس خصوصی و خدمات موفقیت تحصیلی
  • مرکز نگارش (رزومه، بازنگری در کاورلتر، دستنامه نوشتن و راهنمای سبک های نوشتن)
  • مشاوره آماری
  • فضاهای کاری مشترک
  • خدمات مرکز موفقیت تحصیلی
  • رویکردهای انعطاف پذیر به خدمات مرجع
  • آموزش پاورپوینت، ادوبی، فتوشاپ
  • اجاره دوربین های دیجیتال، دوربین فیلمبرداری و سه پایه
  • دیزاین استادیو
  • چاپ در مقیاس بزرگ
  • میز کمک کامپیوتر
  • جلسات کلاس انفرادی برای کلاس های فضای باز یادگیری مشارکتی (با اعضای هیئت علمی).
  • کلاس ها
  • کارگاه های آموزشی
  • فضاهای آموزشی
  • منطقه کاملا ساکت مطالعه
  • استند قهوه

این خدمات و محصولات با هدف ارائه “دسترسی به غنی ترین مجموعه ممکن از منابع اطلاعاتی” ارائه می شوند (بنت، 2005، ص 37). این موضوع به دانشجویان امکان می دهد ” نه تنها اطلاعات را بیابند، بلکه با آن کار کنند” (Seeholzer and Salem, 2010, p. 287). و اطلاعات را از نظر فکری و فناوری با کار خود ادغام کنند» (Seeholzer and Salem, 2010, p. 287).

حرکت به فضاهای یادگیری

با این حال، همه چیز تغییر کرده است. به گفته دیماس (2005)،

کتابخانه‌های دانشگاهی قرن بیست و یکم در پاسخ به کتابخانه‌های دیجیتال و تغییرات در یادگیری و آموزش، خود را دوباره اختراع می‌کنند. در سال‌های اخیر، دوباره به این واقعیت پی برده‌ایم که کتابخانه‌ها اساساً درباره مردم است- چگونه یاد می‌گیرند، چگونه آنها از اطلاعات استفاده می کنند و چگونه آنها در زندگی جوامع یادگیری مشارکت می کنند. بنابراین، شروع به توسعه کتابخانه‌هایی کرده‌ایم که به دنبال احیای بخشی از نقش تاریخی کتابخانه به عنوان یک نهاد یادگیری، فرهنگی و جامعه روشنفکری است.

در واقع، به نظر می‌رسد پژوهشگران همواره کتابخانه دانشگاهی را جزء مهم و ضروری دانشگاه و تجربه یادگیری خود تلقی کرده‌اند. اظهارات و مشاهدات گزارش شده در متون در چند دهه اخیر نشان می دهد که کتابخانه دانشگاهی به عنوان یک مکان، نقشی غیرقابل انکار و اجتناب ناپذیر در یادگیری دانشجویان آموزش عالی ایفا می کند.

به گفته ادواردز (2000)، کیفیت معماری و ساختار فیزیکی کتابخانه بازتابی است درباره اینکه دانشگاه چگونه خود را به عنوان یک موسسه آموزش عالی درک می کند. در همان سال استرنج و بنینگ (2000) مشاهده کردند که اولویت‌ها و ارزش‌های مؤسسه در رابطه با کارکردهای اصلی آن مانند یادگیری، پژوهش و آموزش را می‌توان با کیفیت کتابخانه و تخصیص فضای فیزیکی آن ارزیابی کرد.

نقش و ارزش کتابخانه به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از تجربه دانشگاهی توسط فریمن (2005) به خوبی خلاصه شده است. کتابخانه به عنوان یک مکان فیزیکی نقش مهمی در الگوهای اجتماعی و آموزشی امروزی یادگیری، آموزش و پژوهش ایفا می کند. در حالی که اینترنت تمایل دارد افراد را منزوی کند، کتابخانه به عنوان یک مکان فیزیکی دقیقا برعکس عمل کرده است. در یک مؤسسه، به عنوان یک منبع یادگیری پویا و تقویت‌شده، کتابخانه می‌تواند بار دیگر به مرکزی برای ایجاد جامعه فکری و موسسه علمی تبدیل شود. (ص 2 و 5)

اخیراً، کتابخانه های دانشگاهی توسط Bilandzic و Foth (2013) به چالش کشیده شدند تا برنامه ریزی فضایی خود را برای پاسخگویی به نیازهای در حال تغییر دانشگاه و تبدیل شدن به تسهیل کنندگان واقعی آموزش و یادگیری تغییر شکل دهند.

کتابخانه ها واقعاً در حال تبدیل شدن به مراکز یادگیری هستند. بنت (2003) با بررسی مفهوم «کتابخانه‌هایی که برای یادگیری طراحی شده‌اند»، در آغاز قرن استدلال کرد که کتابداران و سایر کارکنان دانشگاه مسئول پروژه‌های ساخت و ساز و نوسازی پردیس باید بپرسند که آیا فضای کتابخانه در موسساتشان می‌تواند «ماموریت‌های اصلی یادگیری و آموزش» را پیش ببرد. از » (ص.1). ون نوت چیس (2006) پاسخ داد. او معتقد بود که «وقتی فضاها را با در نظر گرفتن یادگیری طراحی کنیم، می‌توانیم یادگیری عمیق‌تر و غنی‌تر را تسهیل کنیم».

طبق گفته فریمن (2005)، ” در ایالات متحده و خارج از کشور کتابخانه های دانشگاهی در طول 200 سال گذشته با هدف مکان هایی برای گردآوری، دسترسی و نگهداری مجموعه های چاپی توسعه یافته اند” (ص. 1). با این حال، او ادامه داد،

تغییر عمده ای نیز از مطالعه مستقل به یادگیری مشارکتی و تعاملی به دلیل استفاده از پایگاه های داده الکترونیکی، فرمت های دیجیتالی و رسانه های تعاملی رخ داده است. یک دانشجو می تواند به مکانی به نام “کتابخانه” رفته و آن را به عنوان یک توسعه منطقی کلاس درس ببیند. و به این ترتیب، فضای کتابخانه نیاز به تغییر شیوه های آموزشی جدید، از جمله روش های یادگیری مشارکتی و تعاملی دارد.

در طول دهه گذشته، محققان دیگر نیز از بازنمایی کتابخانه های دانشگاهی به عنوان فضاهای یادگیری دانشجومحور حمایت کرده اند(جمیسون، 2005، 2009؛ بنت، 2009) و این امر تلاش های کنونی را برای تجسم مجدد شکل فیزیکی و عملکرد آن سوق داده است.  بنابراین، ایده پردیس به عنوان یک محیط یادگیری مستلزم آن است که کتابخانه های دانشگاهی به فضایی تبدیل شوند که آموزش دانشجومحور را تسهیل می کند. (کنی و کنی، 2005). بعلاوه، وبستر (2009) حتی ادعا کرد که کتابخانه “فراهم کننده کلیدی فضای آموزشی در دانشگاه” است (ص. 33).

همانطور که کتابخانه ها اهمیت بیشتری پیدا کردند، آنها بخشی از ابتکارات “فضاهای یادگیری” استراتژیک در سطح دانشگاه شدند (Appleton, Stevenson, & Boden, 2011, p. 355) تا اطمینان حاصل شود که از مأموریت های آموزشی و یادگیری اولیه موسسه پشتیبانی می کنند (Dillon, 2008). .

بر اساس این مفهوم، کتابخانه‌های دانشگاهی باید خود را با آخرین روش‌های پژوهشی و آموزشی (Kehrwald, Head, & Harper, 2013) مانند دانش آموزان می توانند به طور مستقل یاد بگیرند و از طریق یادگیری ترکیبی به خالقان دانش تبدیل شوند (اپلتون، 2013؛ الیسون، 2016). کلاس های درس واژگون (الیسون، 2016)؛ و یادگیری تجربی و مشارکتی (اسپنسر و واتسون، 2017)، که منجر به “محیط های یادگیری شخصی متنوع” می شود (الیسون، 2016، ص 294). (Oblinger، 2006)

بنابراین، استارک و سامسون، (2010) از این واقعیت دفاع کردند که «کتابداران باید روش‌هایی را که کاربران با جستجو و یادگیری اطلاعات درگیر می‌شوند، در حالی که فضای فیزیکی خاصی را اشغال می‌کنند، یا در داخل آن قرار می‌دهند، به دقت بازنگری کنند» (ص. 260). سیمن (2006) توصیه کرد که “فضای کتابخانه باید از فعالیت های آموزشی دانشگاه پشتیبانی کند” (ص. 7). و Bilandzic و Foth، (2013)  نتیجه می گیرد که کتابخانه‌های دانشگاهی باید برنامه‌ریزی فضایی خود را برای برآوردن نیازهای متغیر دانشجویان تغییر دهند و به تسهیل‌کننده‌های آموزش و یادگیری تبدیل شوند.

در نتیجه، ادبیات نشان می‌دهد که دانشجویان برای هر هدفی از کتابخانه استفاده می‌کنند، نمی‌توانند نقش آن را به عنوان فضای یادگیری که در آن می‌توانند تجربه یادگیری خود را افزایش دهند نادیده بگیرند.

به گفته تروانیمی، پوتانن و لاهدماکی (2015)، «فضای مشترک اطلاعاتی، به دلیل پیشرفت‌های فناورانه و آموزشی و توسعه نقش های کتابخانه‌ها، شکل آن‌ها را به طور فزاینده‌ای به فضای مشترک یادگیری تغییر می‌دهد» (ص 306).

جدول زمانی که روندهای فضای کتابخانه دانشگاه را از قبل از 1970 تا 2000 ارائه می کند توسط چایلدز، متیوز و والتون (2013) ارائه شده است. علاوه بر کتابخانه ها، فضاهای یادگیری رقیب، از تغییر آموزش پشتیبانی می کنند، مانند فضای بحث گروهی، فضای اجتماعی بیشتر، فضای مشترک یادگیری و مواردی از این دست به عنوان روندهای دهه 2000 شناسایی شدند.

فضای مشترک یادگیری

با توجه به کاهش استفاده از مواد چاپی و سبک‌های جدید یادگیری، امروزه کتابخانه‌های دانشگاهی ملزم به بازنگری و تغییر کاربری فضای خود به منظور تطبیق آن با انواع مختلف سبک های کاری و یادگیری دانشجویان هستند. » (تروانیمی و همکاران، 1394، ص 306). از نظر رابرتز (2007)، فضای مشترک یادگیری این بود که کتابخانه‌ها چگونه پاسخ می‌دهند، «همانطور که اساتید و مدیران تشخیص دادند که دانشجویان به روش‌های پویا یاد بگیرند» (ص 803).

دیماس (2005) به طور کامل از این استراتژی حمایت کرد، زیرا برای او، کتابخانه ها اساساً در مورد افرادی بودند که “چگونه یاد می گیرند، چگونه از اطلاعات استفاده می کنند، و چگونه در زندگی یک فرهنگ یادگیری و جامعه فکری شرکت می کنند” (ص 25).

تفاوت بین فضای مشترک اطلاعات و فضای مشترک یادگیری

در استفاده از اصطلاحات “فضای مشترک اطلاعاتی” و “فضای مشترک یادگیری” اختلاف نظر وجود دارد. گاهی اوقات، آنها حتی به جای هم استفاده می شوند. در حالی که نویسندگانی وجود دارند که “فضای مشترک اطلاعاتی” و “فضای مشترک یادگیری” را از نظر هدف و نقش یکسان می دانند (مونتگومری، 2014، ص 304)، برخی دیگر مانند Milewicz (2009) علاقه به یادگیری در کتابخانه، صرفاً «بازگشت» به اصولی است که « فضای مشترک اطلاعاتی” بر آن پایه گذاری شده است.(ص. 11).

با این حال، رابرتز (2007) تاکید کرد که این دو مفهوم متفاوت است و یک پیشرفت طبیعی از فضای مشترک اطلاعاتی است. متون  شواهد قانع کننده ای از تفاوت بین این دو رویکرد ارائه می دهند. طبق گفته استارک و سامسون (2010)، “انتقال از یک مرکز اطلاعاتی به یک فضای مشترک یادگیری مستلزم تمرکز بر عناصر طراحی است تا رویکرد کاربرمحور را فراتر از خدمات به ملاحظات جدید درباره نحوه تعامل کاربران با اطلاعات  در یک فضای فیزیکی خاص گسترش دهد “

برای بیلی و تیرنی (2008)، محیطی که ایجاد دانش و یادگیری خودراهبر را تقویت می کند، بیشتر از نوع فضای مشترک یادگیری است. هایچ و هالی (2011) با این نظر موافق بودند. این نوع فضا بیشترین انتقال اطلاعات از متخصصان اطلاعاتی به مشتریان را فراهم می کند.

طبق گفته Bonnand و Donahue (2010, p. 231) “فضای مشترک یادگیری” به مفهوم پیچیده تری نسبت به پیشینیان خود یعنی فضای مشترک اطلاعاتی تبدیل شده اند. سامرویل و هارلان (2008) و آکاردیا، کوردووا و لیدر (2010) همگی موافق بودند. با این وجود مهم است که به یاد داشته باشید که همانطور که رابرتز (2007) اشاره کرد، تفاوت های مهمی در فناوری، آموزش و طراحی فضایی مدل های مختلف وجود دارد.

هولمگرن (2010) در حالی که سعی داشت این تمایز را روشن کند، از این هم فراتر رفت: «اگرچه فضای مشترک یادگیری از نظر نام شبیه به فضای مشترک اطلاعاتی است، اما فضای مشترک یادگیری نشان دهنده تغییر قابل توجهی در تصور ما از کتابخانه است، تغییری که ناشی از درک در حال تکامل ما از کتابخانه است. نقش کتابخانه به دانشجویان کمک می کند تا یاد بگیرند» (ص 177). « مانند یک فضای مشترک اطلاعاتی، مهم است که فضای کتابخانه را چیزی فراتر از مکانی برای جستجوی اطلاعات بدانیم.» (تروانیمی و همکاران، 2015، ص 306).

به گفته هولمگرن (2010)، “اگرچه از نظر نام مشابه با فضای مشترک اطلاعاتی است، اما فضای مشترک یادگیری نشان دهنده تغییر قابل توجهی در تصور ما از کتابخانه است، تغییری که ناشی از درک در حال تکامل ما از نقش کتابخانه در حمایت از یادگیری دانشجویان است” ص 177).

علاوه بر این، برای اطمینان از اینکه تفاوت در نام این دو فضای مشترک فقط معنایی نیست، محیط های یادگیری باید به طور خاص به عنوان فضاهایی طراحی شوند که یادگیری در آن صورت می گیرد و در نتیجه دانش ایجاد می شود (Bennett, 2008, pp. 183-84). هولمگرن (2010) موافق بود. او معتقد بود که این امر به دلیل این واقعیت ضروری است که

پارادایم آموزش و یادگیری مان از تمرکز بر انتقال اطلاعات به تمرکز بر ساخت فعال دانش توسط یادگیرنده تغییر می کند. فضاهای یادگیری جدید منعکس کننده این تکامل هستند: بسیاری از کلاس های درس، آزمایشگاه ها، استودیوها و فضاهای آموزشی غیررسمی معاصر برای تقویت تعاملات مشترک بین یادگیرندگان و اساتید طراحی شده اند، تعاملاتی که با افزایش یادگیری مرتبط است. (ص 177-8)

بیگل (2010) توضیح داد که “تفاوت اساسی بین فضای مشترک اطلاعاتی و یادگیری این است که اولی از ماموریت سازمانی پشتیبانی می کند در حالی که دومی آن را اجرا می کند” (ص. 10).

فضای مشترک یادگیری چیست؟

سیمن (2006) گفت که فرآیند برنامه ریزی فضا در کتابخانه نورلین (دانشگاه کلرادو) “مبتنی بر چاپ نیست، بلکه مبتنی بر کاربر و تمرکز بر تأثیرات یادگیری به جای خدمات کتابخانه سنتی خواهد بود” (ص. 5). این “فلسفه” به جای اینکه صرفاً خود را با مدیریت اطلاعات مشغول کنند، دانشجویان را تشویق می کند تا یادگیری خود را مدیریت کنند.

همانطور که بیگل (2004) اظهار داشت، “به جای برجسته کردن دسترسی به کامپیوتر، نرم افزار، و پشتیبانی چند رسانه ای، فضای مشترک یادگیری بر طیفی از برنامه ها و خدمات برای حمایت از دانشجویان در وظایف یادگیری آنها تاکید دارد” (ص 243). بیگل (2010) چند سال بعد تصویر واضح تری از این مفهوم ارائه کرد. او اظهار داشت که

فضای مشترک یادگیری به طور بالقوه “پیوستار خدمات” را ارائه می دهد که دانشجویان می توانند به اطلاعات دسترسی پیدا کنند، بازیابی کنند، تفسیر کنند، پردازش کنند، و دستکاری کنند، همچنین دانش جدید را فراتر از دسترسی و بازیابی اطلاعات توسعه، بسته بندی و ارائه دهند. (ص 10)

در این مدل جدید، نقش کتابخانه پشتیبانی و تسهیل یادگیری و ایجاد دانش است (Seal, 2015). این کاملاً متفاوت از مدل‌های سنتی است که بر مصرف دانش تأکید داشتند. به گفته لورتشر و مارکو (2015)، «اولین منفعل تر است. دومی فعال تر» که همکاری، خلاقیت و نوآوری بیشتری را تقویت می کند (ص 8).

همه اینها از طریق فعالیت های یادگیری گروهی در فضاهای غیررسمی “وام گرفته شده از کافه های اینترنتی تجاری، سالن های فرودگاه، مراکز خرید و محیط های اداری مدرن” انجام می شود (اپلتون، استیونسون و بودن، 2011، ص 345). این بسیار متفاوت از فضاهایی است که با ردیف های طولانی میزهای مطالعه و آزمایشگاه های کامپیوتری جدا شده مشخص می شود. الیسون، (2016) این فضاها را بیشتر توضیح داد:

برای همسازی با این دستور جدید، کتابخانه‌ها فضاهای خود را به گونه‌ای اصلاح می‌کنند که «شامل یک سرسرای بزرگ باشد. طیف وسیعی از محیط ها با هدف پذیرایی برای مطالعه گروهی و فردی، و همچنین انواع سبک های یادگیری. فضای بیشتر برای تعامل اجتماعی؛ کمتر برای کتاب و کارکنان. اتصال Wi-Fi خوب و در دسترس بودن کامپیوتر؛ ارائه ابزارهای مشارکتی و کافه همه جا. (ص 296)

این محیط یکپارچه، مطالعه اجتماعی خاموش و اجتماعی را ترویج می کند (Heitsch & Holley، 2011)، مردم را برای همکاری در پروژه ها گرد هم می آورد (Bennett و CLIR، 2003، ص 38).

چان و وانگ (2013) تصویر بسیار واضحی از آنچه در نهایت فضای مشترک یادگیری به نظر می رسد ارائه می دهد:

فضای مشترک یادگیری  به طور خاص برای حمایت از سبک‌ها و گرایش‌های یادگیری جدید، با تاکید بر صفحه‌نمایش بزرگ، محیط غنی از فناوری، و فضاهای متنوع برای شیوه های مختلف یادگیری، آرامش و معاشرت طراحی شده است. دانش‌جویان می‌توانند به راحتی از مطالعه در محیط آرام به فضای مطالعه آزاد برای استراحت در مکان تفریحی حرکت کنند؛ یا از صحبت با همسالان در در مکان تفریحی شروع کنید تا یک بحث پروژه بداهه در یک اتاق مطالعه گروهی تشکیل دهید. وای فای آنها را قادر می سازد تا با امکانات چاپ و اسکن در گوشه و کنار، متصل بمانند. فضای مشترک یادگیری  در جهت تطبیق سبک های یادگیری و نیازهای این نسل جدید در چشم انداز یادگیری مدرن تنظیم شده است. به طور خلاصه، فضای مشترک یادگیری   به تبدیل فضای کتابخانه به مکانی الهام بخش و مشارکتی کمک کرده است. (ص 47)

مثال های گزارش شده توسط Seeholzer و Salem (2010) و Roberts (2007) به خوبی چگونگی اجرای فضای مشترک یادگیری  را در کتابخانه ها خلاصه می کند.

طبق گفته Seeholzer و Salem (2010) در دانشگاه ایالتی کنت، کتابخانه به جای اینکه صرفاً فضایی برای تعامل با اطلاعات در تمام مراحل چرخه زندگی خود ارائه دهد، اکنون کتابخانه فضاها و خدماتی را ارائه می دهد که از انواع یادگیری در محوطه دانشگاه پشتیبانی می کند. فضاهای یادگیری مشترک، میزهای مطالعه انفرادی، مناطق مطالعه آرام، و آزمایشگاه های کامپیوتری بزرگ همگی فراهم شده اند… کتابخانه اکنون فضاهایی را برای همکاران دانشکده ما فراهم می کند تا فرصت هایی برای یادگیری در کتابخانه ایجاد کنند. (Seeholzer and Salem, Jr., 2010, p. 291)

رابرتز (2007) تأیید کرد که این تمایز بین دانش جویی و خلق دانش مهم است و به برنامه ریزی و اجرای فضای مشترک یادگیری کمک می کند. نمونه‌ای از فضای مشترک یادگیری که اتاق مطالعه گروهی/انفرادی ذکر شده در بالا را ارائه می‌دهد می‌تواند شامل یک کامپیوتر با پروژکتور بالای سر باشد تا گروه‌ها یا افراد مطالعه بتوانند ارائه‌ها را تمرین کنند یا روی ارائه پروژه‌های خود کار کنند. مثال دیگر اتاق های تولید/ویرایش ویدیو با تجهیزاتی است که برای استفاده فردی یا گروهی در دسترس است. (ص 805).

فعالیت ها و خدمات خاص انجام شده، ابزارهای ارائه شده و انواع فضاهای ارائه شده در فضای مشترک یادگیری در متون ذکر شده است (اپلتون، استیونسون، و بولدن، 2011: دانشگاه جان مورز لیورپول و دانشگاه کالدونین گلاسکو؛ هولمگرن، 2010؛ چان و وانگ، 2013: دانشگاه علم و صنعت هنگ کنگ؛ لورسچر و مارکو، 2015؛ الیسون، 2016: دانشگاه چیچستر؛ اندروز، رایت و راسکین، 2016: دانشگاه کرنل، کتابخانه مان؛ استارک و سامسون، 2010: دانشگاه مونتانا، کتابخانه منسفیلد؛ اشمیت و کافمن، 2007: دانشگاه گوئلف یادگیری مشترک؛ ماسیس، 2010).

مشهودترین اعمال عبارتند از:

  •  میزهای بزرگ برای کار بر روی پوستر
  • منطقه بندی واضح و جداسازی مطالعه گروهی با مناطق مطالعه ساکت
  •  زمینه هایی برای تسهیل مقررات مربوط به غذا، نوشیدنی و استفاده از تلفن همراه
  • فضاهای فعالیت گروهی برای یادگیری غیررسمی
  •  بدون میز کمک. بلکه کارکنان در حال گردش در منطقه هستند
  • فضاهای انعطاف پذیر (ریزمحیط ها)
  •  منطقه کاری گروهی کوچک
  • فضاهای یادگیری اجتماعی
  •  صندلی های یکنفره راحتی
  •  پشتیبانی فناوری
  •  مرجع کتابخانه
  • فضاهایی برای تدریس خصوصی
  • خدمات برای دانشجویان دارای معلولیت
  •  برنامه هایی برای دانشجویان سال اول
  •  نشیمنگاه نرم
  • اتاق های مطالعه گروهی / مناطق
  • میزهای مطالعه سنتی
  • خلیج های چند رسانه ای Multimedia bays
  • میزهای دو یا سه نفره روی کامپیوتر
  •  فضاهای اجتماعی، سالن استراحت، معمولی
  • همکاری در میزهای پروژه
  • کارکنان فناوری یا رسانه
  • مکان هایی برای الهام بخشیدن به یادگیری با انواع سبک های نشستن
  • فناوری اطلاعات/فضاهای غنی از فناوری
  • نیاز به حریم خصوصی در فضای باز برای استفاده از صفحه نمایش، سایبان،دیوارهای تاسیساتی و ایگلوهای بادی برای غربال کردن مناطق برای مشاوره، مصاحبه و حمایت علمی
  • منطقه آرام برای مطالعه
  • ایستگاه های پلاسما
  •  تخته های هوشمند
  • پانابوردها
  • مصورساز سند
  • مجموعه/رسانه های ویرایش ویدیو
  • میکسر ویدئو و صدا
  • دوربین های فیلمبرداری
  • پروژکتورهای سه بعدی
  • مجموعه عکاسی
  • قسمت های بالکن با میزهای کوچک
  • فضاهایی برای مکالمات گروهی
  • امکانات کلاس درس
  • ویدئو کنفرانس
  • فناوری سمپوزیوم
  • مناطق مطالعه باز
  • طراحی گرافیکی
  • منطقه استراحت
  • منطقه تدریس
  •  مبلمان قابل جابجایی
  • صفحه نمایش های بزرگ
  • پروژکتورهای تعاملی برای ارائه و به اشتراک گذاری گروهی
  • شیوه های ارائه آموزشی
  • مشاوره دانشجویی
  • مصاحبه های Mock-up
  • آموزش های ریاضی / زبان / سواد رسانه ای
  • کلاس های آموزش الکترونیکی
  • تست های آنلاین
  • یادگیری درسی
  • توسعه مهارت
  •  فعالیت های مرتبط با تحقیق
  • انعطاف پذیری قفسه های کتاب برای ایجاد اتاق هایی برای یادگیری های مختلف پیکربندی
  • انعطاف پذیری فضاهای کلاس برای ارائه حداکثر هر دو نفر و فضاهای کار گروهی
  • اتصالات اینترنتی قوی
  • فضاهایی برای ساخت و ایجاد پروژه ها (برنامه ریزی شده یا خود به خود)
  •  بیشتر در مورد دسترسی نسبت به آنچه متعلق به آن است – دسترسی چند رسانه ای آنلاین و دیجیتال
  • همه مشارکت می کنند، از آنها مراقبت می کنند و یاد می گیرند که با هم زندگی کنند
  • کارکنان متشکل از افراد حرفه ای دیگر هستند
  • جریان مداوم تجارب یادگیری مشترک
  • فضاهای منعطف که به فراگیران اجازه می دهد تا به اطراف بروند، حرکت کنند و از کمک چندین حرفه ای لذت ببرند
  • مرکز یادگیری تجربی – فضای سازندگان
  • یادگیری مجازی
  • محوطه کافه
  • سازندگان فضاها
  • منطقه/اتاق آموزش ارائه
  • خدمات پشتیبانی آموزشی
  • خدمات یادگیری – مهارت های خود مدیریتی (موضوعات: یادگیری از سخنرانی ها، آمادگی برای امتحان، بهبود تمرکز، خواندن انتقادی، کار گروهی موثر، مسائل مربوط به خود مدیریتی… تعلل… استرس… مدیریت زمان.
  •  کمک پژوهشی و سواد اطلاعاتی
  • برنامه گروه های آموزشی پشتیبانی شده
  • جلسات مطالعه گروهی که تجربه یادگیری دانشجویان را غنی می کند
  • حوزه های معلم خصوصی
  • خدمات پشتیبانی آموزشی

با این حال، برخی دیگر انواع فضاهایی را که فضای مشترک یادگیری برای تطبیق بسیاری از این ویژگی ها فراهم می کند، توصیف می کنند. Choy و Goh (2016) چهار نوع فضا را پیشنهاد کردند:

فضاهای پناهگاه، فضاهای تعاملی، فضاهای اجتماعی و فضاهای مشارکتی. بیرد و دیل (2010) “ایجاد فضاهای یادگیری که انعطاف پذیر و پاسخگو به نیازهای در حال تغییر کاربران باشد” ارزش قائل شدند و بنابراین پنج منطقه را پیشنهاد کردند که هر کدام “برای حمایت از تمرکز آموزشی یا یادگیری متفاوت طراحی شده اند: جمع آوری اطلاعات فردی با اقامت کوتاه مدت. کار گروهی انعطاف پذیر در فضای باز؛ فضای آرام مطالعه فردی؛ کار مشارکتی عمدی گروه کوچک؛ و آموزش و یادگیری ساختارمند» (ص 480). علاوه بر این، الیسون (2016) گزارش داد که مرکز منابع یادگیری Bognor Regis در دانشگاه چیچستر به پنج منطقه اصلی تقسیم شده است: منطقه A – دو اتاق فناوری اطلاعات. منطقه B – یک کافه؛ منطقه C – اتاق‌ها و غرفه‌های مطالعه فردی، گروهی و منطقه یادگیری اجتماعی. منطقه D – مناطق مطالعه آرام (کار گروهی مجاز است). و منطقه E – منطقه مطالعه ساکت با فضای میز و میزهای مطالعه فردی.

همکاری با سایر خدمات دانشجویی در سطح دانشگاه

یکی دیگر از نقش های برجسته و متمایز فضای مشترک یادگیری، ماهیت مشارکتی آن با ارائه دهندگان خدمات یادگیری خارجی در محوطه دانشگاه است، که لزوماً توسط فضای مشترک اطلاعاتی ارائه نمی شود. Seeholzer و Salem (2010) دفاع کردند که این مشارکت با رویکرد یادگیرنده “به انتقال کتابخانه از فضای مشترک اطلاعاتی در عمل به یک فضای مشترک  یادگیری کمک کرد” (ص. 296). بیگل (2010) گزارش داد که دانشگاه فلوریدا جنوبی (Tampa) پس از افزودن خدمات خود مانند مراکز نوشتن، تدریس خصوصی و یادگیری، نام فضای مشترک اطلاعاتی خود را به فضای مشترک یادگیری تغییر داد.

بنابراین، مشارکت با سایر طرح‌های دانشجومحور و در سطح دانشگاه، تمایز مشخصی بین فضای مشترک یادگیری و فضای مشترک اطلاعاتی است. این مفهوم به شدت توسط بیلی و تیرنی (2008) دفاع می شود. تروانیمی و همکاران (2015)؛ مونتگومری (2014)؛ و بیگل (2010)، در میان دیگران. بوث، اسکوفیلد و تیفن (2012) حتی تاکید کردند که “حرکت به کتابخانه جدید” در پردیس شهر UTS “فرصت های بیشتری را برای ارائه خدمات مشارکتی فراهم می کند” (ص. 38).

همانطور که بیگل (2006) تاکید کرد، “فضای مشترک اطلاعاتی زمانی به یک فضای مشترک یادگیری تبدیل می شود که منابع آن با پشتیبانی سایر واحدهای دانشگاهی ، یا همسو با نتایج یادگیری تعریف شده از طریق یک فرآیند مشارکتی سازماندهی شوند” (ص. xviii). این همکاری تعداد متنوعی از خدمات ضروری یادگیری دانشجویی را در دسترس قرار می دهد.

معمولی ترین خدمات دانشجویی که کتابخانه های دانشگاهی در فضای مشترک یادگیری گنجانده اند عبارتند از:

  •  مراکز نوشتن
  •  خدمات مشاوره
  •  خدمات به معلولان
  •  مرکز گفتار
  •  مرکز پشتیبانی فناوری
  •  مرجع کتابخانه
  •  مرکز توسعه شغلی
  •  مرکز یادگیری دانشجویی (موفقیت دانش آموزی)
  •  امور دانشجویی
  •  یادگیری مجازی
  •  خدمات تدریس خصوصی
  •  خدمات محاسباتی و ارتباطی
  •  خدمات پشتیبانی آموزشی
  •  مرکز کتابخانه برای دانشجویان دارای معلولیت
  •  خدمات ESL
  •  مرکز تنوع
  • چندین مزیت از مشارکت کتابخانه در این ابتکارات مشارکتی از طریق فضاهای چند منظوره حاصل می شود. به عنوان مثال، آن
  •  نقش کتابخانه را گسترش می دهد (تروانیمی و همکاران، 2015).
  •  تجربه یادگیری دانشجویان را افزایش می دهد.
  •  کتابخانه را از نظر استراتژیک با چشم انداز و مأموریت سازمانی همسو می کند (ترنر، ولش و رینولدز، 2013).
  •  خدمات کتابخانه را با سایر واحدهای پردیس با پیوندهایی با موفقیت دانشجو حفظ و گنجاندن جمعیت های متنوع ادغام می کند (Sutton, 2008).
  •  به دانشجویان اجازه می دهد تا “مسئولیت کنترل یادگیری خود را بر عهده بگیرند” (بیگل، 2010).
  •  پل زدن به تجربه در کلاس دانشجویان(اشمیت و کافمن، 20017).
  •  ادغام یادگیری سواد الکترونیک را ترویج می کند (بیتی و وایت، 2005).
  •  شمول اجتماعی را ترویج می کند (بیگل، 2006، ص 35).
  • ایجاد دانش را با همکاری با کارشناسان آموزش تسهیل می کند (Somerville & Harlan, 2008).
  •  هم افزایی را در میان مجموعه خدمات پشتیبانی به ارمغان می آورد (Demas, 2005).
  • می تواند برای دانشجویان کارآمدتر و رضایت بخش تر باشد (اپلتون، استیونسون و بولدن، 2011).
  • تغییرات دگرگون کننده را ترویج می کند (سالیوان، 2010).
  •  به دانشجویان کنترل یادگیری خود را می دهد (سینکلر، 2007، ص 4). و
  •  منجر به خلق دانش می شود (هورلی، 2002، ص 614).

امروزه، دانشجویان از فضاهای یادگیری انعطاف‌پذیر، خودگردان، غیررسمی و تعاملی/مشارکتی/اجتماعی برای مطالعات گروهی یا فردی/آرام در یک محیط جمعی یا سرپناه استفاده می‌کنند (Hunter & Cox, 2014) که با انواع میزها چیده شده است. و صندلی، محیطی با مشخصات بالا که ساختاری برای نزدیکی ایجاد می کند (DeClercq & Cranz, 2014) و اتاق ها و ابزارهای تولید رسانه و فناوری پیشرفته.

بسیاری از کتابخانه‌های دانشگاهی نیز فضای مشترکمجازی ایجاد می‌کنند تا با پیشرفت‌های تکنولوژیکی هماهنگ باشند و سبک‌ها و انتظارات یادگیری دانشجویان را برآورده کنند (Santos & Hill، 2016). اشتراک فضا با خدمات دانشجویان دانشگاهی، تجربه یادگیری را افزایش می دهد و تولید دانش را در کتابخانه های دانشگاهی امروزی تسهیل می کند.

با این حال، آینده چه چیزی در انتظار شماست؟ اندروز و همکاران به ما نگاهی اجمالی به آینده داد. تأمل کردند:

بازاندیشی در مورد فضای مشترک ممکن است شامل در نظر گرفتن سایر فضاهای کتابخانه به عنوان فضای مشترک یادگیری کوچکتر باشد. با توجه به اینکه فضاهای مشترک عموماً حول مدل خدمات پشتیبانی، محتوا و فناوری ترکیب شده در یک مکان به راحتی قابل دسترسی طراحی شده اند، منطقی است که یک مکان یا فضای خاص به عنوان فضای مشترک یادگیری تعیین شود. دانشجویان یا سایر مشتریانی که در این فضا کار می‌کنند، دسترسی آسانی به نقاط خدمات، فناوری و انواع خاصی از محتوا دارند. با این حال، چت) در دسترس بودن تسویه حساب لپ‌تاپ و چاپ بی‌سیم، و همچنین انتقال مجموعه‌های مرجع به پشته‌های معمولی، حضور فیزیکی مشتریان در فضای معمولی سنتی برای استفاده از خدمات، محتوا و فناوری ضروری نیست. . دانشجویان می‌توانند یک لپ‌تاپ را بررسی کنند، با دوستان خود در محل کتابخانه مورد علاقه خود ملاقات کنند، پیام فوری ارسال کنند یا به یک کتابدار پیام ارسال کنند. برای ردیابی یک مرجع کمک بگیرید، پیام فوری به میز کمک رایانه برای پیکربندی یک برنامه نرم افزاری، دسترسی به منابع مرجع آنلاین یا به دست آوردن منبع مرجع مورد نیاز از پشته ها، ارسال پروژه تکمیل شده خود برای چاپ از طریق شبکه بی سیم، و هرگز پا در آن نگذارید. موارد معمول به جز انتخاب یک کار چاپ قبل از رفتن به خانه در ساعات اولیه صبح. (ص 281)

بنابراین، به منظور تقویت فرآیند کشف چند رشته‌ای، کتابخانه‌ها به آزمایشگاه‌ها و فضاهای سازنده نوآوری تبدیل خواهند شد و «بازسازی فضای لازم برای همکاری‌های جدید مستلزم تغییر کاربری مداوم فضاها خواهد بود» (هیکرسون، 2014، ص 17).

همانطور که فالین (2016) پیش‌بینی کرده بود، کاملاً ممکن است که این «مصرف مجدد فضاها» در واقع باعث شود تا فضای مشترک یادگیری به فضای مشترک آکادمیک هدایت شود.

نتیجه‌گیری

امروزه دانشگاه ها بخش بالایی از منابع و تلاش های خود را برای ارتقای بعد اجتماعی یادگیری متمرکز و اختصاص می دهند. با این کار، کتابخانه می‌تواند به‌عنوان یک عامل دگرگون‌کننده، از مشارکت‌کنندگان صرف تغییر تا شرکا در ایجاد دانش معنادار، و نه صرفاً آماده‌سازی دانشجویان برای تبدیل شدن به مصرف‌کنندگان اطلاعات عمل کند.

فضاهای کتابخانه‌های دانشگاهی امروزه نه تنها برای تحریک و حمایت از «خلاقیت، تأمل، کاوش، و نوآوری، بلکه بر یادگیری تأثیر می‌گذارد» (اسپنسر و واتستاین، 2017، ص 389) طراحی می‌شوند.

همانطور که هولمگرن (2010) به خوبی بیان کرد، “ظهور فضای مشترک یادگیری به عنوان یک عنصر مرکزی در طراحی کتابخانه معاصر فرصتی را برای تبدیل نقش کتابخانه در محوطه دانشگاه از یک ارائه دهنده اطلاعات به یک تسهیل کننده یادگیری ارائه می دهد” (ص 177).

در یک فضای مشترک یادگیری که فضاهای یادگیری انعطاف پذیر و چند منظوره را فراهم می کند، تعامل بین دانشجویان، اساتید، متخصصان در بسیاری از حوزه های موضوعی و خدمات دانشجویی در سطح دانشگاه غالب است. این محیط مشارکتی نه تنها قابلیت دانش جویان را برای مدیریت و ایجاد دانش خود آزاد می کند، بلکه به غنی سازی یادگیری و زندگی اجتماعی فرد کمک می کند.

یک فضای آموزشی عالی نه تنها از برنامه درسی پشتیبانی می‌کند، بلکه خدمات زیادی را نیز برای دانشجویان فراهم می‌کند» (Massis، 2010، ص 161) مانند «اتاق استودیویی که به آنها امکان می‌دهد سخنرانی‌ها را با فشار دادن یک دکمه ضبط کنند و با خود حمل کنند. نتایج را روی یک درایو فلش دور کنید» (اندروز و همکاران، 2016، ص 668). همچنین فرصت‌هایی را برای دانش‌آموزان فراهم می‌کند تا کارهای خود را به نمایش بگذارند، ارائه‌های خود را تمرین کنند، از کلاس‌های خود مستقیماً به مناطق یادگیری انعطاف‌پذیر حرکت کنند، با همسالان خود ارتباط برقرار کنند، با یک معلم در یک محیط غیررسمی آرام و راحت با غذا و نوشیدنی تعامل داشته باشند، یا شاید فضایی سازنده با اتصال برق و شبکه عالی.

در این فضای چند منظوره، دانشجو همچنین می‌تواند از «اتاق‌های کار با پشتیبانی زمان واقعی، تعامل چند دستگاهی، تا محاسبات گرافیکی پیشرفته و پشتیبانی کامل از رسانه‌های صوتی و تصویری» استفاده کند. Hickerson، 2014، ص. 16).

این محیط‌ها باید پاسخگوی سبک‌های یادگیری و توانایی‌های متنوع دانش‌آموزان باشند که می‌توانند به آسانی توسط تیمی از کارکنان شناور که درک جامعی از تأثیر این فضاهای یادگیری بر دستیابی به اهداف یادگیری دانش‌آموز دارند، کمک کنند.

از آنجایی که کتابخانه‌های دانشگاهی فضاهای خود را با هدف پیشبرد یادگیری خودراهبری طراحی مجدد می‌کنند، تمرکز بر یادگیرنده‌محوری بیشتر است. آنها “باید بر نقش حمایت و کمک … استفاده از اطلاعات و تبدیل آن به دانش تمرکز کنند” (Anglada, 2014, p. 609).

بنابراین، ضروری است که در این محیط یادگیری فشرده، کتابداران درک و دانشی جامع از نحوه یادگیری دانشجو در فضاهایی که ترجیح می دهند استفاده کنند و اهداف یادگیری آنها چیست، داشته باشند.

به گفته لورتشر و مارکو (2015)، الگوی فضای مشترک یادگیری، نشان‌دهنده یک تغییر عمده در هدف از مصرف به خلقت است. منفعل به فعال; محیطی به مرکزی؛ بسیار جالب تا [یک] کاملاً ضروری» (ص 9) تسهیلاتی در دانشگاه که یادگیری را به عنوان هدف نهایی خود ترویج می کند.

Loading