پس از کووید-19: انتظارات کارکنان برای مجموعه‌های کتابخانه دانشگاهی، دورکاری…

چکیده

این مقاله نتایج یک نظرسنجی در سال 2021 را بررسی می کند که در آن 402 کارمند کتابخانه دانشگاهی انتظارات خود را برای مجموعه‌های پس از همه‌گیری، برنامه‌های دورکاری، و جذب نیروی انسانی در فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده‌ها یعنی حوزه‌هایی که درگیر توصیف و کشف منابع هستند، به اشتراک می‌گذارد. پاسخ‌های آن‌ها نشان می‌دهد که در طی چند سال آینده، انتظار می‌رود برخی روندهای همه‌گیری در کتابخانه‌های دانشگاهی از جمله تسریع در روند حذف تدریجی منابع فیزیکی برای منابع الکترونیکی و روند گزینه‌های دورکاری نیز ادامه یابد. اکثر شرکت‌کنندگان انتظار دارند که سطوح نیروی انسانی برای فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده‌ها ثابت بماند، حدود یک پنجم از شرکت‌کنندگان انتظار داشتند جذب نیروی انسانی برای منابع الکترونیکی افزایش یابد و تعداد کمتری انتظار داشتند بدلیل کمبود بودجه، جذب نیروی انسانی در فهرست‌نویسی کاهش یابد. علاوه بر این، پاسخ‌های شرکت‌کنندگان، انتظارات آنها را برای استخدام پست‌های هیئت علمی و پست‌های کارمندی در فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده‌ را روشن می‌کند. در مجموع، این مطالعه بینش‌هایی را درباره جنبه‌هایی از کتابخانه‌های دانشگاهی ارائه می‌دهد که ممکن است برای مدیران کتابخانه‌های دانشگاهی، فارغ‌التحصیلان و برنامه‎های آموزشی علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی، ناشران و ارائه‌دهندگان محتوای آموزشی، و حرفه‌مندان کتابخانه‌های دانشگاهی جالب باشد.

ترجمه و تخلیص: دکتر مریم اسدی

منبع:

Green, Ashlea (2022). Post Covid-19: Expectations for Academic Library Collections, Remote Work, and Resource Description and Discovery Staffing. The Journal of Academic Librarianship 48. https://doi.org/10.1016/j.acalib.2022.102564

فایل اصل مقاله برای مشاهده پیوست‌ها و جدول‌ها به اصل مقاله مراجعه کنید.

کلیدواژه‌ها: کتابخانه دانشگاهی؛ کووید19؛ کارکنان کتابخانه دانشگاهی؛ انتظارات کارکنان؛ دورکاری؛ مجموعه کتابخانه دانشگاهی؛ مجموعه‌سازی منابع؛ فهرست‌نویسی؛ منابع الکترونیکی؛ فراداده؛ نیروی انسانی

مقدمه

همه‌گیری کووید-19 تقریباً تمام جنبه‌های عملیاتی و خدماتی کتابخانه‌های دانشگاهی از جنبه‌هایی که عمدتاً در معرض دید عموم بوده‌اند، مانند آموزش، امانت و مرجع، تا جنبه هایی که عمدتاً در پشت صحنه عمل می‌کنند، مانند فهرست‌نویسی، دیجیتالی‌سازی و مدیریت منابع الکترونیکی و مجموعه ها را تحت تأثیر قرار داده است. یکی از تغییرات درخورتوجهی که در کتابخانه‌های دانشگاهی در طول همه‌گیری رخ داده است، افزایش چشمگیر منابع الکترونیکی (مانند پخش ویدئو، کتاب‌های الکترونیکی) بوده است، زیرا این منابع برای سازگاری با آموزش‌های آنلاین دوره‌های دانشگاهی ضروری بوده‌اند. در نتیجه تأثیر همه‌گیری بر درآمدها و هزینه‌های عملیاتی دانشگاه‌ها و کالج‌ها،  تعداد زیادی از کتابخانه‌های دانشگاهی با توقف یا کمبود بودجه مواجه شده‌اند. در برخی موارد، کاهش تعداد کارکنان کتابخانه به شکل اخراج کارکنان و توقف استخدام، یا به شکل پرنشدن پست‌های خالی در نتیجه بازنشستگی یا استعفای کارکنان بوده است. تغییر توجه‌برانگیز دیگری که در طول همه گیری رخ داد، تغییر سریع برنامه‌های کاری کارکنان کتابخانه دانشگاهی بود. تعداد قابل توجهی از این کارمندان با دورکاری کامل یا با برنامه‌های ترکیبی یا انعطاف‌پذیر، بر تقاضاها و محدودیت‌های کووید19غلبه کردند.

با توجه به این تغییرات چشمگیر، سؤالاتی درباره ماندگاری این تغییرات مطرح می‌شود. اینکه چگونه ممکن است این تغییرات بر جذب نیروی انسانی و استخدام کتابخانه‌های دانشگاهی، راهبردهای مجموعه‌ها و برنامه‌های کاری در آینده نزدیک و پس از همه‌گیری تأثیر بگذارد. نظرسنجی از کارکنان کتابخانه دانشگاهی از طریق یک پیمایش آنلاین ده سوالی انجام شد که از طریق فهرست پستی (لیست سرو) در تابستان 2021 توزیع شد. این مطالعه با هدف بررسی سوالات زیر انجام شد:

  1. کارکنان کتابخانه دانشگاهی انتظار دارند در طول سه تا پنج سال آینده (یعنی 2021-2026) چه تغییراتی، در مجموعه‌سازی منابع کتابخانه دانشگاهی (مانند مجموعه‌های تخصصی، منابع الکترونیکی، منابع ملموس) رخ دهد؟
  2. کارکنان کتابخانه دانشگاهی انتظار دارند در طی سه تا پنج سال آینده، در صورت وجود، چه تغییراتی در کارمندگزینی مرتبط (به عنوان مثال فهرست‌نویسی، فراداده، منابع الکترونیکی) ایجاد شود؟
  3. این کارکنان چه نوع برنامه‌های کاری (مثلاً از راه دور، ترکیبی) را ترجیح می‌دهند و انتظار دارند در طول سه تا پنج سال آینده چه چیزی انجام شود؟
  4. کارکنان دانشگاهی انتظار دارند که کتابخانه‌هایشان در طی سه تا پنج سال آینده چه طبقه‌بندی‌های شغلی (مانندکارکنان تمام‌وقت، اعضای هیئت‌علمی پاره وقت) را در حوزه‌های فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده درنظر بگیرند و برای آن نیرو استخدام کنند؟

بررسی متون

تعدادی از مقالات درباره تأثیر چشمگیر همه‌گیری بر کتابخانه‌های دانشگاهی و به طور کلی کتابخانه‌ها گزارش داده‌اند. در حالی که بسیاری از مطالعات، اثرات بیماری همه‌گیر را بر امانت کتاب، مرجع، آموزش و خدمات عمومی بررسی کرده‌اند، در درجه اول این مقاله ادبیات مربوط به تاثیرات همه‌گیری را بر مجموعه‌سازی منابع کتابخانه دانشگاهی ایالات متحده، برنامه‌های کاری راه دور، انعطاف‌پذیر و ترکیبی، و استخدام نیروی انسانی در حوزه‌های فراداده، منابع الکترونیکی، و فهرست‌نویسی، و همچنین بودجه کتابخانه‌های دانشگاهی که به موضوع‌های ذکر شده مربوط می شود، می‌پردازد.

استفاده از مجموعه‌ها و مجموعه‌سازی منابع

از آنجایی که این بیماری همه‌گیر در ایالات متحده در بهار 2020 بیشتر احساس شد، تعداد درخورتوجهی از کالج‌ها و دانشگاه‌ها در سراسر کشور کلاس‌های درس را تعطیل کردند و خدمات آموزشی و پردیس را ظرف چند روز مجازی کردند. در واقع، مطالعه تولپانن (2021) درباره خدمات دسترسی در 112 کتابخانه دانشگاهی از مارس تا مه 2020 نشان داد که 4/93 درصد از مؤسسات پاسخ دهنده تمام آموزش ها را مجازی کردند. با نبود دسترسی به خدمات و منابع فیزیکی کتابخانه در محل و وجود آموزش‌های کاملاً راه دور، تقاضا برای منابع الکترونیکی – مانند کتاب‌های الکترونیکی، پایگاه‌های اطلاعاتی، مقالات مجلات الکترونیکی، پخش ویدئو- در سراسر مؤسسات آموزش عالی آمریکا افزایش یافت. با بسته شدن کتابخانه و نبود دسترسی به مجموعه‌های فیزیکی، اساتید و دانشجویان کالج ها به جستجوی جایگزین‌های دیجیتالی منابع فیزیکی مورد نیاز خود برای دوره‌ها و کلاس ها پرداختند. در واقع، در بیشتر سال‌های 2020 و دوره‌های سال 2021، زمانی که ویروس و انواع آن در سراسر کشور اوج گرفت، بسیاری از آمریکایی‌ها زندگی را به صورت مجازی و از طریق یک صفحه نمایش تجربه کردند. آنها برای مطالعه، کار، خرید و معاشرت به شدت به رایانه‌ها، لپ‌تاپ‌ها، تلفن‌های هوشمند و سایر دستگاه‌های دارای اتصال اینترنتی متکی بودند. در پرتو این، مطالعات متعددی اثرات همه‌گیری را بر استفاده از مجموعه‌ها و خدمات کتابخانه‌های دانشگاهی بررسی کرده‌اند. کوس و همکاران (2021) توضیح می‌دهد که چگونه کتابخانه علوم بهداشت دانشگاه استونی بروک به چالش‌های امانت بین کتابخانه‌ای، آموزش، منابع، امانت و سایر شیوه‌های عملیاتی در طول همه‌گیری توجه کرده است. نویسندگان خاطر نشان می‌کنند که برخی تغییرات در عملیات کتابخانه‌ای که در طول همه‌گیری معرفی شده‌اند، از جمله افزایش آموزش مجازی و استفاده از منابع آنلاین مانند LibGuides، برنامه‌های کاری ترکیبی برای اساتید و کارکنان، و مجموعه‌های کتاب الکترونیکی و مجلات الکترونیکی گسترده، ممکن است دائمی شوند. کانل و همکاران (2021) استفاده از امانت بین کتابخانه‌ای، استفاده از پایگاه داده، دیدن صفحات وب سایت و ابزارهای جستجو، و سایر جنبه های منابع کتابخانه‌ای را در سه کتابخانه دانشگاهی با اندازه های مختلف در طول سال های 2019 و 2020 مقایسه کرد. نتایج مطالعه آنها کاهش استفاده از وب‌سایت‌های کتابخانه، ابزارها/فهرست‌های جستجو و پایگاه‌های داده اصلی را در بین سه مؤسسه بین مارس و می 2020 نشان می‌دهد. نویسندگان حدس می‌زنند که کاهش استفاده از منابع کتابخانه‌ای احتمالاً به دلیل تعدادی از عوامل، مانند اختلال شدید زندگی دانشجویان در روزهای اولیه همه‌گیری بود که منجر شد «تکالیف مدرسه اولویت پایین‌تری» داشته باشد (ص. 17).  نویسندگان همچنین خاطر نشان می‌کنند که دانشجویان ممکن است از منابع کتابخانه خارج از محوطه دانشگاه آگاه نبوده‌اند یا ممکن است به ابزارهای دیگری مانند گوگل اسکالر روی آورده باشند. علاوه بر این، ماهیت مکانی یکی از مدارس مورد مطالعه ممکن است در کاهش استفاده نقش داشته باشد.

کیریاکوا (2021) اساتید آموزشی در کتابخانه لوید جی سیلی در دانشگاه سیتی نیویورک را در مورد استفاده از مجموعه کتابخانه در حالی که دوره ها کاملاً از راه دور بودند، بررسی کرد. نتایج این مطالعه باعث شد که کیریاکوا به این نتیجه برسد که “سطح قبلی سرمایه‌گذاری کتابخانه برای مواد چاپی کاهش خواهد یافت” و این کتابخانه “محتوای بیشتر و بیشتری را در قالب دیجیتال برای دسترسی از راه دور توسط مراجعه کنندگان” ارائه خواهد داد (ص 208). به طور مشابه، گزارشی از نتایج مطالعه ملی Ithaka S + R شامل 638 مدیر کتابخانه، فردریک و ولف-آیزنبرگ (2020) دریافتند که مدیران کتابخانه‌ها انتظار دارند منابع الکترونیکی مانند مجلات الکترونیکی، پایگاه‌های اطلاعاتی، کتاب‌های الکترونیکی و رسانه‌های جاری (استریم ها) افزایش یابد و منابع فیزیکی کاهش یابد، با اشاره به این که «حتی قبل از همه‌گیری، کتابخانه‌ها در طول زمان، سرمایه‌گذاری قابل توجهی در خرید و دریافت مجوز مجموعه‌های دیجیتال انجام می‌دادند و اکثریت قریب به اتفاق مدیران کتابخانه‌ها پیش‌بینی می‌کنند که این روند، همراه با سرمایه‌گذاری‌های اضافی در خدمات مجازی، در بلند مدت ادامه پیدا کند. » (بخش یافته های کلیدی، بند 1). در واقع، نویسندگان گزارش می‌دهند که تا سال 2025، مدیران کتابخانه‌ها «پیش‌بینی می‌کنند که تقریباً دو برابر بیشتر از کتاب‌های چاپی برای کتاب‌های الکترونیکی هزینه کنند… شکافی که فقط در سال گذشته به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است» (بخش مجموعه‌سازی، پاراگراف 3). ). در واقع، در دو دهه گذشته، مقالات متعددی کاهش تعداد منابع فیزیکی و افزایش تعداد منابع الکترونیکی در کتابخانه‌های دانشگاهی را مستند کرده‌اند. این روند به خوبی در متون تثبیت شده است، و همانطور که فردریک و ولف-آیزنبرگ (2020) مشاهده می کنند، بیماری همه گیر “عامل شتابده در سرمایه گذاری کتابخانه‌ها به سمت منابع و خدمات دیجیتال” بود (بخش یافته های کلیدی، بند 1).

تاثیرات همه‌گیری بر بودجه‌های کتابخانه

نویسندگان متعددی تأثیر بیماری همه‌گیر را بر بودجه کتابخانه، به ویژه با توجه به جذب نیروی انسانی و مجموعه‌سازی منابع، بررسی کرده‌اند. ماچووک (2020) در مورد تأثیر منفی بیماری همه‌گیر بر خدمات، تأمین مالی و برنامه‌های کنسرسیوم کتابخانه‌ای بحث می‌کند در حالی که جانسون (2020) تأثیرات آن را بر بودجه کتابخانه‌های دانشگاهی خاطر نشان می‌کند و می‌گوید «موسسات کارکنان خود را به مرخصی می فرستند، حقوق‌ها را کاهش می‌دهند، کمک‌های بازنشستگی را تعلیق می‌کنند، و پست‌ها را حذف یا معلق می گذارند» (ص. 6) و مشکلات بودجه مربوط به بیماری همه‌گیر باعث شده است بسیاری از کتابخانه های دانشگاهی اشتراک‌های بیگ دیل را لغو کنند (ص. 5). فردریک و ولف-آیزنبرگ (2020) گزارش می دهند که «هفتاد و پنج درصد از مدیران با بودجه‌های کم کار کرده‌اند» (بخش یافته های کلیدی، بند 4). علاوه بر این، نویسندگان دریافتند، کارمندانی که مرخصی، کاهش ساعت کار و اخراج بیشترین تاثیر را بر آنها داشته است، کسانی بودند که عمدتاً در فضاهای فیزیکی کتابخانه مانند خدمات دسترسی، ارائه امکانات، عملیات ها و امنیت کار می‌کرد. نویسندگان بیان می کنند که:

بسیاری از مدیران کتابخانه کاهش چشمگیری در ردیف بودجه فعالیت ها، مجموعه و نیروی انسانی را گزارش می دهند، در حالی که آنها برای حفظ رفاه کارکنان خود تلاش می‌کنند و کتابخانه را به عنوان یک شریک مهم در دانشگاه معرفی می کنند. قطعیت زیادی وجود دارد که در چند سال آینده بودجه بهبود نیابد. (بخش مقدمه، بند 5)

نکته مثبت، 70 درصد از شرکت‌کنندگان در مطالعه خود گزارش کردند که «حضور دیجیتال کتابخانه‌شان قبل از همه‌گیری کووید19 به اندازه کافی قوی بود که نیازی به ایجاد تغییرات زیادی برای تقویت آن نداشتند» (بخش رهبری و همسویی نهادی، پاراگراف 6). علاوه بر این، نویسندگان پیشنهاد می‌کنند که «کتابخانه‌ها از موقعیت نسبتاً خوبی در شرایط همه‌گیر برخوردار بودند» و «داده‌های طولی از  نظرسنجی قبلی به ارائه بیشتر خدمات دیجیتال و دستیابی به منابع دیجیتال اشاره می‌کردند» (بخش مقدمه، پاراگراف 4). به طور مشابه، کالورت (2021) بیان می‌کند که «کتابخانه‌های پژوهشی در ابتدای بیماری همه‌گیر، بهتر از حد انتظار عمل کردند، چون مجموعه‌ها و خدمات دیجیتالی پیش از این فراهم بود و حضور بسیاری از کتابخانه‌ها را فراتر از حضور فیزیکی گسترش داد». ص 5).

دورکاری

غالباً در متون اخیر استناد شده درباره کتابخانه ها و همه‌گیری، پیشگویی عمیق رابرتسون (2006) درباره تأثیرات شدیدی است که یک بیماری همه گیر در آینده بر کتابخانه‌ ها خواهد داشت. رابرتسون پیش‌بینی کرد که بسیاری از کتابخانه‌ها کارمندان خود را در چنین بحرانی اخراج می‌کنند و به طور کلی در بیان اینکه کارمندان کتابخانه برای انجام وظایف معمول خود به BlackBerry ]نام برند گوشی[ و سایر دستگاه‌های دستی نیز دسترسی خواهند داشت، درست می‌گفت (صص 112-112). کرافت (2020) بین آثار پیش از همه‌گیری درباره دورکاری در خدمات فنی کتابخانه و تأثیرات همه‌گیری بر دورکاری در حال حاضر ارتباط برقرار می کند. از متون، کرافت چندین دغدغه دورکاری (مانند انزوا، اجتماعی شدن، تعادل کار و زندگی، فناوری، نابرابری منابع) و مزایا (مانند افزایش کارایی، کاهش مرخصی استعلاجی، بهبود روحیه، بهبود ابقای کارمندان، فضاهای کاری کمتر شلوغ، صرفه‌جویی در آب و برق برای کارفرما، استفاده‌های جدید برای فضاهای کاری) را ذکر می‌کند. علاوه بر این، کانل و همکاران (2021) به قابلیت‌های فن‌آوری کتابخانه اشاره می‌کند که به برخی از فعالیت‌های کتابخانه اجازه می‌دهد تا خارج از محل انجام شوند، و بیان می‌کنند که «سال‌های اخیر شاهد افزایش مهاجرت به سیستم‌های مبتنی بر ابر بوده‌ایم، که نیاز به انجام کارکتابخانه را با استفاده از نرم‌افزار کلاینت خاص بر روی رایانه‌های کارکنان کتابخانه از بین برده است. ” (ص 5).

مطالعات اخیر (فودرو و همکاران، 2020؛ جنتری، 2021؛ لودربک، 2021؛ مونهایم و همکاران، 2020؛ مونیپ و همکاران، 2021؛ استاین و همکاران، 2020) همچنین درباره اختلالات کاری مرتبط با بیماری همه‌گیر، برنامه‌ریزی‌ها یا وظایف، زمانی که فضاهای فیزیکی کتابخانه بسته بود و کارکنان نمی‌توانستند وظایف و مسئولیت‌ها را در محل کار به روش معمول خود انجام دهند، بحث کرده اند. همانطور که جنتری (2021) بیان می کند، “همه گیری کووید19 نیاز به انتقال کارکنان کتابخانه به دورکاری با زمان کمی برای برنامه‌ریزی، گاهی اوقات یک شبه” داشت (ص. 66). کرافت (2021) اشاره می‌کند که تغییر سریع کتابخانه‌ها به منابع الکترونیکی و حمایت از محیط‌های یادگیری از راه دور، مستلزم چرخش در نقش‌ها و مهارت‌های کارکنان کتابخانه برای حمایت از آن منابع و محیط‌های یادگیری است – در بسیاری از موارد، حوزه‌هایی که برای کارمندان تعیین شده بود، برای آنها ناآشنا بود. به این ترتیب، کرافت نیاز به آموزش را ذکر می‌کند و شرحی از منابع ضروری در زمینه های دسترسی اخلاقی و عادلانه، حریم خصوصی کاربر، و محرمانه بودن، مالکیت معنوی، و سایر مسائل کتابخانه مربوط به منابع الکترونیکی ارائه می دهد.

در ماه اوت و سپتامبر 2020، هوسوی و همکاران (2021) با 31 رییس عضو انجمن کتابخانه‌های تحقیقاتی (ARL)، کتابداران دانشگاه و افراد دیگر در نقش‌های مدیریتی درباره چالش‌ها، مزایا و شرایط مرتبط با برنامه‌های کاری انعطاف‌پذیر (FWAs) در طول همه‌گیری مصاحبه کرد. میان جنبه‌های مثبت برنامه‌های کاری انعطاف‌پذیر، 52 درصد از شرکت‌کنندگان دریافتند که بهره‌وری کار افزایش یافته است، 35 درصد مزایای استفاده از فناوری را مشاهده کردند، 16 درصد جلسات را فراگیرتر و 13 درصد بهبود در ارتباطات مدیریت را گزارش کردند. علاوه بر این، 45 درصد از شرکت کنندگان گزارش کردند که از سرعت سازگاری کارکنان با دورکاری و 29 درصد از افزایش بهره وری، علاقه به منابع آموزشی باز و تمایل به تغییر به سمت منابع الکترونیکی شگفت زده شده اند. از جنبه‌های منفی گزارش شده، 58 درصد مشکلات فناوری مانند خستگی زوم یا اتصال ضعیف اینترنت را تجربه کردند، در حالی که 42 درصد موضوعات مربوط به مراقبت را گزارش کردند. علاوه بر این، 39 درصد گزارش کردند که برخی از کارمندان نمی تواند کارشان را بصورت دورکاری انجام دهند و هزینه های برای پشتیبانی خارج از محل کار وجود دارد. وقتی در مورد آینده برنامه‌های کاری انعطاف‌پذیر در کتابخانه‌های دانشگاهی پرسیده شد، 77 درصد معتقد بودند که برنامه‌های کاری انعطاف‌پذیر در طول زمان افزایش خواهند یافت و 23 درصد مطمئن نبودند. علاوه بر این، 35 درصد از پاسخ‌دهندگان انتظار داشتند که برنامه‌های کاری انعطاف‌پذیر در آینده مسائل کتابخانه را در فضا، 29 درصد در استخدام و 16 درصد در ارتقا بهبود بخشد. کالورت (2021) معتقد است که «برخی از سازمان‌ها ممکن است برای پست‌های راه دور استخدام کنند تا مجموعه کاندیدهای رقابتی‌تر ایجاد کنند» (ص 23) در حالی که فردریک و ولف-آیزنبرگ (2020) گزارش می‌دهند که بیش از 50 درصد از مدیران کتابخانه‌ها درگیر در این مطالعه «پیش‌بینی کردند که انعطاف‌پذیرتر شوند و به کارمندان اجازه دهند پس از همه‌گیری از خانه کار کنند» (بخش کارکنان، بند 8). به طور مشابه، جانسون (2020) پیش‌بینی می‌کند که برای برخی از پست‌های کتابخانه، محدودیت‌های کار از خانه کاهش می‌یابد، جلسات آنلاین نسبت به زمان‌های پیش از همه‌گیری رایج‌تر خواهد شد و واسپارگاه‌های پیش‌چاپ رشد خواهند کرد.

با توجه به تناسب پست برای دورکاری، دینگل و نیمن (2020) مطالعه ای را روی تقریباً 1000 شغل برای تعیین تعداد پست‌هایی که می توان در خانه انجام داد، انجام دادند و دریافتند که در ایالات متحده، 37 درصد از پست‌ها را می‌توان کاملا از خانه انجام داد. نویسندگان همچنین گزارش می دهند که برای این پستها “معمولاً بیشتر از مشاغلی که نمی توان در خانه انجام داد دستمزد پرداخت می شود و 46 درصد کل دستمزد ایالات متحده را تشکیل می‌دهند” (ص. 1). در حالی که مطالعه آنها به طور خاص به استخدام کتابخانه های دانشگاهی نمی پردازد، از ایده امکان سنجی دورکاری فراتر از همه‌گیری برای درصد قابل توجهی از نیروی کار ایالات متحده پشتیبانی می کند.

هدی و همکاران (2021) در مطالعه خود درباره خط‌مشی‌های عمومی کووید19 در کتابخانه‌های دانشگاهی در  طول سال تحصیلی 2020-2021 دریافتند که 62.4 درصد از کارکنان حرفه ای و 67.9 درصداز کارکنان فراحرفه‌ای یک برنامه کاری ترکیبی داشتند، که نویسندگان آن را به عنوان برنامه‌ای تعریف کردند که هم حضور فیزیکی در  دفترکار و هم از راه دور را ترکیب می کند. آنها همچنین دریافتند که 33 درصد از کارکنان حرفه ای و 31.2 درصد از کارکنان فراحرفه ای گزینه های دورکاری داشتند. (ص 749).

بازنشستگی، روند استخدام، و پیش بینی‌ها

تعدادی از مقالات سفید، گزارش‌های دولتی و مطالعات علمی شیوه‌های استخدام را در کتابخانه‌های دانشگاهی ایالات متحده در دهه‌های اخیر روشن کرده‌اند. قبل از همه‌گیری کووید-19، بحران بزرگ مالی در سال 2008 باعث رکود شد که به شدت در بودجه کتابخانه‌ها، استخدام، و تأخیر در بازنشستگی تأثیر گذاشته است (شواف و فلاور، 2013; وایلدر، 2018a; وایلدر، 2018b). بنابراین، بحث کنونی چشم‌اندازهای اشتغال کتابخانه‌های دانشگاهی باید نقش ماندگاری را که رکود در چشم‌انداز اشتغال منتهی به همه‌گیری ایفا کرد، تصدیق کند. در تجزیه و تحلیل داده های جمعیت شناختی ARL، وایلدر (2018a) بیان می کند، “متخصصان کتابخانه هرگز مسن تر نبوده اند” (ص. 6). با این حال، در طول همه گیری، فاریا ای ای کاسترو (2021) دریافت که بازنشستگی بیبی بومر “با سرعت بسیار بیشتری افزایش یافت” و “کمی بیش از 3 میلیون نفر احتمالاً زودتر  بازنشسته می شدند” (ص. 1) . فریا کاسترو در ادامه این سوال را مطرح می کند که آیا تعداد قابل توجهی از این بازنشستگان پس از همه گیری به نیروی کار بازخواهند گشت یا خیر. علاوه بر این، تحلیل وایلدر (2018b) کاهش قابل توجهی در روند استخدام و شغل فهرست نویسی از 26 درصد در سال 1986 به 8 درصد در سال 2015نشان داد. وایلدر معتقد است که کاهش استخدام فهرست نویس همراه با «سطوح غیرمعمول بالای بازنشستگی های [ در فهرست نویسی» به این معنی است که کتابخانه ها احتمالاً در جایگزینی متخصصان فهرست نویسی در کوتاه مدت با مشکل مواجه خواهند شد» (ص 23).

تجزیه و تحلیل وایلدر (2018b) از داده‌ها بیشتر نشان می‌دهد که در میان مشاغل برتر در «استخدام جدید» در سال 2015، «متخصص دیجیتال» و «متخصص عملیاتی» بودند که نویسنده آن‌ها را به‌عنوان مشاغل غیرسنتی نام‌گذاری می‌کند، یعنی مشاغلی که «به تخصص فراتر از کتابداری نیاز است» (ص 21). وایلدر همچنین گزارش می‌دهد که 40 درصد از استخدام‌های شغلی غیرسنتی در سال 2015، فاقد مدرک کتابداری بودند و «متخصصان ARL با مدرک کتابداری از 92 درصد در سال 1986 به 83 درصد در سال 2015 کاهش یافتند» (ص 25). سیمپسون (2013) همچنین روند استخدام داوطلبان مدرک غیرکتابداری را در کتابخانه های عمومی و دانشگاهی بررسی کرد. یافته سیمپسون این بود که روسا و مدیران و کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی، پست‌های  فهرست‌نویسی و کنترل کتاب‌شناختی را به‌عنوان پست های  که بیشترین نیاز را به مدرک فوق لیسانس کتابداری دارند در اولویت اول رتبه‌بندی کردند و پس از آن توسعه مجموعه/مدیریت و مرجع به ترتیب در رتبه‌های دوم و سوم قرار دادند. روسای کتابخانه‌های دانشگاهی و مدیران در این مطالعه دلایل متعددی را از جمله نیاز به گسترش مجموعه، ماهیت کار و بودجه برای نیاز نداشتن به مدرک فوق لیسانس کتابداری برای پست های کتابداری گزارش کردند.

در مطالعه‌ای بر روی 1385 آگهی‌های شغلی که به بررسی در دسترس بودن موقعیت‌های پایه در میان کتابخانه‌های دانشگاهی در سال 2011 می‌پردازد، تیول (2012) دریافت که «یک پنجم مشاغل آگهی‌شده در سطح ورودی هستند» (ص 407). نویسنده همچنین دریافت که سه پست برتر که بیشترین تقاضا را دارند – اگرچه نه لزوماً در مجموعه مهارت‌های سطح ابتدایی – در حوزه خدمات عمومی (به عنوان مثال، کتابدار مرجع و آموزش) با 39 درصد، مدیریت (مثلاً رئیس کتابخانه‌ها در 25.6 درصد و خدمات الکترونیکی (به عنوان مثال، کتابدار سیستم‌ها/کتابدار فناوری‌های نوظهور) با 16.9 درصد (ص 416) بودند. تقریباً یک دهه بعد، فورد (2021) می نویسد که اگرچه بازار کار کتابخانه رقابتی است، به ویژه برای داوطلبان سطح ابتدایی، فارغ التحصیلان با مدرک فوق لیسانس کتابداری اغلب دارای مهارت های قابل انتقال هستند که به آنها برای کار در صنایع دیگر مانند فناوری مزیت می دهد. در تجزیه و تحلیل 400 آگهی شغلی کتابداری و علم اطلاعات (LIS) بین ماه مه و ژوئن 2021، دانشکده اطلاعات دانشگاه ایالتی سن خوزه (2021) گزارش داد که 48 درصد از آگهی‌های شغلی در کتابخانه‌های دانشگاهی بوده و پس از آن 19 درصد برای کتابخانه های عمومی و 13 درصد در صنعت/مصرف کننده بودند. این مطالعه همچنین روندهای متعددی را در بین پست‌ها شناسایی کرد، از جمله روندهایی برای جستجوی نامزدهایی که سابقه کار قبلی، تجربه سرپرستی، و «توانایی دورکاری شامل مهارت های خود مدیریتی و تجربه فناوری از راه دور” را دارند (ص. 5). این مقالات درک درستی از روندها و شیوه‌های استخدام کتابخانه‌های دانشگاهی در زمان‌ حاضر ارائه می‌کنند و ممکن است برای تکمیل یافته‌های مطالعه مورد نظر مفید باشند.

با نگاهی به آینده، اداره آمار کار ایالات متحده (2021b) مشاغلی را که در رده متخصصان رسانه کتابخانه و کتابدار قرار می‌گیرند، پروژه‌هایی را پیش‌بینی می‌کند که «از سال 2020 تا 2030 به میزان 9 درصد تقریباً به سرعت متوسط ​​برای همه مشاغل» (بخش چشم انداز شغل، پاراگراف 1) رشد کنند، در حالی که پیش بینی می شود مشاغل مرتبط با دسته کتابداران، متصدیان و بایگانی ها 7 درصد رشد کنند (نمودار کتابداران و متخصصان رسانه کتابخانه).  اداره آمار کار ایالات متحده (2021b) پیشنهاد می کند که “جوامع به طور فزاینده ای به کتابخانه ها برای خدمات و فعالیت های مختلف روی می آورند … انتظار می رود در دسترس بودن اطلاعات الکترونیکی و مواد رسانه ای، تقاضا برای این کارگران را در کتابخانه‌های تحقیقاتی و تخصصی افزایش دهد که در آن مشتریان ممکن است برای مرتب کردن حجم زیادی از اطلاعات دیجیتال و منابع مجموعه به کمک نیاز داشته باشند.» (بخش استخدام، بند 1). علاوه بر این، اداره آمار کار ایالات متحده (2021a) انتظار دارد مشاغل در حوزه بایگانی‌ها، متصدیان و کارکنان موزه‌ها «از سال 2020 تا 2030 19 درصد ، بسیار سریع‌تر از میانگین برای همه مشاغل» رشد کند (بخش چشم‌انداز شغل، پاراگراف). . 1). اداره آمار کار ایالات متحده (2021a) گزارش می دهد که “بسیاری از رشد پیش بینی شده اشتغال در این مشاغل  به دلیل بهبودی پس از رکود کووید 19 است که در سال 2020 آغاز شد” و “انتظار می رود تقاضا برای بایگانی ها به صورت دولتی و خصوصی افزایش یابد.” سازمانها، اطلاعات و سوابق بیشتری دارند که باید سازماندهی شوند و در دسترس قرار گیرند. به ویژه، استفاده فزاینده از سوابق الکترونیکی ممکن است برای بایگانی‌ها، شغل ایجاد کند» (بخش استخدام، پاراگراف‌های 1-2).

روش‌شناسی

در طول ترم بهار 2021، نویسنده پژوهش را با تایید هیئت داوری نهادی (IRB) برای انجام مطالعه‌ای درباره انتظارات کارکنان کتابخانه دانشگاهی برای مجموعه‌سازی منابع ، برنامه‌های کاری، و کارمندگزینی و استخدام کارکنان در حوزه‌های فراداده، منابع الکترونیکی، و فهرست نویسی پس از همه‌گیری شروع کرد.  پس از تکمیل فرآیند IRB مشخص شد که این مطالعه از نظارت IRB مستثنی است. در جولای سال 2021، نویسنده یک پیمایش 10 سوالی، را انجام داد. پیوست A پیام ایمیل توزیع شده از طریق فهرست پستی را ارائه می دهد، پیوست B فهرست‌های پستی را نشان می دهد که نظرسنجی از طریق آنها توزیع شده است، و پیوست C حاوی فهرستی از سوالات نظرسنجی و گزینه‌های پاسخ است. با توجه به تمرکز این مطالعه بر روی تأثیرات پیش‌بینی‌شده این بیماری همه‌گیر بر مجموعه‌سازی منابه، کارکنان مرتبط، و برنامه کاری طی سه تا پنج سال آینده، نویسنده فهرست های پستی را هدف قرار داد که در درجه اول به حرفه مندان کتابخانه‌های دانشگاهی خدمت می‌کنند که در حوزه‌های مجموعه سازی، سازماندهی، اشاعه یا مدیریت که مستقیماً و ملموس در کتابخانه درگیر هستند. به طور خاص‌تر، نویسنده بر حوزه‌های مجموعه‌سازی منابع، مدیریت مجموعه، فهرست‌نویسی، مجموعه‌های دیجیتال، منابع الکترونیکی، مخازن سازمانی، فراداده‌ها و مجموعه‌های تخصصی تمرکز کرده است. علاوه بر این، مدیریت کتابخانه در نظرسنجی گنجانده شد، زیرا افراد در این سمت‌ها اغلب از تصمیماتی که بر این حوزه‌ها و کتابخانه به طور کلی تأثیر می‌گذارند، اگر مستقیماً درگیر آن نباشند، آگاه هستند. این نظرسنجی از 14 تا 31 ژوئیه 2021 برای پاسخ‌ها باز بود.

نتایج

جمعیت‌شناختی

نظرسنجی این مطالعه 402 شرکت‌کننده داشت که 56 درصد در پست‌های کارکنان و 44 درصد در سمت‌های هیئت علمی کار می‌کردند. شرکت‌کنندگان در حوزه‌های مختلف کتابخانه‌ای از مجموعه‌های تخصصی تا مجموعه سازی کار کردند. با این حال، از 9 دسته شغلی ممکن برای انتخاب، اکثر شرکت کنندگان نشان دادند که در یکی از پنج حوزه زیر کار می کنند: فهرست نویسی، منابع الکترونیکی، مدیریت مجموعه، مجموعه سازی، و مدیریت کتابخانه. نتایج دسته شغلی دیگر در شکل 1 نشان داده شده است.

علاوه بر این، 44 شرکت‌کننده شناسایی شدند که در «سایر» وظایف کار می‌کردند که در بین نه گزینه شغلی ارائه‌شده فهرست نشده بودند، و پاسخ‌های متن آزاد آنها به این سؤال متفاوت بود. تعدادی از شرکت کنندگان اظهار داشتند که در چندین حوزه کتابخانه یا در جاهایی کار می کردند که در میان پاسخ های احتمالی سؤال ذکر نشده بود. برخی دیگر گزارش کردند که کار آنها بین دو حوزه مانند «فهرست‌نویسی و فراداده» یا «مدیریت مجموعه‌ها و منابع الکترونیکی» تقسیم شده است. تعداد قابل توجهی (12=n) پاسخ دادند که در حوزه‌های مرتبط با خدمات فنی (مانند فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی، مجموعه سازی، نشریات) کار می‌کنند. نویسنده پاسخ‌های متن آزاد شرکت‌کنندگان را در رده شغلی «سایر» بررسی کرد و آنها را به دسته‌های شغلی گسترده‌تری مانند خدمات فنی، دانش دیجیتال/ارتباطات علمی، یا مرجع و آموزش اختصاص داد. در نتیجه، دسته های شغلی اضافی، از جمله خدمات فنی و مرجع وآموزش، پدیدار شدند. پیوست D نحوه سازماندهی هر یک از 44 پاسخ “سایر” را در دسته های شغلی گسترده تر، که در شکل 2 نشان داده شده است، نشان می دهد. در مجموع حداقل 59 درصد از شرکت‌کنندگان گزارش دادند که کاری داشتند، آنها را در فهرست‌نویسی، خدمات الکترونیکی یا فراداده‌ها درگیر می‌کرد.

انتظارات دورکاری

از شرکت‌کنندگان خواسته شد که یکی از هفت عبارت را انتخاب کنند تا انتظارات آنها را برای دورکاری طی سه تا چهار سال آینده منعکس کند. به طور خلاصه، اعضای هیئت علمی و کارکنان انتظارات مشابهی برای شرایط محل کار، اولویت ها و گزینه های پس از همه گیری داشتند. تعداد قابل توجهی از اساتید و کارکنان گزارش کردند که انتظار دارند حداقل در برخی مواقع در طول سه تا چهار سال آینده کار از راه دور داشته باشند. در مقابل، تعداد کمتری از اعضای هیئت علمی و کارکنان گزارش کردند که انتظار ندارند گزینه دورکاری داشته باشند حتی اگر کارشان را بتوانند از راه دور انجام دهند.  این احساس در تضاد با تعداد کمتری از شرکت‌کنندگان است که گزارش دادند که انتظار دارند حداقل برخی اوقات در طول سه تا چهار سال آینده این گزینه را داشته باشند که از راه دور کار کنند اما ترجیح می‌دهند این کار را نکنند. درصدهای کمتری گزارش کردند که انتظار دارند یا به طور کامل از راه دور کار کنند (حدود 5 درصد) یا انتظار ندارند که از راه دور کار کنند ؛ زیرا مسئولیت های کاری ایجاب می کند که آنها به طور فیزیکی در محل کار حضور داشته باشند (تقریباً 7 درصد). تقریباً 2 درصد از اعضای هیئت علمی و 2 درصد از کارکنان گزارش کردند که به دلیل مشکلات محیط خانه مانند نویز و اتصال به اینترنت، انتظار ندارند دورکاری کنند. کارکنان بیشتری نسبت به اعضای هیئت علمی گزارش دادند که انتظار دارند کاملاً دورکاری کنند. در مقابل، تعداد بیشتری از اساتید نسبت به کارکنان گزارش دادند ، اگرچه انتظار دارند در برخی مواقع دورکاری کنند، اما ترجیح می‌دهند این کار را نکنند. شکل 3 بیشتر مقایسه‌ای از پاسخ‌های اعضای هیات علمی و کارکنان در رابطه با دورکاری را طی چند سال آینده به صورت درصد نشان می‌دهد، در حالی که شکل 4 تعداد کل پاسخ‌ها – یعنی هم پاسخ‌های اعضای هیات علمی و هم کارکنان – به این سوال را نشان می‌دهد.

انتظارات برای مجموعه سازی

شرکت‌کنندگان انتظارات بسیار متفاوتی را برای مجموعه سازی منابع الکترونیکی، مجموعه های تخصصی و منابع فیزیکی طی سه تا چهار سال آینده گزارش کردند. تقریباً 60 درصد از شرکت‌کنندگان اظهار داشتند که انتظار دارند در طی سه تا چهار سال آینده، مجموعه سازی منابع فیزیکی (به استثنای مجموعه‌های تخصصی) کاهش یابد، بدون اینکه انتظاری برای بازگشت به سطح قبل از همه‌گیری وجود داشته باشد. با این حال، تنها حدود 5 درصد از شرکت کنندگان انتظار دارند که منابع الکترونیکی به طور دائم کاهش یابد، و نزدیک به 12 درصد انتظار دارند که مجموعه های تخصصی در این بازه زمانی کاهش یابد. برخلاف این ارقام، نزدیک به 70 درصد از شرکت کنندگان انتظار دارند منابع الکترونیکی افزایش یابد در حالی که کمتر از 2 درصد انتظار دارند منابع فیزیکی طی چند سال آینده افزایش یابد. علاوه بر این، تقریباً 62 درصد، اکثر شرکت‌کنندگان نشان دادند که آنها انتظار دارند مجموعه‌سازی مجموعه های تخصصی در چند سال آینده در سطوح فعلی باقی بماند در حالی که تقریباً 12درصد انتظار دارند خرید این مواد افزایش یابد. شرکت‌کنندگان همچنین انتظار دارند که هر سه نوع منبع در طول چند سال آینده فقط به‌طور موقت کاهش یابد، و حمایت مالی به احتمال زیاد پس از عبور از بحران به سطح قبل از همه‌گیری بازگردد. به شکل 5 مراجعه کنید.

انتظارات جذب نیروی انسانی برای فهرستنویسی، منابع الکترونیکی و فراداده

از شرکت‌کنندگان درباره انتظارات آنها برای افزایش، تداوم یا کاهش کارکنان در زمینه فهرست نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده در طول سه تا چهار سال آینده سؤال شد. انتظار می‌رود که سطوح کارکنان فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی و ابرداده‌ها ثابت بماند و بیشترین تعداد شرکت‌کنندگان انتظار دارند که کارکنان فراداده ثابت بماند.  همچنین انتظارات شرکت‌کنندگان برای افزایش نیروی انسانی توجه‌برانگیز است: 20 درصد از شرکت‌کنندگان انتظار دارند کارکنان منابع الکترونیکی و حدود 13 درصد انتظار دارند که کارکنان فراداده افزایش یابد در حالی که تنها 6 درصد انتظار دارند که تعداد کارکنان فهرست نویسی در چند سال آینده افزایش یابد. علاوه بر این، نبود نیاز به کارمند فهرست نویسی باعث شده است که تقریباً 9 درصد از پاسخ‌دهندگان کاهش دائمی کارکنان را طی سه تا چهار سال آینده پیش‌بینی کنند. این انتظار برخلاف انتظاراتی است که برای منابع الکترونیکی و فراداده گزارش شده است، بر اساس این نظرسنجی، کمتر از 1 درصد از شرکت کنندگان انتظار دارند به دلیل کاهش تقاضا برای منابع الکترونیکی یا فراداده، سطح کارکنان به طور دائم کاهش یابد. تقریباً بین 4 تا 5 درصد از شرکت‌کنندگان انتظار دارند که هر سه حوزه – فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده ها – به دلیل کمبود بودجه در چند سال آینده، به طور موقت کاهش یابد. با این حال، درصد بیشتری از شرکت‌کنندگان انتظار دارند که کارکنان در این حوزه‌ها به‌دلیل مسائل مالی به طور دائمی کاهش یابد.  حدود 13 درصد از شرکت کنندگان انتظار دارند که سطح کارکنان در فهرست نویسی به طور دائم کاهش یابد، در حالی که 8 درصد انتظار دارند سطح کارکنان در فراداده ها به طور دائم کاهش یابد، و 5 درصد انتظار دارند سطح کارکنان در منابع الکترونیکی کاهش یابد.

انتظارات استخدام برای فهرستنویسی، منابع الکترونیکی و فراداده

سوال آخر این نظرسنجی از شرکت کنندگان درباره انتظارات آنها برای طبقه‌بندی استخدام های آینده در حوزه های فهرست نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده پرسیده شد. شرکت‌کنندگان می‌توانستند از میان شش پاسخ ممکن مانند «کارکنان دائمی، تمام وقت» یا «هیئت علمی/کارکنان با مدت محدود یا قراردادی» انتخاب کنند و برخلاف سؤال‌های قبلی، این گزینه را داشتند که چندین پاسخ را برای این سؤال انتخاب کنند. لازم به ذکر است که نزدیک به 3 درصد از شرکت کنندگان به این سوال پاسخی ندادند. اکثر شرکت‌کنندگان، یا حدود 65 درصد از شرکت‌کنندگان، انتظار دارند که اگر کتابخانه‌هایشان در این حوزه ها در چند سال آینده استخدام کنند، کارکنان دائمی و تمام وقت استخدام می کنند، در حالی که نزدیک به 23 درصد انتظار دارند کارکنان پاره‌وقت در این حوزه ها استخدام شوند. تعداد کمتری از شرکت‌کنندگان انتظار دارند که کتابخانه‌هایشان پست‌های هیئت‌علمی را استخدام کنند، تقریباً 18 درصد انتظار دارند هیئت‌علمی دائمی، تمام وقت، بدون دوره تصدی و نزدیک به 17 درصد انتظار دارند که هیئت‌علمی دائمی و تمام وقت در این حوزه‌ها در چند سال آینده استخدام شوند. تقریباً همین درصد، یعنی 17 درصد از شرکت‌کنندگان، انتظار دارند که کتابخانه‌هایشان اساتید/کارکنان با مدت محدود یا قراردادی را استخدام کند. شکل 7 نتایج کامل این سوال را نشان می دهد.

بحث

دورکاری و پیامدهای احتمالی برای استخدام و ابقاء

متون مزایا و دغدغه ها را با برنامه‌ها دورکاری در مجموعه‌های کتابخانه دانشگاهی ارائه داده است. بسیاری از مطالعات از قابلیت دورکاری در کتابخانه‌های دانشگاهی در طول همه‌گیری حمایت کرده‌اند. مطالعه فردریک و ولف ایزبرگ (2020) که شامل مدیران کتابخانه‌های دانشگاهی بود نشان داد که نیمی از شرکت‌کنندگان انتظار داشتند گزینه‌های دورکاری پس از همه‌گیری ادامه یابد، و حتی تعداد بیشتری از شرکت‌کنندگان در مطالعه انجام شده توسط هوسویی و همکاران (2021) معتقد بودند برنامه‌های کاری انعطاف پذیر در آینده افزایش خواهد یافت. علاوه بر این، امکان‌سنجی دورکاری برای بسیاری از کارکنان کتابخانه‌های دانشگاهی از سوی پاسخ‌های شرکت‌کنندگان این مطالعه تأیید می‌شود: کمتر از 7 درصد گزارش کردند که مسئولیت‌های شغلی که دارند مستلزم حضور در محل کار است، و کمتر از 2 درصد گزارش کردند که محیط خانه‌شان برای دورکاری مناسب نیست. علاوه بر این، کانل و همکاران (2021) به پیشرفت‌های اخیر در زیرساخت‌های کتابخانه، مانند سیستم‌های مبتنی بر ابر توجه می کند که انجام برخی از وظایف کتابخانه را از راه دور فراهم کرده است و مطالعاتی مانند آنچه توسط دینگل و نیمن (2020) انجام شد، نشان می دهند دورکاری برای تعداد درخورتوجهی از مشاغل ایالات متحده به طور کلی امکان پذیر است.

علاوه بر این، مطالعه بازار کار دانشکده اطلاعات دانشگاه ایالتی سن خوزه (2021) شواهدی مبنی بر تشخیص کارفرمایان از قابلیت دورکاری ارائه می دهند. در مقابل، 39 درصد از روسای کتابخانه ها و مدیران در مطالعه هوسویی و همکاران (2021) گزارش دادند که برخی از کارها را نمی توان از راه دور انجام داد. مدیران در مطالعه هوسویی و همکاران، احتمالاً همه کارکنان کتابخانه را در برآورد خود در نظر گرفته اند، در حالی که اکثر شرکت کنندگان در این مطالعه در زمینه های تخصصی مانند خدمات فنی، مجموعه های دیجیتال و سایر زمینه های مربوط به فهرست نویسی، منابع الکترونیکی یا فراداده خدمت می کنند. در واقع، می‌توان تخمین زد که تقریباً 96 درصد از شرکت‌کنندگان این مطالعه در موقعیت‌هایی کار می‌کنند که به دلیل ماهیت کار اصلی‌شان، می‌توان به طور کامل یا جزئی از کار را از راه دور انجام داد. این درصد با کم کردن تعداد کل شرکت‌کنندگانی که در تأسیسات، خدمات عمومی، مدیریت کتابخانه، نگهداری و مدیریت مخزن ها، مدیریت پروژه، و چند دسته شغلی از تعداد کل شرکت‌کنندگان کار می‌کنند، به دست می‌آید. این عدد صرفاً یک تخمین است. همانطور که بیماری همه گیر نشان داده است، بسیاری از موقعیت های کتابخانه را می توان حداقل تا حدودی از راه دور انجام داد. در واقع، حتی برای برخی از کارمندان، مانند فهرست‌نویسانی که با منابع فیزیکی کار می‌کنند، جریان‌های کاری همه‌گیری نشان داده‌اند که برخی از کارها (به عنوان مثال، کار مرجع، تجزیه و تحلیل موضوع، حذف آیتم های و غیره) را می‌توان از راه دور انجام داد. مدیران کتابخانه، مدیران پروژه و سایر کارکنان تعدادی فناوری و ابزار دارند که به آنها امکان برقراری ارتباط مجازی، برگزاری جلسات، همکاری در اسناد، برنامه‌ریزی رویدادها، امضای قراردادها و موارد دیگر را می‌دهد. از سوی دیگر، با وجود این ابزارها، برخی از کارمندان ممکن است شرایط کار از راه دور را نداشته باشند – به دلیل سیاست‌های محلی، ساختارهای گزارش دهی، یا اپتیک های سیاسی – حتی زمانی که از نظر فنی امکان پذیر باشد. همچنین، این درصد تخمینی نشان‌دهنده کارمندانی است که مشاغلی وجود دارد که می‌توانند حداقل کار را می‌توان تا حدی از راه دور انجام داد – این نشان نمی‌دهد که آیا آن کارمندان ترجیح می‌دهند از راه دور کار کنند. با این وجود، برای تقریبا نیمی از شرکت کنندگان در این مطالعه، گزینه های دورکاری در طول چند سال آینده انتظار می رفت. در واقع، انتظار می رود برنامه های کاری دوران همه گیر، مانند برنامه های ترکیبی یا از راه دور، همچنان گزینه هایی برای برخی از کارمندان کتابخانه دانشگاهی باشد.

در مقابل، تعداد کمتر و در عین حال قابل توجهی از اعضای هیئت علمی و کارکنان در این مطالعه نشان دادند که انتظار نداشتند شرایط دورکاری را در طی چندین سال آینده داشته باشند. به طور بالقوه، اینها کارکنانی هستند که ممکن است به دورکاری علاقه مند باشند اما از آن محروم هستند. در برخی موارد، این کارکنان ممکن است وسوسه شوند که موقعیت‌های فعلی را برای موقعیت‌هایی ترک کنند که کتابخانه‌های دانشگاهی گزینه‌های دورکاری را ارائه می‌دهند، زیرا مطالعات (کلاورت، 2021؛ هوسویی وهمکاران، 2021) گزارش داده‌اند که چنین گزینه‌هایی ممکن است استخدام و ارتقا کارکنان کتابخانه دانشگاهی را بهبود بخشد. علاوه بر این، اگر چالش دورکاری برای کارمندان در طول همه‌گیری، مدیریت مسئولیت‌های مراقبتی و کاری در خانه بود، اکنون که مدارس، مهدکودک‌ها و سایر امکانات عمدتاً باز شده اند، تعداد بیشتری از کارکنان کتابخانه دانشگاهی ممکن است شرایط دورکاری را داشته باشند. علاوه بر این، با یادگیری کارمندان از دو سال گذشته زندگی مجازی و اجرای روش‌های بهتر کار مجازی، ممکن است در آینده نزدیک مشکلات مرتبط با دورکاری مانند مشکلات نرم افزار زوم کاهش یابد.

کاربردهایی برای مجموعه‌ها

این انتظار که مجموعه‌های فیزیکی در میان کتابخانه‌های دانشگاهی همچنان کاهش می‌یابد و مجموعه‌های الکترونیکی افزایش می‌یابد، نتیجه غیرمنتظره‌ای در این مطالعه نیست. با این حال، این روند در طول همه گیری شتاب گرفته است، و به این ترتیب، این مقاله به دنبال مستندسازی انتظارات کارمندان کتابخانه دانشگاهی برای این روندهای شتابان در طول سه تا چهار سال آینده است – به ویژه، اینکه آیا چنین شتابی انتظار می رود موقتی باشد یا طولانی تر. حدود 60 درصد از شرکت کنندگان در این مطالعه معتقدند که کاهش مجموعه‌سازی منابع فیزیکی ادامه خواهد داشت، بدون اینکه انتظاری برای بازگشت به سطوح قبل از همه‌گیری وجود داشته باشد. علاوه بر این، درصد کمتری از شرکت‌کنندگان گزارش دادند که انتظار داشتند دستیابی به هر سه نوع منبع – یعنی فیزیکی، مجموعه‌های تخصصی و الکترونیکی – به طور موقت تا سال 2026 کاهش یابد. انتظار می‌رود طی چند سال آینده، این حوزه از کتابخانه‌های دانشگاهی روند ثابتی داشته باشد، زیرا اکثر شرکت‌کنندگان بر این باورند که مجموعه‌های تخصصی در سطح فعلی باقی خواهند ماند. همچنین نشان می‌دهد که شرکت‌کنندگان انتظارات متفاوتی از منابع مجموعه‌های تخصصی دارند، که اغلب به شکل منابع ملموسی مانند کتاب، نسخه‌های خطی، و عکس‌ها از دیگر انواع منابع فیزیکی کتابخانه هستند. در مقابل، نزدیک به 70 درصد از شرکت‌کنندگان انتظار دارند که منابع الکترونیکی در این بازه زمانی افزایش یابد. این رشد پیش‌بینی‌شده در منابع الکترونیکی، علی‌رغم مشکلات بودجه‌ای است که کتابخانه‌های شرکت‌کننده ممکن است در سال‌های اخیر تجربه کرده باشند، و با یافته‌های فردریک و ولف-آیزنبرگ (2020) که شتاب قابل‌توجهی را در تغییر از منابع فیزیکی به الکترونیکی برای کتابخانه های دانشگاهی در طول همه گیری نشان می‌دهند، مطابقت دارد. علاوه بر این، از آنجایی که کتابخانه‌های دانشگاهی مجموعه‌های فیزیکی خود را از بین می‌برند و اقلام دور ریخته‌شده را با منابع فیزیکی جدید جایگزین نمی‌کنند، و بسیاری از کتابخانه‌های دانشگاهی منابع فیزیکی خود را به مکان‌های ذخیره‌سازی خارج از کتابخانه منتقل می‌کنند، فضاهای فیزیکی کتابخانه‌های دانشگاهی بیشتر ممکن است در شرایط پس از همه‌گیری به طور درخورتوجهی متفاوت به نظر برسند.. به عنوان مثال، در میان برخی از کتابخانه ها تمایلی وجود دارد که مخزن های کتابخانه های قبلی را به فضاهای دانشجویی تبدیل کنند.

کاربردهایی برای جذب نیروی انسانی در فهرست نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده ها

انتظارات شرکت‌کنندگان برای مجموعه‌سازی منابع نیز تا حدی در انتظارات آنها برای جذب نیروی انسانی در فهرست‌نویسی، مجموعه منابع و ابرداده‌ها – حوزه‌هایی که از مدیریت منابع اطلاعاتی پشتیبانی می‌کنند، منعکس شد. شاید دلگرم‌کننده‌ترین نتیجه در رابطه با کارمندان این باشد که اکثر شرکت‌کنندگان انتظار دارند که جذب نیروی انسانی در طی سه تا چهار سال آینده در هر سه حوزه در سطوح فعلی باقی بمانند – مسلماً، علی‌رغم هرگونه تأثیری که بیماری همه‌گیری ممکن است بر آنها داشته باشد یا همچنان دارد. با این وجود، نتایج نشان می‌دهد که انتظار نمی‌رود جذب نیروی انسانی در این حوزه ها با کاهش جدیدی یا اضافی مواجه شود.

این انتظار که مجموعه‌های ویژه یا افزایش می‌یابد (12 درصد) یا ثابت می‌مانند (62 درصد) ممکن است نشان دهد که کارهای کتابخانه‌ای که اغلب با آن منابع مرتبط است، مانند فراداده‌ها و فهرست‌نویسی، نیز ثابت می‌ماند یا به میزان مشابهی افزایش می‌یابد. در واقع، در مجموع تقریباً 85 درصد از شرکت کنندگان انتظار دارند که کارکنان فراداده یا افزایش یابد (13 درصد) یا در سطوح فعلی (72 درصد) باقی بماند. علاوه بر این، در مجموع تقریباً 89 درصد انتظار دارند که نیروی انسانی منابع الکترونیکی یا افزایش یابد (20 درصد) یا در سطوح فعلی (69 درصد) باقی بماند. انتظارات برای فهرست نویسی نیز به درجاتی از ثبات اشاره دارد، به طوری که 72 درصد انتظار دارند تعداد کارکنان فهرست نویسی یا افزایش یابد (6 درصد) یا در سطوح فعلی (66 درصد) باقی بماند. با این حال، در مجموع تقریباً 22 درصد از شرکت کنندگان انتظار دارند که کارکنان فهرست نویسی یا به دلیل کمبود بودجه (13 درصد) یا  نبود نیاز (9 درصد) کاهش یابد.

یافته‌های فوق در مورد مجموعه‌سازی منابع و نیروی انسانی نیاز به کارکنان در این زمینه‌ها، به ویژه در منابع الکترونیکی و فراداده‌ها را نشان می دهد. آنها همچنین پیشنهاد می کنند که افزایش چشمگیر منابع الکترونیکی (که 70 درصد انتظار می رود) ممکن است با نیروی انسانی منابع الکترونیکی مطابقت نداشته باشد، که انتظار می رود تنها 20 درصد از شرکت‌کنندگان افزایش یابد. با این حال، این تفاوت در مجموعه‌سازی منابع الکترونیکی و انتظارات کارکنان می‌تواند ناشی از این انتظار باشد که به کارکنان موجود با مسئولیت‌های مرتبط با منابع الکترونیکی وظایف اضافی یا حجم بیشتری از کار داده شود تا با افزایش منابع الکترونیکی طی چند سال آینده سازگاری داشته باشند. علاوه بر این، بسیاری از کارکنان کتابخانه که عناوین دیگری مانند «فهرست‌نویس» دارند، ممکن است قبلاً وظایفی را در زمینه‌هایی مانند منابع الکترونیکی و فراداده‌ها – به‌ویژه کارکنان کتابخانه‌های دانشگاهی با کارکنان کمتر یا واحدهای تخصصی کمتر برای مجموعه‌های دیجیتال انجام دهند . برای این افراد، ممکن است قبلاً تغییر وظایف برای انجام بیشتر کار منابع الکترونیکی و فراداده و فهرست نویسی کمتر رخ داده باشد.

کاربردهایی برای استخدام آینده در فهرستنویسی، منابع الکترونیکی و فراداده ها

با توجه به نیروی انسانی فهرست نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده، اکثر کارکنان کتابخانه های دانشگاهی (65 درصد) که در این مطالعه شرکت کردند، انتظار دارند که اگر استخدام در این حوزه ها طی چند سال آینده اتفاق بیفتد، کتابخانه‌های آنها به طور دائم و تمام وقت نیروی انسانی استخدام خواهند کرد. تعداد کمتری از شرکت کنندگان، حدود 35 درصد، انتظار دارند که مؤسسات آنها پست های هیئت علمی را استخدام کنند. لازم به ذکر است که هیئت علمی و سایر پست های حفاظت شده اغلب با داشتن حقوق و مزایای بهتر همراه است. فردریک و ولف-آیزنبرگ (2020) دریافتند که رتبه کارکنان کتابخانه، وضعیت، و عضویت در اتحادیه نقش زیادی در حمایت کارکنان کتابخانه در برابر مرخصی، توقف حقوق، توقف بازنشستگی و سایر کاهش‌های مربوط به بودجه داشتند. اگرچه تعداد استخدام‌های هیئت علمی در زمینه فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده‌ها طی چند سال آینده توسط شرکت‌کنندگان این مطالعه نسبتاً کم بود، استخدام اساتید در سایر حوزه‌های کتابداری (مثلاً مرجع و آموزش) ممکن است به تعداد بیشتری رخ دهد.

علاوه بر این، تعداد قابل توجهی از شرکت‌کنندگان، حدود 25 درصد، انتظار دارند که کتابخانه‌هایشان کارکنان پاره وقت یا پست‌های هیئت علمی را استخدام کنند. وضعیت اشتغال پاره وقت اغلب امنیت و مزایایی را که وضعیت تمام وقت ارائه می شود را فراهم نمی کند. علاوه بر این، تقریباً 17 درصد از شرکت‌کنندگان انتظار دارند که کتابخانه‌هایشان پست های با مدت محدود یا قراردادی را استخدام کنند، که ممکن است از مزایای کامل ارائه شده برای پست‌های دائمی و تمام‌وقت برخوردار نباشد. در مجموع، تقریباً 42 درصد از شرکت‌کنندگان انتظار دارند که کتابخانه‌های آن‌ها پست‌هایی مانند هیات‌علمی و کارکنان پاره وقت، پست‌های محدود یا قراردادی را استخدام کنند که ممکن است شرایط شغلی جذاب‌تری را ارائه دهند.

کاربردهایی برای آموزش، تدریس، و مهارت های شغلی

با توجه به انتظار اکثر شرکت کنندگان مبنی بر اینکه کارکنان در فهرست نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده در سطوح فعلی باقی خواهند ماند، جویندگان کار ممکن است طی چند سال آینده تغییرات زیادی در دانش و مهارت های مورد نیاز برای مشاغل در این زمینه ها مشاهده نکنند. با این حال، با افزایش در کارکنان منابع الکترونیکی و فراداده‌ها انتظار می‌رود، که نشان می‌دهد جویندگان کار ممکن است متوجه افزایش مشاغلی شوند که به دانش و مجموعه مهارت‌های خاصی برای آن حوزه‌ها نیاز دارند.   علاوه بر این، نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد که اگرچه انتظار نمی‌رود فهرست‌نویسی منسوخ شود، اما دانشجویان تحصیلات تکمیلی ممکن است بخواهند بر کسب دانش و مهارت‌های عملی در منابع الکترونیکی یا ابرداده تمرکز کنند تا آینده شغلی خود را پس از فارغ‌التحصیلی افزایش دهند. کرافت (2021) همچنین نیاز اخیر به آموزش در زمینه‌های مرتبط با کار منابع الکترونیکی را برجسته کرد و پیش‌بینی‌های اداره آمار کار ایالات متحده (2021a) برای کارهای کتابخانه‌ای نشان می‌دهد که نیاز به کارگرانی که می‌توانند منابع الکترونیکی را مدیریت کنند، افزایش یافته است. به این ترتیب، برنامه‌های تحصیلات تکمیلی، سازمان‌های حرفه‌ای و ارائه‌دهندگان توسعه حرفه‌ای کتابخانه ممکن است نیاز به تنظیم برنامه‌های درسی خود داشته باشند تا متخصصان اطلاعات آینده را برای کار در منابع الکترونیکی و ابرداده‌ها در میان سایر زمینه‌ها آماده کنند.

نتیجه‌گیری

نتایج این مطالعه منعکس کننده انتظارات کارکنان کتابخانه دانشگاهی است که عمدتاً در فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی یا واحدهای فراداده کتابخانه خود کار می کنند. شرکت‌کنندگان در این مطالعه انتظارات خود را برای گزینه‌ها و اولویت‌های دورکاری، تغییرات مجموعه، و جذب و استخدام در فهرست‌نویسی، منابع الکترونیکی و فراداده‌ها در طی چند سال آینده «پس از همه‌گیری»، تقریباً از سال 2021 تا 2026 به اشتراک گذاشتند. پاسخ های نظرسنجی آنها ممکن است برنامه های آموزشی کارشناسی و کارشناسی ارشد در علوم کتابداری و علم اطلاعات، و نیازها و شرایط شغلی احتمالی در این زمینه را طی چندین سال آینده ارائه دهد. به این ترتیب، یافته‌های این مطالعه ممکن است به دانشجویان رشته‌های علوم کتابداری و برنامه‌های مرتبط با آن، شرایطی را برای استخدام نشان دهد که می تواند برای دانشجویان در تعیین مسیرهای شغلی مفید باشد. علاوه بر این، داده‌های این مطالعه ممکن است کتابخانه‌های دانشگاهی را در مورد روندها و انتظارات جاری برای برنامه های کاری و همچنین انواع استخدام و نیروی انسانای مورد انتظار در کتابخانه‌های دانشگاهی در این حوزه ها  ارائه دهد. به طور کلی، نتایج این مطالعه به انتظارات مربوط به منابع و مواد کتابخانه‌ای دانشگاهی اشاره دارد که ممکن است برای استراتژیست‌های مجموعه کتابخانه‌ای و متخصصان مجموعه سازی، و نیز ناشران و فروشندگان متخصص در منابع فیزیکی، مجموعه‌های ویژه، و الکترونیکی و الکترونیکی مورد علاقه باشد. محتوای منابع دیجیتال این مقاله همچنین ممکن است به روسای و مدیران کتابخانه ها اجازه دهد تا نگاهی اجمالی به انتظارات کتابخانه های دانشگاهی برای کتابخانه های دانشگاهی داشته باشند. در نهایت، این مطالعه مکمل مطالعات هم‌زمان در مورد اثرات کووید-19 بر کتابخانه‌ها به‌عنوان یک کل است و از این طریق به ثبت علمی این زمان خارق‌العاده در تاریخ مدرن کمک می‌کند.

Loading

فضای‌ کتابخانه دانشگاهی و فعالیت‌های دانشجویان در طول پاندمی کووید 19

چکیده

کتابخانه در آموزش عالی نقش اصلی را در یادگیری دانشجویان در دانشگاه ایفا می کند. علاوه بر مطالعه فردی، دانشجویان برای اهداف مختلف مانند یادگیری گروهی، همکاری و معاشرت به کتابخانه می‌آیند. برای حمایت از انواع مختلف آموزش دانشجویان، باید محیط های فیزیکی و کاربردی مناسب در فضاها فراهم شود. با این حال، اثرات محیطی فضاهای یادگیری به طور گسترده بررسی نشده است. علاوه بر این، همه‌گیری کووید 19 دانشجویان را مجبور کرده است که برای مدت طولانی در خانه بمانند و درس بخوانند و انتظار می‌رود که تجربه همه‌گیری بر الگوهای استفاده دانشجویان از فضا تأثیر بگذارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همه‌گیری بر استفاده از کتابخانه از سوی دانشجویان و بررسی محیط‌های لازم برای حمایت مؤثر از فعالیت‌های یادگیری دانشجویان انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه با 12 دانشجو جمع آوری شده است. یکی از یافته‌های اصلی این است که، دانشجویان در طول همه‌گیری کمتر از کتابخانه استفاده می‌کردند، اما انتظار داشتند بعد از همه‌گیری، از کتابخانه به همان اندازه قبل از همه‌گیری یا حتی بیشتر، استفاده کنند. علاوه بر این، هر دو محیط فیزیکی و کاربردی با مطالعه و بهزیستی دانشجویان مرتبط بود. بنابراین، درک فعالیت‌های یادگیری دانشجویان و محیط‌های ترجیحی در کتابخانه برای ارائه فضاهای مناسب برای حمایت از عملکرد یادگیری و رفاه دانشجویان ضروری است. ترجمه: دکتر مریم اسدی

منبع: 

Kim, Yujin; Yangkim, Eunhawa (2022). Academic library spaces and student activities during the COVID-19 pandemic. The Journal of Academic Librarianship, Vol.48.

فایل اصل مقاله

کلیدواژه ‌ها: کتابخانه دانشگاهی؛ کووید19؛ فعالیت‌های یادگیری؛ عملکرد دانشجو؛ رفاه دانشجو

مقدمه

کتابخانه یکی از مهمترین مشخصه‌های فیزیکی دانشگاه است (مولرونی و کلی، 2021). مفهوم کتابخانه‌های دانشگاهی مدرن در حال تغییر به فضاهای یادگیری غیررسمی است که تعاملات و همکاری فعال بین کاربران را تشویق می کند. کاربران اصلی کتابخانه دانشگاهی، یعنی دانشجویان، فعالیت‌های مختلفی را در یک کتابخانه انجام می‌دهند، از جمله کار متمرکز فردی، پروژه‌های گروهی، نشست‌های اجتماعی و استراحت (لی و شوتنفلد، 2014؛ واکسمن و همکاران، 2007). لازم است فضاها و محیط های مناسب برای هر فعالیت فراهم شود، زیرا حمایت محیطی مناسب می تواند درک عملکرد کاربران را افزایش دهد (کیم و همکاران، 2021). با این حال، درباره عوامل محیطی که می‌تواند عملکرد یادگیری و رفاه دانشجویان را در فضاهای کتابخانه توضیح دهد، کمتر بررسی شده است.

همه‌گیری کووید 19 باعث تغییراتی در رفتارهای انسان به خصوص در داخل خانه شد. برخی قوانین مانند فاصله‌گذاری اجتماعی و استفاده از ماسک در داخل خانه الزامی بود و استفاده از فضا از نظر ساعت کار و ظرفیت بسیار محدود بود. این محدودیت‌ها در ساختمان های دانشگاهی نیز رعایت شد. در نتیجه کووید19، حضور فیزیکی در دانشگاه به طور موقت ممنوع شد. سخنرانی ها به صورت آنلاین ارائه شد و ساختمان‌ها بسته شدند یا به صورت محدود استفاده می شدند (کرافورد و همکاران، 2020). بدین ترتیب، شکل همکاری بین دانشجویان از جلسات فیزیکی و حضوری به جلسات آنلاین تغییر کرد (بیرنز و همکاران، 2021) و انتظار می‌رود مجموعه‌ها و کاربردهای فضا با موارد قبل از شیوع کووید19متفاوت باشد (وکسلر و اوبرلندر ، 2021). این مطالعه بر مجموعه کتابخانه دانشگاهی در آموزش عالی متمرکز است و هدف آن 1) بررسی اینکه چگونه همه‌گیری کووید 19، استفاده از فضای کتابخانه و تجربه کاربران را تغییر داده و 2) بررسی اینکه نیازها و انتظارات یک کتابخانه دانشگاهی پس از همه گیری چیست؟

با توجه به هدف پژوهش، سه سوال پژوهش مطرح می شود:

RQ1. آیا دانشجویان فضاها را با توجه به فعالیت‌های خود در کتابخانه دانشگاهی در زمان همه‌گیری انتخاب می‌کنند؟

RQ2. کدام فضاهای کتابخانه بهترین محیط داخلی را به دانشجویان ارائه می دهد؟

RQ3. در فضاهای کتابخانه، چه عواملی درک دانشجویان از عملکرد و رفاه را نشان می دهد؟

مبانی نظری

نوع یادگیری در کتابخانه

توجه به یادگیری از سخنرانی های سنتی مبتنی بر کلاس به یادگیری مبتنی بر گروه تغییر کرده است. در حالی که یادگیری سنتی بر انتقال یک طرفه دانش از استاد به دانشجو متمرکز است، یادگیری مبتنی بر گروه بر کسب دانش از طریق ارتباط فعال بین استاد و دانشجو یا بین دانشجویان  تأکید دارد (بکرز و همکاران، 2015). این تغییر، مفهوم فضای یادگیری را گسترش داد و فعالیت های دانشجویان را در ارتباط با یادگیری تغییر داد. این الگوی یادگیری جدید نیاز به همکاری و بحث در خارج از کلاس دارد (بکرز و همکاران، 2016 الف). به منظور حمایت از یادگیری جدید، کالج ها و دانشگاه ها فضاهای یادگیری غیررسمی را برای دانشجویان تدارک دیدند. فضاهای یادگیری غیررسمی به “فضاهای تخصصی اشاره دارد که در آن کارکنان و دانشجویان برای فعالیت های یادگیری می توانند به طور مستقل در داخل و خارج از فضاهای کتابخانه یاد بگیرند” (هاروپ و تورپین، 2013، ص. 59). کتابخانه دانشگاهی یکی از فضاهای آموزشی غیررسمی در دانشگاه با طراحی داخلی جذاب است و شامل فضاهای کاربردی مختلف مانند کافه ها، سالن های استراحت، فضاهای آموزشی و اتاق های جلسه است. کتابخانه ها در حال تکامل است تا با ارائه انواع مختلف فضا، الگوی یادگیری جدیدی را منعکس کنند.

نوناکا (1994) برای توضیح فرآیند  خلق دانش در کار دانش، نظریه ای را با استفاده از دو بعد، دانش صریح و ضمنی ارائه کرد. دانش صریح یعنی دانشی که بتوانیم به زبان رسمی توضیح دهیم. به عنوان بخشی از کل دانش یک فرد در نظر گرفته می شود. از سوی دیگر، ارائه یا رسمیت بخشیدن به دانش ضمنی دشوار است و می توان آن را از طریق یک بافت خاص منتقل کرد (نوناکا، 1994). لی و شوتنفلد (2014) بر شباهت بین فرآیند یادگیری دانشجو و فرآیند خلق دانش در محیط کار تأکید کردند، زیرا هدف آموزش عالی افزایش مهارت‌های مشارکت دانشجویان بر اساس نیازهای صنعتی است. بر اساس مدل خلق دانش نوناکا (نوناکا، 1994)، لی و شوتنفلد (2014) مجموعه کار مشترک دانشجویان را پیشنهاد کردند و فعالیت های تبادل/خلق دانش مرتبط را برای هر محیط کاری تعریف کردند: تمرکز (از صریح به ضمنی)، یادگیری گروهی (از ضمنی به صریح)، همکاری (از صریح به صریح)، و معاشرت (از ضمنی به ضمنی). هر فرآیند خلق دانش با فعالیت‌های مختلف به دست می آید. اول، تمرکز، دانش صریح را به دانش ضمنی تبدیل می کند. تمرکز شامل مطالعه، پژوهش یا پردازش اطلاعات فردی است. فعالیت بعدی کار گروهی است که از دانش ضمنی به دانش صریح تبدیل می شود و با خلق دانش از طریق تدریس و آموزش انجام می شود. در مرحله بعد، همکاری، دانش جدیدی را از طریق مبادله دانش صریح افراد ایجاد می کند. به عنوان مثال، تکالیف/پروژه های کلاسی یا پژوهش تکمیل شده در یک گروه است. تفاوت اصلی بین کار گروهی و همکاری در این است که دانشجویان هنگام همکاری محتوا را به صورت گروهی تولید می کنند، در حالی که دانشجویان هنگام یادگیری گروهی با هم مطالعه می کنند. آخرین فعالیت اجتماعی شدن، است و زمانی اتفاق می افتد که افراد دانش ضمنی را با یکدیگر مبادله می کنند. فعالیت های اجتماعی بر تبادل گاه به گاه ایده ها از طریق چت، بحث و گفتگو و شبکه‌های اجتماعی متمرکز است.

بیشتر مطالعات بر فضاهای یادگیری در کتابخانه تمرکز داشتند، اما دانشجویان از کتابخانه‌ها برای استراحت و اجتماعی شدن نیز استفاده می‌کنند (واکسمن و همکاران، 2007؛ زو و یانگ، 2018). معاشرت یا فرایند اجتماعی شدن بخش مهمی از یادگیری است.  دانشجویان همچنین نیاز به استراحت دارند یا با دوستان خود در کتابخانه معاشرت کنند. بنابراین، فراهم کردن فضاهای آرامش‌بخش و اجتماعی علاوه بر فضاهای آموزشی برای ارتقای رفاه و عملکرد تحصیلی دانشجویان حائز اهمیت است.

انواع فضاها در کتابخانه

کتابخانه‌های دانشگاهی پیشرفته انواع مختلفی از فضاها را به منظور برآوردن نیازهای کاربران بر اساس فرآیند یادگیری جدید فراهم می کنند، که بر اهمیت یادگیری غیررسمی از طریق همکاری و اجتماعی شدن با سایر دانشجویان تأکید می کند (بکرز و همکاران، 2015). برای این کار، فضاهای کتابخانه باید نقشی در ارتباط افراد (سیمنز،2008) و تشویق جلسات غیررسمی چهره به چهره ایفا کنند (برایانت و همکاران، 2009).

بکرز و همکاران (2015) یک مدل مفهومی برای توضیح چگونگی همسویی فضاهای یادگیری با فرآیندهای یادگیری در آموزش عالی ارائه کرد. بر اساس سطوح خودتنظیمی و تعامل اجتماعی، چهار مفهوم فضایی پیشنهاد شد: 1) محیط های کلاسی (خودتنظیمی پایین و تعامل اجتماعی پایین)، 2) محیط های همکاری (خودتنظیمی پایین و تعامل اجتماعی بالا)، 3) محیط های مطالعه فردی (خودتنظیمی بالا و تعامل اجتماعی کم) و 4) محیط های یادگیری غیررسمی (خودتنظیمی بالا و تعامل اجتماعی بالا). بکرز و همکاران (2016a) خاطر نشان کردند که کتابخانه ها باید حداقل دو نوع فضا را برای حمایت از مطالعه فردی فراهم کنند: فضای شلوغ و باز و فضای آرام و بسته. دانشجویان از فضاهایی استفاده می‌کنند که بهتر می‌توانند از فعالیت‌های یادگیری آنها بین فضاها برای مطالعه و همکاری فردی حمایت کنند (هنگ و همکاران، 2021؛ لوندستروم و همکاران، 2016). علاوه بر این، فراهم کردن فضای مناسب برای فعالیت‌های مختلف، رضایت از فضاهای موجود در یک محیط دانشگاهی را افزایش می‌دهد (هنگ و همکاران، 2021). با این حال، استفاده از فضای بسته دانشجویان برای فعالیت‌های یادگیری آنها هنوز ناشناخته است. بر اساس نظریه بکرز، درک اینکه کدام فضا برای فعالیت های مختلف مناسب است برای حمایت موثر از یادگیری دانشجویان در کتابخانه مهم است.

محیط های فیزیکی و کاربردی

فضای یادگیری را می توان با ویژگی های فیزیکی آن و کیفیت درک شده از ویژگی های اجتماعی و کاربردی محیط مشخص کرد (بکرز و همکاران، 2016 الف). در نتیجه، همسویی فعالیت های دانشجویان با محیط های فیزیکی و کاربردی به عملکرد و رفاه آنها کمک می کند (کیم و همکاران، 2021). تحقیقات نشان داده است که یادگیری می تواند تحت تأثیر محیط فیزیکی که در آن دانشجویان وظایف خود را انجام می دهند (تانر، 2000) باشد، و دانشجویان فضاهایی را ترجیح می دهند که بتواند از فعالیت های یادگیری آنها پشتیبانی کند (بکرز و همکاران، 2016 الف). مطالعات، ویژگی‌های محیط‌های فیزیکی را شامل رضایت از کیفیت محیط داخلی (IEQ)، نمای پنجره و چیدمان فضا تعریف کرده‌اند [جدول 1]. کیفیت محیط داخلی از نظر دما، نویز، روشنایی و کیفیت هوا بررسی کردند. مطالعه‌ای توسط لی (2014) نشان داد که دانشجویان بسته به فعالیت‌های همکاری‌شان، از کیفیت محیط داخلی به طور متفاوت رضایت دارند. با این حال، مطالعه لی (لی، 2014) تنها بر فعالیت های مشارکتی متمرکز بود و محیط های کاربردی در یک کتابخانه را در نظر نگرفت.

محیط های کاربردی به مناسب بودن محیط ها با اهداف ساکنین اشاره دارد (کوون و همکاران، 2019). کتابخانه‌های دانشگاهی باید فضاهای مناسبی را برای یادگیری، معاشرت و فعالیت های آرامش بخش فراهم کنند. یک محیط فضای باز، که به طور فعال برای کتابخانه های دانشگاهی برای حمایت از همکاری بین کاربران اعمال می شود، چندین مسئله را در محیط های کاربردی ایجاد می کند. علاوه بر فضاهایی که همکاری را تشویق می‌کنند، دانشجویان به محیطهای مطالعه آرام و فردی نیاز دارند که حریم خصوصی را در کتابخانه‌ها در نتظر بگیرد (بکرز و همکاران، 2016b؛ الیسون، 2016). هم دانشجویان مقطع کارشناسی و هم فارغ‌التحصیلان گزارش دادند که فضایی برای مطالعه آرام مهمتر از مطالعه و کار گروهی است (انجمن کتابخانه‌های تحقیقاتی، 2019؛ رامسدن، 2011). فضاهای با پلان باز به دلیل حواس پرتی و صداها برای کارهایی که نیاز به تمرکز دارند نامناسب است (هاپاکانکاز و همکاران، 2018; یو لی و همکاران، 2013). شلوغی اغلب به عنوان یک مشکل در کتابخانه های دانشگاهی در نظر گرفته می شود که سر و صدا و حواس‌پرتی ایجاد می کند (چا و کیم، 2020؛ دکلرک و کرانز، 2014). بر اساس برخی مطالعات، اگر فضای کافی فراهم شود و حواس‌پرتی‌ها کنترل شوند، می‌توان از یک دفتر با پلان باز برای کارهای متمرکز فردی استفاده کرد (بلوک و همکاران، 2009) ، اما این موضوع هنوز بحث برانگیز است. اجتماعی شدن در هر موقعیت اجتماعی اعم از برقراری ارتباط با دیگران و بودن با دیگران در یک مکان اطلاق می شود و به عنوان بخشی از یادگیری تلقی می شود. بنابراین، نقش کتابخانه هم به عنوان یک فضای یادگیری و هم به عنوان فضای اجتماعی تاکید می شود (برایانت و همکاران، 2009). به منظور برآوردن نیازهای مختلف، کتابخانه‌ها باید بتوانند محیط‌های فیزیکی و کاربردی را فراهم کنند که افراد را با منابع مطالعه مرتبط می‌کند (سیمنز، 2008) و ملاقات‌ها/برخوردهای غیررسمی را تشویق می‌کند (برایانت و همکاران، 2009). این محیط های کاربردی تحت تأثیر محیط های فیزیکی قرار می گیرند و بالعکس. فضاهای مختلف انواع و سطوح مختلف محیط های کاربردی را به دانشجویان ارائه می دهد.

جدول1. محیط های فیزیکی و کاربردی کتابخانه در متون: برای مشاهده جدول به اصل مقاله مراجعه کنید.

به منظور پشتیبانی از یادگیری دانشجویان در کتابخانه، درک چگونگی ارتباط محیط‌های فیزیکی و کاربردی با عملکرد یادگیری و رفاه درک شده در فضاهای مختلف کتابخانه مهم است.

تاثیرات همه گیری کووید 19 بر مکان ها

دیواین رایت و همکاران (2020) استدلال کرد که قدرت همه‌گیری، تصور از مکان‌ها را تغییر می‌دهد. در نتیجه همه گیری، مردم در خانه های خود محبوس شده اند و همچنین از محل زندگی معمول خود آواره شده‌اند (دیوین رایت و همکاران، 2020). یکی از تغییرات درخور توجه، نحوه استفاده افراد از فضاهای فیزیکی بود (Jens & Gregg, 2021b). پس از قرنطینه، دانشگاه‌ها را موظف کردند که سخنرانی‌ها به طور کامل یا جزئی به صورت آنلاین ارائه شود (کرافورد و همکاران، 2020). بنابراین، دانشجویان مجبور بودند برای سخنرانی ها، فعالیت های کلاسی، پروژه های گروهی و تعاملات اجتماعی در خانه بمانند و یک محیط یادگیری کاملا مجازی را تجربه کنند. همچنین، صرف نظر از نوع فعالیت، باید حواسشان به فاصله فیزیکی بین افراد می‌بود (وکسلر و اوبرلندر، 2021). این تغییرات در استفاده از فضا، احتمالاً بر روند یادگیری و عملکرد دانشجویان تأثیر می گذارد، چون باید استراتژی یادگیری خود را با فضاهای فیزیکی موجود تطبیق می دادند. علاوه بر این، انزوای اجتماعی ممکن است به دلیل فرصت‌های کمتر برای تعامل مستقیم و غیرمستقیم در فضاهای فیزیکی بر دانش‌جویان و بر سلامت روان آنها تأثیر منفی بگذارد. با این حال، مطالعات کمی برای بررسی فعالیت های دانشجویان در کتابخانه های دانشگاهی در طول همه‌گیری وجود دارد. برخی از مطالعات احتمال این را مطرح کرده‌اند که تجربیات آنها در طول همه‌گیری، بر معنای مکان‌ها پس از همه‌گیری تأثیر گذاشته است (لو و اسمارت، 2021؛ و کسلر و اوبرلندر، 202). بنابراین، درک فعالیت ها و عملکرد دانشجویان در کتابخانه برای حمایت از عملکرد یادگیری و رفاه دانشجویان از طریق محیط های ساخته شده مهم است.

روش‌شناسی

این مطالعه از یک رویکرد ترکیبی در ادامه مطالعه کیم و همکاران استفاده می کند (Kim et al., 2021). مطالعه قبلی 66 پاسخ را از یک نظرسنجی در اکتبر 2019 جمع آوری کرد و هدف آن درک استفاده از فضا از سوی دانشجویان و تأثیرات محیطی بر عملکرد یادگیری آنها بود. نتایج، الگوی استفاده از فضای کتابخانه از سوی دانشجویان (یعنی انتخاب فضا بسته به فعالیت آنها) را قبل از همه گیری نشان داد. پاسخ دهندگان نوع استفاده از فضای خود را گزارش کردند، از جمله 1) کار انفرادی، 2) کار گروهی، و 3) کار به تنهایی اما با هم ماندن. علاوه بر این، از آنها خواسته شد که محل اقامت خود را بین 1) فضای باز برای مطالعه فردی و 2) فضای باز برای کار گروهی انتخاب کنند. این مطالعه  با 12 دانشجو مصاحبه کرد تا برداشت آنها را از فضاهای کتابخانه، بسته به فعالیت ها و تجربیات آنها در کتابخانه در طول همه گیری و انتظارات آنها پس از همه گیری را بررسی کند. یک رویکرد کیفی می تواند برای جمع‌آوری داده های غنی درباره تجربه کاربر مفید باشد (ناوارو-برینگاس و همکاران، 2020؛ سانکاری و همکاران، 2018). شکل 1 فرآیند جمع‌آوری داده ها و فعالیت های کتابخانه را در یک جدول زمانی نشان می دهد.

گردآوری داده

مصاحبه های نیمه ساختاریافته بین جولای 2021 و سپتامبر 2021 انجام شد و 12 دانشجو در مصاحبه شرکت کردند (جدول 2). برای جذب، محققان از دانشجویان موسسه فناوری جورجیا در آتلانتا، GA دعوت کردند تا در مصاحبه از طریق ایمیل شرکت کنند و سایر شرکت‌کنندگان را با استفاده از روش نمونه‌گیری گلوله برفی انتخاب کردند. مصاحبه ها به صورت آنلاین یا حضوری در یکی از اتاق های جلسه در کتابخانه بنا به ترجیح مصاحبه شوندگان انجام شد. به منظور شفاف‌سازی فضاهایی که مصاحبه‌کننده و مصاحبه شوندگان ذکر کردند، عکس هایی از فضاهای کتابخانه به عنوان مطالب تکمیلی در طول مصاحبه ارائه شد. قبل از شروع هر مصاحبه، مصاحبه‌گر اهداف مطالعه، رضایت و مزایای پیش‌بینی‌شده از مصاحبه را اعلام می‌کرد. هر مصاحبه بین 30 تا 60 دقیقه بود و ضبط شد. یک کارت هدیه 10 دلاری به عنوان پاداش داده شد.

این مصاحبه ها با هدف درک استفاده از فضای کتابخانه از سوی دانشجویان در طول همه گیری و هدف آنها برای استفاده از فضای پس از همه گیری انجام شد. سوالات بر فعالیت های یادگیری دانشجویان، انواع فضای کتابخانه، ویژگی های فیزیکی و کاربردی کتابخانه و نتایج مطلوب دانشجویان در کتابخانه متمرکز بود (جدول 3). مصاحبه روشی موثر برای شناخت میزان استفاده از فضا است؛ زیرا پژوهشگر را قادر می سازد تا فعالیت‌های یادگیری دانشجویان را فراتر از نوع استفاده از فضا (یعنی استفاده انفرادی و گروهی) بدانند. فهرست نمونه فعالیت‌ها شامل چهار نوع مختلف فعالیت‌های ایجاد دانش مشارکتی دانشجویان بود که توسط لی و شوتنفلد (2014) پیشنهاد شد: تمرکز، یادگیری گروهی، همکاری و معاشرت. فضاهای کتابخانه به پنج نوع طبقه بندی می شوند: 1) فضاهای با پلان باز برای مطالعه انفرادی، 2) فضاهای پلان باز برای کار گروهی، 3) فضاهای مطالعه انفرادی با میز انفرادی، 4) اتاق های ملاقات و 5) فضاهای استراحت. از دانشجویان خواسته شد تا فضاهایی را که قبلاً استفاده کرده بودند شناسایی و توصیف کنند.

بافت

دو ساختمان مورد نظر کتابخانه عبارتند از کتابخانه پرایس گیلبرت و کتابخانه برج کراسلند در جورجیا تک. آنها به ترتیب در سال های 2019 و 2021 به طور کامل بازسازی شدند و دو ساختمان به هم متصل شدند. کتابخانه به دنبال ایجاد فضاهایی برای همکاری فعال بود و فضاهایی با پلان باز و بدون پارتیشن برای بیشتر فضاها فراهم کرد. فضاها بر اساس طبقه بندی محیط یادگیری فیزیکی پیشنهاد شده توسط بکرز و همکاران به پنج نوع مختلف طبقه بندی شدند. (2015) [جدول 4]. از آنجایی که کلاس های درس در کتابخانه فقط برای رویدادهای رزرو شده قابل استفاده هستند، از محدوده این مطالعه مستثنی هستند. عکس های فضاهای کتابخانه در پیوست ارائه شده است.

شکل 1. فرایند گردآوری داده

جدول 2. اطلاعات جمعیت شناختی مصاحبه برای مشاهده جدول به اصل مقاله مراجعه کنید.

جدول 3. سوالات مصاحبه برای مشاهده جدول به اصل مقاله مراجعه کنید.

جدول 4. ویژگی های فضای کتابخانه برای مشاهده جدول به اصل مقاله مراجعه کنید.

این کتابخانه بین مارس 2020 و ژوئیه 2020 به دلیل همه گیری بسته شد و از آگوست 2020 با برخی محدودیت ها در مورد فاصله گذاری اجتماعی، الزام به پوشیدن ماسک ، دسترسی فقط از طریق کارت، محدودیت در دسترسی به فضاها، کاهش ظرفیت سرنشینان، و خدمات بدون تماس باز است. از ژوئن 2021، کتابخانه به طور کامل بدون هیچ محدودیتی باز شده است.

تجزیه و تحلیل

داده های مصاحبه با استفاده از مایکروسافت ورد پیاده سازی شد و با استفاده از NVivo 12 تجزیه و تحلیل شدند. داده های یادداشت برداری شده در چرخه اول و دوم، طبق پیشنهاد سالدانا (2016) تجزیه و تحلیل شدند. در چرخه اول، کدگذاری توصیفی برای برچسب گذاری داده ها با کلیدواژه ها انجام شد. در این فرآیند، یک رویکرد قیاسی برای یافتن کاربری‌های فضا، بسته به فعالیت‌های آن‌ها و همچنین ویژگی‌های فیزیکی و کاربردی محیطی انجام شد. برای شناسایی هرگونه استدلال مثبت، منفی یا خنثی در مورد محیط انجام می شود. برای کدگذاری استقرایی، تنها موضوعاتی که حداقل دو بار ذکر شده اند برای تحلیل استفاده شده و در این مقاله ارائه شده است. مصاحبه شوندگان فقط در مورد فضاهایی که قبلا استفاده کرده بودند صحبت کردند. تعداد پاسخ ها برای هر گزینه در پرانتز در شکل 2 گزارش شده است.

نتایج

استفاده از کتابخانه دانشگاهی در زمان و پس از همه گیری

با وجود محدودیت‌هایی برای استفاده از منابع، مانند ایستگاه‌های رایانه، تخته‌های سفید و صفحه‌نمایش، اکثر دانشجویان (۱۰ از ۱۲) گزارش دادند که از فضاهای کتابخانه در طول همه‌گیری استفاده می‌کردند. با این حال، آنها معمولاً اظهار داشتند که کمتر از قبل از همه‌گیری به کتابخانه می‌آیند و یافتن فضاها راحت تر بود. چون کاربران کمتری از ترس مبتلا شدن به کتابخانه می آمدند. از سوی دیگر، دلایل آمدن آنها به کتابخانه در زمان همه گیری این بود که فضا را تغییر دهند، از اتاق خود خارج شوند یا به کافه ای در کتابخانه بروند. برای استفاده پس از همه‌گیری، همه دانشجویان به جز یک دانش‌جوی فارغ‌التحصیل پاسخ دادند که از کتابخانه همانند دوران قبل از همه‌گیری استفاده می‌ کردند، و برای استفاده از فضاهای فیزیکی با افراد دیگر مانند زمان‌های قبل از همه‌گیری یا حتی بیشتر از کتابخانه استفاده کردند.

برای دوره پس از همه گیری، آنها نیازهای فضایی خاصی را برای هر فعالیت گزارش کردند [شکل. 2]. آنها بسته به قصد/فعالیت خود فضاهای کتابخانه را انتخاب کردند و کسانی که خود را به عنوان کاربران فعال معرفی می کردند تمایل داشتند از فضاهای متعدد در ساختمان استفاده کنند. دانشجویان بیشتر فضای باز را برای مطالعه فردی ترجیح می‌دهند، اما از هر فضایی برای مطالعه فردی استفاده می‌کنند. برای یادگیری و همکاری گروهی، دانش‌جویان اتاق‌های جلسه یا فضاهای باز را برای یادگیری گروهی ترجیح می‌دهند. آنها همچنین ساختمان های آموزش تخصصی را در خارج از کتابخانه ترجیح می دادند. مصاحبه‌ها نشان داد که اتاق‌های جلسه برای اهداف مختلفی مانند جلسات، مطالعه گروهی، مطالعه فردی، تمرین‌های ارائه، ضبط پادکست و درس ها با ابزار استفاده می‌شوند. از سوی دیگر، دو دانشجو اعلام کردند که جلسات آنلاین را به عنوان جایگزینی برای جلسات حضوری، انتخاب خواهند کرد.

استفاده چند منظوره است، بنابراین هر زمان که به مکانی نیاز داشته باشم، کتابخانه همیشه بهترین مکان برای جستجوی من است زیرا آنها همه چیز مورد نیاز من و هر فضای کاربردی را که نیاز دارم را در اختیار دارند. [مصاحبه شونده 1]

برای معاشرت، دانشجویان به سالن ها می رفتند. با این حال، برخی از دانش‌جویان با وجود اینکه آمدند و با دوستانشان از کتابخانه استفاده کردند، کتابخانه را فضایی برای معاشرت نمی‌دانستند. آن‌ها به جای دیگری می‌رفتند تا با دوستانشان وقت بگذارند، اما وقتی به طور غیرمنتظره‌ای با شخصی در کتابخانه ملاقات می‌کردند، به فضایی برای رفتن نیاز داشتند. به همین ترتیب، استراحت دلیلی برای یافتن کتابخانه توسط دانشجویان نبود، اما فضا و مبلمان برای استراحت برای دانش‌جویان برای صرف زمان طولانی برای مطالعه مفید به نظر می‌رسید. علاوه بر این، مناظر بیرونی فرصتی برای استراحت دانشجویان فراهم می کرد. برخی از دانشجویان ذکر کردند که خوردن قهوه و غذا در کافه به آنها کمک می کند مدت بیشتری در کتابخانه بمانند.

محیط های فیزیکی کتابخانه

دانشجویان هر فضایی را با استفاده از شش ویژگی فیزیکی محیطی بر اساس لیست ارائه شده توسط محققان توصیف کردند. محیط های فیزیکی بسته به نوع فضاها به طور متفاوتی شناسایی شدند [جدول 5]. علاوه بر ویژگی های ارائه شده، دانشجویان همچنین به طور کلی به وجود صندلی در فضای باز هم برای مطالعه و هم برای استراحت اشاره کردند.

نمای پنجره

مصاحبه شوندگان به طور مثبت از نماهای پنجره یاد کردند. برای فضاهای با پلان باز برای مطالعه انفرادی، دانشجویان توضیح دادند که نمای پنجره به آنها کمک می کند تا احساس “مولد”، “شاد”، “آرامش” داشته باشند. با وجود اینکه پنجره‌های بزرگی در فضای باز برای کار گروهی وجود داشت، هیچ‌کس از نماهای پنجره در آن فضا صحبت نکرد. برای فضاهای مطالعه فردی با میزها و اتاق های جلسه، نمای پنجره بسیار محدود بود، اما دانشجویان تأکید کردند که داشتن دید مهم است، زیرا می توانند احساس آرامش کنند. به طور مشابه، یکی از دانشجویان اشاره کرد که قرار دادن گیاهان طبیعی در داخل اتاق برای سلامت روان آنها در کتابخانه مفید است.

شکل 2. فضای ترجیحی در کتابخانه بسته به نوع فعالیت ها برای مشاهده جدول به اصل مقاله مراجعه کنید.

صدای زمینه

دانش‌جویان سطح مناسبی از صدای پس‌زمینه را در فضاهای باز برای مطالعه فردی و کار گروهی و همچنین فضاهای استراحت گزارش کردند. با این حال، آنها همچنین اشاره کردند که هیچ صدای پس زمینه ای در منطقه ساکت برای مطالعه فردی وجود ندارد و گاهی اوقات صداهای کوچک حواس آنها را پرت می کند.

سکوت

نظرات در مورد سکوت بسته به نوع فضا متفاوت بود. دانشجویان از میزان سر و صدای فضای مطالعه انفرادی راضی بودند، در حالی که ذکر کردند که فضای کار گروهی و استراحت گاهی اوقات پر سر و صدا است. برخی از دانشجویان می گفتند که فضای کار گروهی ساکت نبوده اما باعث حواس پرتی هم نمی شود. برعکس افرادی که کتابخانه را ترجیح نمی دادند، می خواستند فضایی آرام داشته باشند. کتابخانه‌های سنتی احتمالاً ساکت هستند، تمرکز و مطالعه فردی را تشویق می‌کنند و منابع فیزیکی مانند کتاب را فراهم می‌کنند، در حالی که مفهوم کتابخانه دانشگاهی مدرن ارتباطات فعال در ساختمان را تشویق می‌کند.

نورپردازی

روشنایی در دو جنبه ذکر شد: 1) میزان روشنایی و 2) نور طبیعی. دانشجویان بر اهمیت نور مناسب برای مطالعه خود تأکید کردند، در حالی که نور طبیعی برای خلق و خوی مثبت و عملکرد آنها مهم است.

مبلمان

اگرچه نوع مبلمان ترجیحی برای هر دانشجو متفاوت بود، آنها از تنوع مبلمان ارائه شده در کتابخانه خوششان آمد. دانشجویان از مبلمان به دو صورت مختلف یاد کردند: 1) انواع متنوع و 2) راحتی. برای فضای باز برای کار گروهی، دانشجویان به طور خاص انواع مبلمان و در دسترس بودن را برای جابجایی آنها ذکر کردند. با این حال، یکی از اصلی‌ترین شکایاتی که دانشجویان گزارش کردند، در دسترس نبودن صندلی‌هایی بود که می‌خواستند و گاهی اوقات سخت بود که بدانیم کجا می‌توان آن‌ها را پیدا کرد. راحتی مبلمان برای استفاده طولانی مدت مهم بود. از سوی دیگر، برای فضاهای مطالعه انفرادی با کارل و اتاق جلسات، دانشجویان صندلی‌های ارگونومیک را در فضاهایی که برای استفاده طولانی مدت مناسب بودند، تاکید کردند.

صندلی ها با این بالشتک  در مقایسه با صندلی های بدون پشتی، مطمئناً برای ساعات طولانی مطالعه مناسب است . من این صندلی ها را خیلی دوست دارم. آنها بسیار ارگونومیک هستند. [مصاحبه شونده 2]

منابع

دانشجویان به منابع محدود در فضای باز برای استفاده فردی اشاره کردند، زیرا تنها منبعی که در فضای باز ارائه شده، پریزهای برق بود. با این حال، آنها از در دسترس بودن پریز در هر فضای کتابخانه راضی بودند. آنها اشاره کردند که تخته‌های سفید در فضای باز برای کار گروهی و اتاق‌های جلسه هنگام مطالعه با دوستان یا کار روی پروژه‌های گروهی مفید است. برخی از دانشجویان خاطرنشان کردند که هیچ کتابی در کتابخانه وجود ندارد. آن‌ها می‌خواستند کتاب‌ها بازگردنند، زیرا آنها احساس آرامش می‌کردند. کتاب ها ویژگی مهمی برای یک کتابخانه است.

من فکر می کنم عجیب است که کتاب های کمی وجود دارد. من واقعاً به آن به عنوان یک کتابخانه فکر نمی کنم. عجیب است که هنوز به آن کتابخانه می گویند. [مصاحبه شونده 12]

محیط های کاربردی کتابخانه

دانشجویان ویژگی های کاربردی هر فضا را توضیح دادند [جدول 6]. مانند محیط های فیزیکی، محیط های کاربردی نیز بسته به فضاهای موجود در کتابخانه متفاوت گزارش شده است. دانش‌جویان نگران بودند که داشتن سطح بالایی از حریم خصوصی بصری می‌تواند آنها را بیش از حد راحت کند و وقت خود را صرف مرور اینترنت و رسانه‌های اجتماعی کند.

جدول5. ویژگی های محیط فیزیکی در انواع فضاها برای مشاهده جدول به اصل مقاله مراجعه کنید.

همکاری

برای یادگیری گروهی همکاری لازم بود. دانشجویان سهولت همکاری را در فضای باز برای کارهای گروهی و اتاق های جلسه دریافتند. با این حال، آنها گفتند که داشتن یک گفتگوی علمی در سالن دشوار است، زیرا شلوغ است و پر سر و صدا. دانشجویان همچنین از همکاری در فضای باز برای مطالعه فردی و فضای مطالعه انفرادی با میزها تردید داشتند، زیرا تمایل داشتند که این فضاها آرام باشند.

شلوغی

دانشجویان هنگام انجام فعالیت‌های مختلف، به‌ویژه در فضای باز برای کارهای گروهی و سالن‌های استراحت، شلوغی را گزارش کردند. برخی از دانشجویان نیز به شلوغی اتاق های جلسات در زمانی که اتاق پر بود اشاره کردند. در نتیجه، آنها اتاق‌های بزرگ‌تر را ترجیح می‌دادند، حتی اگر تعداد افراد مورد انتظار در اتاق یک یا دو نفر بود. این موضوع منجر به مشکل در رزرو اتاق جلسه شد و دلیل دیگری برای شلوغی ایجاد کرد.

اجتماعی شدن

اجتماعی شدن بیشتر در مورد فضای سالن ذکر شد، اما دانشجویان اضافه کردند که نمی توانند به سرعت تمرکز پیدا کنند یا مطالعه کنند. برخی از دانشجویان تصور می‌کردند که فضاهای مطالعه انفرادی با کارل به دلیل پارتیشن‌ها و فضای آرام، برای اجتماعی شدن نیست. در سایر فضاها، اغلب از آن فضاها برای مطالعه به تنهایی استفاده می کنند، اما با هم هستند و می توانند با دیگران تعامل داشته باشند.

امکانات

علاوه بر ویژگی‌های فیزیکی و کاربردی محیطی که در بخش‌های قبلی بحث شد، دانشجویان همچنین برخی تسهیلات مرتبط با عملکرد یا رفاه خود را در کتابخانه ذکر کردند [جدول 7].

صندلی های موجود

فراهم کردن صندلی های کافی با افزایش راحتی استفاده مرتبط بود. برخی از دانشجویان معمولاً به صندلی‌های بیشتری در فضاهای ساکت و اتاق‌های جلسه بیشتری با صندلی نیاز داشتند.

قوانین

معمولاً دانش‌جویان انتظار دارند که برخی از فضاهایی که به طور خاص برای فعالیت‌های خاص طراحی شده‌اند، همانطور که در نظر گرفته شده‌اند عمل کنند، و اغلب زمانی که فضاها انتظارات را برآورده نمی‌کنند، شکایت می‌کنند. به عنوان مثال، آنها انتظار آرامش در مناطق آرام (برخی فضاهای با پلان باز برای مطالعه فردی) و فضاهای مطالعه فردی با کارل را داشتند. مثال دیگر، قرار بود اتاق‌های جلسه با توجه به تعداد کاربران استفاده شود، اما گروه‌های کوچک گاهی اتاق‌های بزرگ را رزرو می‌کردند. در نتیجه منجر به دو مشکل شد. 1) اتاق‌های کوچک بدون استفاده رها می شوند و 2) گروه های بزرگ نمی توانند از هیچ اتاقی استفاده کنند.

هدف کتابخانه

هدف کتابخانه به خودی خود بر عملکرد مطالعه دانشجویان در ساختمان تأثیر گذاشت. به عنوان مثال، به گفته آنها، دیدن افرادی که در فضا مشغول مطالعه یا کار بر روی وظایف خود هستند، انگیزه بخش بود.

حس تعلق

اکثر دانش‌جویان از طریق فضای مطالعه دوستانه احساس تعلق می‌کردند و به ندرت به فضا اشاره می‌کردند. دانش‌جویان با حضور در کنار دیگران در همان فضایی که بودند، احساس تعلق داشتند. یکی از عوامل مهمی بود که باعث شد دانشجویان به صورت فیزیکی به کتابخانه بیایند.

نشستن در فضای باز

در لیستی که به دانش‌جویان داده شد، صندلی در فضای باز ذکر نشد، اما از هر دوازده دانش‌جو، پنج نفر به‌طور مستقل به مزایای استفاده از صندلی در فضای باز در طول مصاحبه اشاره کردند. آنها گفتند که مطالعه خواهند کرد، استراحت خواهند کرد و از مناظر و نور طبیعی بیرون لذت خواهند برد.

جدول 7. ویژگی های سطوح امکانات کتابخانه برای مشاهده جدول به اصل مقاله مراجعه کنید.

بحث

این مطالعه محیط های فیزیکی و کاربردی کتابخانه دانشگاهی را بررسی کرد و تأثیر همه گیری کووید19 را بر فعالیت های دانشجویان در کتابخانه بررسی کرد. این یافته تغییر در فعالیت‌ها در طول همه‌گیری، از جمله کاهش دفعات و نوع استفاده را نشان داد. دانشجویان در طول همه‌گیری، کمتر از فضاهای فیزیکی کتابخانه استفاده کردند. از آنجایی که آنها ابزارهای مجازی برای حضور در کلاس ها، جلسات، همکاری با دانشجویان دیگر و معاشرت را تجربه کرده بودند، کاهش استفاده از فضاهای فیزیکی انتظار می رفت (لو و اسمارت، 2020؛ وکسلر و اوبرلندر، 202). اما جالب توجه است که مصاحبه‌های این مطالعه نشان داد که دانشجویان پس از همه‌گیری به همان اندازه که در دوره قبل از همه‌گیری یا بیشتر اوقات از فضاهای کتابخانه استفاده می‌کنند. بیشترین دلیل ذکر شده برای استفاده از کتابخانه شکست انزوای اجتماعی بود. حتی قبل از همه‌گیری کووید-19، گزارش شده بود که بین 20 تا 71 درصد از نوجوانان و جوانان 15 تا 21 ساله گاهی یا اغلب احساس تنهایی می‌کردند و با برقراری ارتباط مجدد و معاشرت با دوستان خود بر تنهایی غلبه کردند (کوالتر و همکاران. ، 2015). این بیماری همه گیر باعث اختلال در اجتماعی شدن حضوری در بین دانشجویان در محوطه دانشگاه شد، آنها را منزوی و مضطرب کرد و مشکلات روانی آنها را از نظر افسردگی تسریع کرد (فروه ویرث و همکاران، 2021). یک جامعه زمانی می تواند ساخته شود که افراد با علایق مختلف از فضا و ابزار یکسان استفاده کرده و به اشتراک بگذارند (شوپفل و همکاران، 2015)، بنابراین فضاهای کتابخانه در محوطه دانشگاه می توانند به طور قابل توجهی به ایجاد حس اجتماعی شدن  در بین دانشجویان کمک کنند. تعامل با دوستان و گذراندن وقت با هم می تواند درک حمایت اجتماعی افزایش یافته و در نتیجه سلامت روان آنها را تقویت کند (هفنر و آیزنبرگ، 2009). این مطالعه نشان می دهد که فضاهای فیزیکی در محوطه دانشگاه نقش مهمی در افزایش حمایت اجتماعی دارند. بنابراین دانشجویان ترجیح دادند برای استفاده فیزیکی از فضا و حضور در کنار افراد دیگر به کتابخانه بیایند. حتی اگر آنها در طول همه گیری از کتابخانه استفاده می کردند، این مطالعه الگوهای مختلف استفاده از فضا را نشان داد. دانشجویان تمایل داشتند که از فضا به صورت جداگانه استفاده کنند، مطابق با مطالعه مشاهده‌ای توسط جنز و گرگ (2021a، 2021b). علاوه بر این، دانشجویان گزارش دادند که می‌توانند به راحتی صندلی‌های مورد علاقه خود را در طول همه‌گیری پیدا کنند، زیرا افراد کمتری در ساختمان حضور داشتند. تعداد کم افراد در فضا احتمالاً آنها را قادر می‌سازد تا فاصله کافی از افراد دیگر داشته باشند و با رعایت فاصله اجتماعی، خود را ایمن نگه دارند.

بسته به نیاز آنها، استفاده از فضای دانشجویان را می توان با مدل فضای یادگیری (بکرز و همکاران، 2015) و فرآیند یادگیری دانشجو (لی و شوتنفلد، 2014) توضیح داد. اول، دانشجویان فضای باز را برای مطالعه فردی بیشتر برای تمرکز ترجیح می دهند، که نیاز به خود تنظیمی بالا و تعامل اجتماعی کم دارد. این ترجیح قبل از همه گیری نیز مشاهده شد (کیم و همکاران، 2021). به طور مشابه، از فضاهای مطالعه فردی با کارل نیز برای تمرکز استفاده شد. هر دو نوع فضا (یعنی فضاهای کارل و فضاهای با پلان باز برای مطالعه انفرادی) برای فعالیت های یادگیری یکسان از نظر خودتنظیمی و تعامل مناسب بودند، به طوری که دانشجویان ممکن است فضاها را بر اساس ترجیح خود برای پارتیشن، مبلمان یا دیدگاه خود انتخاب کنند. بیرون. دوم، یادگیری گروهی مستلزم تعامل اجتماعی بالایی است، بنابراین دانشجویان بسته به نیاز منابع و حریم خصوصی، از فضای باز برای گروه‌ها یا اتاق‌های جلسه استفاده می‌کنند. سوم، همکاری مستلزم سطح بالایی از تعامل اجتماعی است. مشابه یادگیری گروهی، بیشتر دانش‌جویان فضای باز را برای گروه‌ها و اتاق‌های جلسه ترجیح می‌دهند. در نهایت، دانش‌جویان از فضاهای استراحت، اتاق‌های جلسه و فضاهای باز برای گروه‌ها برای معاشرت استفاده کردند. شایان ذکر است، دانش‌جویان دوست نداشتند که از کتابخانه در درجه اول به عنوان فضایی برای معاشرت استفاده کنند، اما زمانی که با افراد دیگر بودند یا با دوستان خود به کتابخانه می‌آمدند، احساس تعلق داشتند، حتی اگر به تنهایی و با هم درس می‌خواندند. به همین ترتیب، آرامش هدف اصلی کتابخانه نیست. فضاهای استراحت برای مطالعه ترجیح داده نمی شدند، اما این فضاها می توانند فرصتی برای استراحت و معاشرت در حین استراحت منظم و هدفمند مطالعه باشند که به حفظ انرژی و توانایی تمرکز کمک می کند (واکسمن و همکاران، 2007).

شایان ذکر است، برخی از دانشجویان نظرات جالبی در مورد حریم خصوصی و سکوت گزارش کردند. مطالعات قبلی نشان داده و استدلال کرده اند که داشتن حریم خصوصی و محیطی آرام برای تمرکز بر کار و مطالعه بسیار مهم است (بکرز و همکاران، 2016b; الیسون، 2016)، اما از مصاحبه در این مطالعه، حریم خصوصی بیش از حد، گاهی اوقات دانشجویان را از مطالعه منحرف می کند. دانشجویانی که توانایی پایینی در یادگیری خودتنظیمی داشتند، تمایل داشتند از فضای کارل دوری کنند و در فضای باز مطالعه کنند. دلیل استفاده از فضاهای باز برای مطالعه انفرادی این است که اندکی وقفه در حریم خصوصی بصری وجود دارد که به آنها کمک می کند تا تمرکز خود را روی مطالعه حفظ کنند. یادگیری خودتنظیمی مستلزم مشارکت فعال دانشجویان در یادگیری و توانایی کنترل شناخت و محیط اطراف خود است (پینتریچ، 2004). برای نظارت و کنترل خود، دانشجویان می توانند سطح معینی از بهره مندی از فضای باز را به دست آورند. بررسی بیشتر توانایی خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی دانشجویان در فضای باز باید مورد نیاز باشد.

در یک محیط مطالعه برنامه باز، کنترل نویز برای دانشجویان مهم است تا محیط مناسبی را فراهم کنند، زیرا بر توانایی شناختی و همکاری تأثیر می گذارد. در مطالعه Braat-Eggen و همکاران (برات-اگن و همکاران، 2017)، دانشجویان همچنین در هنگام مطالعه برای امتحان، خواندن و نوشتن مکرراً با سر و صدای پس‌زمینه آشفته می‌شوند، در حالی که سر و صدا تأثیر ناچیزی بر طوفان فکری داشت. مشاوره و جستجو علاوه بر این، تفاوت کمی در عملکرد همکاری بین شرایط آرام و سناریوهای نویز پس‌زمینه وجود داشت (برات-اگن و همکاران، 2017). در این مطالعه، دانشجویان از صداهای پس‌زمینه در تمام فضاهای مطالعه با پلان باز بدون توجه به فعالیت‌های هدف فضاها رضایت داشتند. برای مثال، در فضاهای کار گروهی، دانشجویان از مکالمات دیگران انتظار سر و صدا داشتند و می‌توانستند خودشان بدون نگرانی از مزاحمت دیگران سر و صدا ایجاد کنند. از سوی دیگر، دانشجویان انتظار هیچ صدای بلندی در منطقه آرام نداشتند. آنها گاهی اوقات از فضایی که بیش از حد ساکت بود اجتناب می کردند زیرا نگران ایجاد هر گونه صدای غیرمنتظره ای بودند که ممکن است توجه دیگران را به خود جلب کند. به عبارت دیگر، دانشجویان بر اساس انتظارات خود می توانند نویز پس زمینه را به گونه ای متفاوت درک کنند. داشتن قوانین صریح در مورد استفاده از فضا (به عنوان مثال، فضای همکاری، منطقه آرام) ممکن است با کمک به آنها در داشتن انتظارات مناسب و رفتار متناسب، از عملکرد مطالعه حمایت کند.

صندلی‌های کنار پنجره قسمت‌های ارجح در کتابخانه هستند (DeClercq & Cranz, 2014). اغلب دانشجویان در این مطالعه وجود پنجره را مثبت ذکر کردند. جالب اینجاست که نیاز آنها به پنجره با توجه به نوع فضاها متفاوت بود. اگرچه هر دو فضا برای مطالعه انفرادی و کار گروهی دارای یک دیوار پنجره بودند، دانشجویان به ندرت از پنجره برای کار گروهی یاد می کردند، در حالی که دانشجویانی که از فضایی با کارل‌ها یا اتاق های ملاقات استفاده می کردند، تمایل بیشتری به دید پنجره داشتند. یکی از دلایل احتمالی این است که هر دو نوع فضا دارای اندازه ایستگاه کاری نسبتا کوچک با پارتیشن‌ها یا دیوارهای بسته هستند که حریم خصوصی بالاتری را فراهم می‌کنند. وجود پنجره ها در یک فضای بسته و کوچک احتمالاً باعث می شد که دانشجویان احساس کنند اتاق ها بزرگتر هستند. علاوه بر این، نور طبیعی منبع مهمی برای حفظ ریتم‌های شبانه‌روزی است (آگیلار-کاراسکو و همکاران، 2021)، اما قرار گرفتن در معرض نور طبیعی در فضاهایی با کارل و اتاق‌های جلسه دشوار است. در نتیجه ممکن است افراد را به تمایل به پنجره های بیشتر سوق دهد. تأثیر حضور پنجره باید بیشتر بررسی شود. پنجره ها همچنین منبع مهمی برای تامین نور طبیعی در داخل خانه هستند. مقدار مناسب نور باعث افزایش عملکرد در محیط کار می شود (برونیا و همکاران، 2016)، اما تأثیر نور طبیعی و نمای پنجره در محیط های دانشگاهی کمتر شناخته شده است. در این مطالعه، دانشجویان ذکر کردند که نور طبیعی با نمای پنجره به افزایش رفاه و عملکرد دانشجویان کمک می کند. این نتیجه همچنین شواهد احتمالی از اثرات ترمیم را ارائه می دهد که به توانایی شناختی و کاهش استرس ناشی از قرار گرفتن در معرض طبیعت از طریق پنجره ها کمک می کند (هیپ و همکاران، 2016؛ لی و سالیوان، 2016؛ ون اش و همکاران، 2019). بنابراین، تامین نور طبیعی از طریق پنجره‌ها در فضاهای مطالعه می‌تواند اثر بازسازی و بهبود عملکرد و رفاه دانشجو را در یک کتابخانه داشته باشد.

شایان ذکر است که شلوغی در اکثر فضاها به صورت منفی ذکر شد. در فضاهای باز، دانشجویان به راحتی متوجه راه رفتن و گپ زدن افراد شدند و شلوغی را گزارش کردند. آنها گزارش دادند که چیزهای زیادی در اطراف آنها اتفاق می افتد، و آنها برای همکاری در یک کار / پروژه گروهی در فضاهای باز و فضاهای استراحت احساس شلوغی می کردند. شلوغی با حریم خصوصی و اختلال در اثر سروصدا مرتبط است (کایا و وبر، 2003؛ دی. کیم و همکاران، 2020). بنابراین، حتی برای فضای باز، استراتژی‌های طراحی مانند چیدمان مناسب مبلمان و تقسیم فضاها از طریق پارتیشن‌ها برای ایجاد یک محیط حمایتی برای یادگیری با کاهش فراوانی برخوردهای اجتماعی مفید خواهد بود. برخی از دانشجویان نیز وجود صندلی را در رابطه با شلوغی ذکر کردند. اگر نمی‌توانستند صندلی‌های مطلوب یا مناسب برای فعالیت‌های خود پیدا کنند، دانشجویان احساس می‌کردند که فضا شلوغ است.

این رویکرد کیفی، به دنبال مطالعه قبلی (کیم و همکاران، 2021)، که از روش پیمایشی استفاده می کرد، درک عمیق تری از کتابخانه ارائه می دهد. یافته‌های این مطالعه همچنین تأیید می‌کند که فضاهای پلان باز می‌توانند با اتخاذ راهبردهای مختلف چیدمان فضا در کتابخانه‌های دانشگاهی، از فعالیت‌های یادگیری مختلف دانشجویان پشتیبانی کنند. فضاهای پلان باز در چیدمان فضا انعطاف پذیرند، بنابراین در شرایط غیرعادی مانند همه گیری کووید19 سود می برند (Jens & Gregg,جنز و گرگ، 2021b). مشاهده شد که استفاده از فضا از فضاهای پلان باز بسیار بیشتر از فضاهای بسته در یک ساختمان دانشگاهی است، در حالی که تناسب، یکپارچگی فضایی، رضایت کاربر مشابه یکدیگر بودند (جنز و گرگ، 2021a).

محدودیت های اصلی این مطالعه حجم نمونه کوچک و قابلیت تعمیم پذیری به دلیل رویکرد کیفی و موردی آن است. اگرچه روش مصاحبه این مطالعه را قادر ساخت تا نظرات متنوعی را در مورد استفاده از کتابخانه  از سوی دانشجویان بررسی شود، ماهیت روش، توانایی محدودی برای آزمون اهمیت آماری دارد. علاوه بر این، این مطالعه باید به طور مکرر در محیط های مشابه انجام شود تا قابلیت تعمیم پیدا شود.

نتیجه گیری

به عنوان یک مطالعه بعدی، این مطالعه درک دانشجویان از کتابخانه‌های دانشگاهی را در طول و پس از همه‌گیری کووید19 بررسی کرد. این مطالعه نشان داد که دانشجویان پس از شیوع بیماری همه گیر مایلند برای استفاده از فضاهای فیزیکی و ملاقات با افراد دیگر به کتابخانه های دانشگاهی بیایند. به طور سنتی، کتابخانه های دانشگاهی فرصتی برای یادگیری از طریق منابع فیزیکی مانند کتاب ها، مقالات مجلات و سایر مطالب برای کاربران خود فراهم می کنند. با این حال، کتابخانه‌ها، به‌ویژه کتابخانه‌های دانشگاهی، اخیراً با حذف کتاب‌های فیزیکی و تمرکز بر ایجاد فضاهای مشترک در حال تکامل هستند. اگرچه برخی از مردم هنوز ارزش کتابخانه را در مواد فیزیکی می یابند، زمان آن رسیده است که به معنی و هدف کتابخانه ها در جوامع خود، همانطور که در این مطالعه بحث شد، پی ببرند. فضاهای کتابخانه مدرن در محوطه دانشگاه، که اغلب از عهده فعالیت‌های مختلفی مانند کار متمرکز، یادگیری گروهی، همکاری در پروژه‌های کلاسی، معاشرت و استراحت می‌پردازند، می‌توانند به طور قابل‌توجهی به ایجاد حس اجتماعی در بین دانشجویان کمک کنند و به آنها کمک کنند تا با همسالان خود ارتباط برقرار کنند. کتابخانه‌های دانشگاهی مدرن احتمالاً نقش مهمی در ارائه یک مکان راحت برای مطالعه، همکاری و تعامل با یکدیگر در طول زندگی دانشگاهی خود دارند. مطالعات آتی باید ارتباط بین محیط های فیزیکی و کاربردی در فضاهای مختلف را بررسی کند و محیط مناسب برای هر فعالیت در کتابخانه های دانشگاهی را بیابد. علاوه بر این، دانشجویان از فضاهای کتابخانه برای موارد مختلف خود استفاده می کنند. درک فعالیت‌های دانشجویان و فضاهای ترجیحی برای ساخت‌وساز جدید و بازسازی اساسی کتابخانه‌ها و بهبود مستمر با تغییرات کوچک‌تر، مانند پیکربندی مجدد مبلمان، تخصیص فضا و برنامه‌ریزی، و خط‌مشی کاربر (یعنی همکاری در مقابل مناطق آرام) حیاتی است. از آنجایی که اندازه ساختمان محدود است، بررسی نیازهای انواع فضا برای ارائه راهبردی فضاها در اندازه ها و انواع مختلف بر اساس برنامه ریزی فضایی مناسب ضروری است.

Loading

مروری بر روندهای تغییر در کتابخانه‌های دانشگاهی

چکیده

کتابداران برای درک نحوه خدمت‌رسانی مؤثر به کاربران کتابخانه، باید از روندهای جدید در حوزه خود، آگاهی یابند و خود را با توجه به ملزومات آن به روز کنند. آگاهی از روندهای جدید در کتابخانه‌ها و برآوردن نیازهای مراجعان کتابخانه‌ها، باعث افزایش عزت نفس و تعهد در کتابداران می‌شود. آگاهی از روندهای گذشته، حال و آینده اهمیت خاص خود را دارد. پژوهش حاضر مروری بر روندهای کتابخانه در چند سال گذشته دارد. این موضوع به کتابداران کمک می‌کند تا بینشی درباره سفر خود در حوزه کتابداری بدست آورند. به آنها کمک می‌کند تا بدانند به کجا می‌روند و مقصدشان  براساس توسعه و روندهای آینده چه خواهد بود. همچنین این بینش به آنها کمک می‌کند تا بهتر برای آینده برنامه‌ریزی کنند. ترجمه دکتر مریم اسدی.

منبع:

Dawar, Vaishali Ashok (2014). Changing Trends in academic libraries: an overview. Conference Paper. [Online]. Access from: https://www.researchgate.net/publication/335389843

فایل اصل مقاله

کلیدواژه‌ها: روندهای کتابخانه دانشگاهی، ارزش کتابخانه

مقدمه

به طور کلی، یک روند نشان دهنده جهتی است که چیزی در آن در حال تغییر یا توسعه است. الگویی از تغییر تدریجی در یک شرایط، محصول یا فرآیند را نشان می دهد. از تحلیل روند، اغلب برای پیش‌بینی رویدادهای آینده استفاده می‌شود؛ اما می‌توان از آن برای استخراج تخمین‌ها از رویدادهای نامشخص گذشته استفاده کرد. روندهای کتابخانه‌های دانشگاهی بیانگر مسائلی است که بر کتابخانه‌های دانشگاهی در آموزش عالی تأثیر می‌گذارد. آگاهی از روندهای کتابخانه‌های دانشگاهی برای کتابداران و مربیان ضروری است؛ زیرا این اطلاعات بینش‌هایی را درباره علائق و نیازهای ذینفعان در یک دوره خاص ارائه می‌دهد. کتابخانه‌های کالج‌ها و دانشگاه‌ها به‌عنوان مرکز تغییرات، باید در ارائه خدمات به گروه‌های کاربران با نیازهای اطلاعاتی و مهارت‌های پژوهشی متنوع، پیشرو باشند. همانطور که فناوری به سرعت در حال تغییر است، کتابخانه‌های دانشگاهی در تلاش‌اند تا با چالش‌های ناشی از نظام آموزشی مقابله کنند. در حالی که برای ارزیابی ارزش کتابخانه‌های دانشگاهی به اطلاعات کمی و کیفی بیشتری نیاز است، سرعت فزاینده تغییرات، ساختن معیارها را دشوارتر می‌کند. قدرت ما، در پیوندمان با جامعه‌ای است که به آن خدمت می‌کنیم. در این فضای متغیر، کتابخانه‌ها نقش‌های مهمی ایفا می‌کنند، اما به دلیل تغییرات سریع فناوری، تصمیم‌گیری برای کاربران، درباره اینکه چه زمانی و برای چه هدفی از کتابخانه کمک بگیرند، پیش‌بینی‌پذیر نیست.

اکنون کتابخانه‌ها باید به کاربران خود نشان دهند که چه زمانی و چگونه می‌توانند از خدمات کتابخانه استفاده کنند. روند‌ها به ما اطلاعاتی درباره این فضای متغیر می‌دهند و ما را وادار می‌کند در فعالیت‌های دانشگاهی و پژوهشی با کمک کاربران به این روندها نزدیک شویم. همانطور که در بررسی ACRL در سال 2013 بیان شد، “بررسی‌های محیطی،  بررسی جامعی از تمام جنبه‌های کتابداری ارائه نمی‌دهند، اما عوامل فعلی و در حال ظهور را که بر کتابخانه‌های دانشگاهی تاثیر می گذارد، شناسایی می‌کنند، بافت وسیع‌تری را که کتابخانه‌ها می‌توانند در آن فعالیت کنند توصیف می‌کنند، و مفاهیم مربوط به منابع، خدمات و کارکنان کتابخانه را تشریح می‌کنند.  همچنان تغییرات در آموزش عالی بر کتابخانه‌ها از نظر گردآوری و توسعه محتوا، دسترسی و نگهداری منابع جدید و قدیمی و خدمات برای مخاطبان گسترده، تأثیر می‌گذارد. همانطور که سازمان‌های مادر خود را بازتعریف می‌کنند، کتابخانه‌ها باید به تکامل خود ادامه داده و ارزش خود را به سازمان‌شان نشان دهند.

اهمیت

روندهای کتابخانه‌های دانشگاهی در آموزش عالی، خواسته‌ها و اقدامات اولیه را مشخص می‌کند. این روندهای جهانی به کتابداران کمک می‌کند تا دید بهتری از فعالیت‌ها و توسعه کتابخانه‌های آینده‌ داشته باشند. این مقاله تغییرات در روندهای کتابخانه‌های دانشگاهی را نشان می‌دهند و اینکه این گرایش‌ها ما را به کجا هدایت می‌کنند. این موضوع به ما کمک می‌کند تا فعالیت‌های کتابخانه‌ای خود را برنامه‌ریزی کنیم و فعالیت‌های پژوهشی را نیز افزایش دهیم.

روش شناسی

داده‌های کیفی از طریق زیر گردآوری شده است:

  • بررسی‌های انجام شده بر روی کتابخانه‌های دانشگاهی از سوی انجمن کتابخانه‌های دانشگاهی و پژوهشی (ACRL)، انجمن کتابداری آمریکا،
  • پژوهش درباره روندهای برتر کتابخانه‌ای که توسط کمیته برنامه‌ریزی و بررسی پژوهشی ACRL و
  • شماره‌های اخیر مجله Library Trends.

تجزیه و تحلیل کامل داده‌های گردآوری شده به صورت نظام‌مند انجام شد. داده‌های تحلیل شده بر اساس پارامترهای مربوط به روندهای کتابخانه دانشگاهی در آموزش عالی جدول‌بندی شده است.

تحلیل

روند ارزش کتابخانه برای موسسه
فرضیه های 2007 دانشجویان خود را به‌عنوان مشتری و مصرف‌کننده می‌بینند و انتظار دارند که امکانات، منابع و خدمات باکیفیت و متناسب با نیازها و نگرانی‌هایشان باشد.
روندهای 2011 تاکید بیشتر بر ارزیابی کتابخانه برای حمایت از برنامه استراتژیک، فرآیندهای بهبود یافته و درک بیشتر نیازهای کاربران.
روندهای 2012 کتابخانه‌های دانشگاهی باید ارزش خود را به سازمان مادر نشان دهند.  کتابداران باید بتوانند از طریق ارتباط مؤثر با همه ذینفعان، با بیان شفاف ارزش کتابخانه برای جامعه دانشگاهی، مزایایی که برای دانشجویان و اساتید و تأثیرات زیست محیطی آن دارد، نگرش را نسبت به کتابخانه تغییر دهند.
روندهای 2014 تاکید روزافزون بر بیان ارزش‌های کتابخانه
روند حفظ دیجیتال معماری، خط مشی و استانداردها و مخازن دیجیتالی ابری
فرضیه‌های 2007 تاکید بیشتر بر دیجیتالی کردن مجموعه‌ها، حفظ آرشیوهای دیجیتال و بهبود روش‌های ذخیره‌سازی داده‌ها، بازیابی، گزینش و خدمات.
روندهای 2011 افزایش دیجیتالی شدن مجموعه‌های منحصربه‌فرد کتابخانه‌ای که سهم بیشتری از منابع را در بر می‌گیرد.
روندهای 2012 واسپارگاه‌های بیشتر، عمدتاً مبتنی بر ذخیره ابری.

نگرانی بیشتری درباره

*نبود برنامه‌ریزی بلندمدت برای حفظ مواد دیجیتالی.

* رهبری استراتژیک برای ایجاد معماری، خط مشی یا استانداردهایی برای ایجاد، دسترسی و حفظ محتوای دیجیتال.

*جمع‌آوری، حفظ و مدیریت مواد دیجیتال زاد.

روندهای2013 افزایش استفاده از آموزش آنلاین
روند همکاری
فرضیه های 2007 حفاظت از حریم خصوصی و حمایت از آزادی فکری همچنان از مسائل تعیین‌کننده برای کتابخانه‌های دانشگاهی است.
روندهای 2010 افزایش همکاری و گسترش نقش کتابخانه در داخل موسسه و فراتر از آن.
روندهای 2012 *تاکید بر فضای مشترک اطلاعاتی.

* ارزش بیشتری به همکاری داده می‌شود.

* مخازن داده‌های دیجیتالی از چندین رشته به وجود آمدند و کتابخانه‌ها شروع به همکاری با جوامع تحقیقاتی خود برای تسهیل نگهداری داده‌ها کردند.

*کتابخانه‌ها در کمک به جوامع تحقیقاتی خود در طراحی و اجرای طرحی برای توصیف داده‌ها، ذخیره سازی کارآمد، مدیریت و استفاده مجدد نقش حیاتی دارند.

روندهای2013 همکاری رو به رشد برای ساخت و آرشیو منابع چاپی در سطوح ایالتی و منطقه‌ای مشاهده شد که بسیاری از آنها توسط کنسرسیوم‌های کتابخانه‌ای انجام می‌شد.

همکاری در کتابخانه‌های دانشگاهی باید بازنگری و بررسی شود.

بر سه حوزه اصلی فعالیت تمرکز دارد:

1) ادغام خدمات فنی مانند فهرست‌نویسی؛

2)مجموعه‌سازی و اشتراک منابع، دیجیتالی کردن مجموعه‌ها و

3)رشد مستمر واسپارگاه‌های چاپی بزرگ منطقه ای.

روندهای2014 برای اینکه داده‌های بیشتری برای اشتراک‌گذاری باز شود، پژوهشگران، ناشران واسپارگاه‌ها و مجلات باید با یکدیگر همکاری کنند.

همکاری بین کتابداران، سایر متخصصان دانشگاهی و اساتید برای موفقیت دانشجویان، هم به نفع دانشجویان است و هم ارزش کتابخانه‌ها را نشان می‌دهد.

روند تاثیر تغییرات در آموزش عالی
فرضیه‌های 2007 یک مدل کسب‌وکار برای آموزش عالی در حال ظهور است و کتابخانه‌ها به دلیل عدم‌ مشارکت‌شان در پژوهش، آموزش و خدمات در این زمینه نقد شدند.

*برنامه‌های ارزیابی کتابخانه و رویکردهای تخصیص منابع سازمانی در میان مأموریت‌های مؤسسات مشترک است.

*آموزش از راه دور به طور فزاینده‌ای گزینه رایج‌تر در آموزش عالی و همزیستی با الگوی آموزش معمولی سنتی است.

روندهای 2011 تاکید بر سواد اطلاعاتی دانشکده‌ها و دانشجویان از طریق کتابخانه‌ها
روندهای 2012 افزایش آموزش آنلاین و برنامه‌های اعطای مدرک، جهانی شدن، و افزایش تردید نسبت به “بازگشت سرمایه” برای یک مدرک دانشگاهی.

علاوه بر تغییر در انتظارات، کتابخانه‌ها باید به این فکر کنند که چگونه مجموعه‌ها و خدمات خود را به مخاطبان قدیمی و جدید ارائه ‌دهند، و همچنین چگونه می‌توانند ارزش خود را به سازمان مادر خود نشان دهند.

روندهای2014 تاکید بیشتر بر یادگیری مبتنی بر شایستگی که می‌تواند فرصت‌های جدیدی را برای کتابخانه‌ها فراهم کند تا سواد اطلاعاتی و مهارت‌ها و استراتژی‌های پژوهشی را در تار و پود برنامه‌های درسی موسسه جا دهند.
روند تغییرات در فناوری اطلاعات و تفکر آینده نگر
فرضیه‌های 2007 تکامل فناوری اطلاعات هم عملکرد پژوهش علمی و هم تقاضا برای خدمات فناوری محور را شکل می‌دهد و محیط های کاربر غنی از فناوری به رشد خود ادامه می‌دهند و به بودجه اضافی نیاز دارند. تحول دیجیتال در مراحل ابتدایی خود بود. کتابخانه‌های دانشگاهی بیشتر در دنیای چاپی کار می‌کردند.
روندهای 2010 فناوری به تغییر خدمات و مهارت‌های مورد نیاز ادامه می‌دهد.
روندهای 2011 آغاز استفاده از ابزار وب 2.0 در خدمات و ارتباطات کتابخانه.

تاکید بر دیجیتالی شدن و استفاده از محصولات دیجیتال.

روندهای2012 فناوری بیشتر تفکر آینده‌نگری را در درون خود دارد. حوزه های کتابخانه ای تحت سلطه فناوری بودند.

دسترسی و انتشار در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در هر زمان/هر مکان فراهم بود.

* پذیرش و سازگاری فناوری‌های مبتنی بر فناوری ابری؛

*اطلاعات فراوانی وجود دارد و اشکال جایگزینی برای تأیید اعتبار موجود است

* گنجاندن آموزش آنلاین و ترکیبی؛

* سیستم‌های کشف در مقیاس وب با پیشرفت‌هایی مانند جستجوی مبتنی بر رشته

* ویجت‌های سفارشی،

*سیستم‌های مدیریت کتابخانه منبع باز؛

*ماشین های خودکار برای امانت دادن.

روندهای2013 تقاضا برای کتابخانه‌هایی که در توسعه و ارائه موک ها MOOC ها نقش دارند و همچنان درگیر آن هستند.

کتابخانه‌هایی که به دنبال راه‌های مؤثرتری برای مدیریت کل‌نگر مجموعه‌ها و عملیات خود هستند، به پلتفرم‌های مبتنی بر فناوری ابری که جایگزین سیستم‌های کتابخانه‌ای یکپارچه سنتی می‌شوند، نگاه می‌کنند.

روندهای2014 انتظارات از کتابخانه به عنوان آزمایشگاه مجهز برای برآوردن چالش‌های آینده
روند ارتباطات علمی و انتشارات علمی، دسترسی آزاد به منابع باز
فرضیه‌های 2007 برای تسهیل ارتباطات علمی بر روی آن تاکید شد:

*بحث درباره مالکیت معنوی در آموزش عالی

*برنامه‌ریزی آموزشی مرتبط با مدیریت مالکیت فکری به جامعه دانشگاهی.

* تقاضا برای دسترسی عمومی رایگان به داده‌های جمع‌آوری شده و تحقیقات تکمیل شده از موسسات تحقیقاتی با بودجه عمومی.

روندهای 2010 توسعه ارتباطات علمی و خدمات مالکیت فکری.
روندهای 2012 *توسعه مواد دیجیتال با سرعتی سریعتر، نیازمند مشارکت فعال کتابخانه‌هاست.

*مدل های جدید ارتباطات علمی و انتشار مجلات، تک نگاری‌های علمی، کتاب‌های درسی.

*توسعه در دسترسی آزاد به محتوای تاریخی، دسترسی آزاد به محتوای جدید.

*کتابخانه‌های دانشگاهی خدمات نشر را ایجاد یا گسترش می دهند.

*کتابخانه‌هایی که خدمات دیجیتالی‌‎سازی، خدمات نگهداری و واسپارگاه دیجیتالی، مشاوره کپی‌رایت، مدیریت مجموعه داده‌های پژوهشی، ایجاد ابرداده و غیره را ارائه می‌دهند.

روندهای2013 *کتابخانه‌های دانشگاهی مدل‌های جدیدی را برای انتشار، ایجاد محتوا و منابع آزمایش می‌کنند تا فرآیند ارتباط علمی را ارتقا دهند.

*محققان شروع به استفاده از فناوری‌های نوظهور مرتبط با کشف و دسترسی و استفاده از سایت‌های شبکه‌های اجتماعی کردند.

* کتابخانه خود را در یک نقش منحصر به فرد میانجی بین تولیدکنندگان و کاربران نهایی در فرآیند ارتباط پژوهشگران با منابع می‌بیند.

*رابط‌های کاربری در وب، همکاری بین پژوهشگران، کتابداران و متخصصان فنی را برای تجسم، ارتباط و توزیع اطلاعات افزایش می دهد.

 

روندهای2014 ایجاد و استقرار ابتکارات، واحدهای خدماتی و منابع جدید برای رفع نیازهای علمی در مراحل مختلف فرآیند پژوهش.

افزایش پشتیبانی از انتشارات با دسترسی آزاد.

آلتمتریکس روشی جدید در حال توسعه برای اندازه‌گیری اثربخشی آثار و پژوهش‌های علمی منتشر شده در وب است.

از رسانه‌های اجتماعی نیز برای آلتمتریکس استفاده می‌شود.

روند توسعه کارکنان برای رویارویی با چالش های جدید
فرضیه‌های 2007 مجموعه مهارت‌ها برای کتابداران همچنان در پاسخ به نیازها و انتظارات جامعه در حال تکامل است. کتابخانه‌ها به آنها خدمت می‌کنند و با گسترش خدمات و تغییر کارکردهای کتابخانه، زمینه‌های حرفه‌ای کتابداران به طور فزاینده‌ای متنوع می‌شود.
روندهای 2010 نیاز به کتابدارانی با مجموعه‌ای از مهارت‌های متنوع احساس می‌شود.
روندهای 2012 *گزینش داده‌ها، مدیریت و حفظ منابع دیجیتال، ارزیابی، ارتباطات علمی، و پشتیبانی از آموزش اساتید و یادگیری دانشجویان، موضوعات مهمی هستند که به مجموعه مهارت‌های جدیدی نیاز است.

* کتابخانه‌های دانشگاهی باید کارکنان خود را برای رویارویی با چالش‌های جدید:

از طریق رویکردهای راهبردی و خلاقانه برای استخدام پرسنل جدید و بازآموزی کارکنان موجود، آموزش و توسعه حرفه‌ای آنها را ادامه دهند.

روندهای2013 کتابداران باید آماده باشند و کارکنان خود را برای وظایف جدید آماده کنند.

فرصت‌ها در-

* پیشبرد آموزش، یادگیری، خدمات و پژوهش

* راه‌اندازی خدمات داده‌های پژوهشی در پردیس‌های خود

* مهارت‌های مدیریت داده و داده‌کاوی

* تولید انواع محتوا: نشریات، برنامه‌های کاربردی و محصول فکری

* مهارت‌های رهبری کارآفرینی

* فنون و روش‌های توسعه نرم‌افزار

* حفظ دانش دیجیتال

* ارائه روش‌ها و معیارهای ارزیابی استاندارد برای سنجش تاثیر یادگیری دانشجویان

روندهای2014 تأکید بر یادگیری مبتنی بر شایستگی، فرصت‌های جدیدی را برای کتابخانه‌ها فراهم می‌کند تا سواد اطلاعاتی و مهارت‌ها و استراتژی‌های پژوهشی را در تار و پود برنامه‌های درسی سازمانی جا دهند.
روند رفتار و انتظارات کاربر – ترجیح به راحتی
فرضیه‌های 2007 دانشجویان و اساتید به طور فزاینده‌ای خواستار دسترسی سریع‌تر و بیشتر به منابع و خدمات کتابخانه‌ای هستند و انتظار دارند، به یک کتابخانه دیجیتال غنی در نظام‌های دانشگاهی و اجتماعی خود دسترسی داشته باشند.
روندهای 2012 در حال حاضر کتابخانه‌ها اولین منبع برای یافتن اطلاعات نیستند. استفاده گسترده از اینترنت و موتورهای کاوش، یافتن منابع را برای افراد آسان کرده است. از این رو چالش فعلی فراهم کردن دسترسی راحت، فوری و بدون مشکل به منابع و اطلاعات از طریق مجراهای مختلف، از جمله رسانه‌های اجتماعی است. دسترسی به منابع انسانی نیز مهم است. اگرچه اطلاعات عمومی دانشگاه، کافه‌های سایبری و دسترسی 24 ساعته به امکانات و منابع در بین دانشجویان و اساتید محبوب هستند، اما راحتی بر همه جنبه‌های جستجوی اطلاعات تأثیر می‌گذارد – انتخاب، دسترسی، و استفاده از منابع، اعم از انسانی، چاپی یا الکترونیکی.
روندهای 2013 کتابداران برای ارائه خدمات در قالب‌های مختلف، برای دانشجویان مختلفی که در مؤسسه خود (و سایرین) حضور دارند، به چالش کشیده شدند.
روندهای 2014 مشارکت‌های همه‌جانبه مربوط به کشف و استفاده مجدد از داده ها و ارائه آن به روشی مناسب.
روند محیط‌های موبایل تلفن‌های هوشمند
روندهای2010 رشد انفجاری دستگاه‌های تلفن همراه و برنامه‌های کاربردی منجر به خدمات جدید می‌شود.
روندهای 2012 دستگاه‌های تلفن همراه در حال تغییر نحوه تحویل و دسترسی به اطلاعات هستند.

تعداد زیادی از کتابخانه‌ها خدمات و تحویل محتوا را در دستگاه‌های تلفن همراه ارائه می‌دهند.

سیستم‌های کتابخانه یکپارچه رابط‌های نوآورانه دسترسی موبایلی به اپک‌ها کتابخانه را ارائه می‌دهند، ویژگی‌های خودخدماتی مانند تمدید کتاب‌ها، بررسی موجودی، و یافتن عناوین توصیه‌شده از جمله برنامه‌هایی هستند که کاربران کتابخانه می‌خواهند.

روندهای 2013 منابع سازگار با موبایل باید بیشتر توجه شود. تبلت‌ها به طور فزاینده ای فراگیر می‌شوند، اما جایگزین لپ‌تاپ ها نمی‌شوند.

برنامه‌های تلفن همراه با قابلیت آموزش، یادگیری و تحقیق، با ابزارهای حاشیه نویسی، برنامه‌های کاربردی برای ایجاد و ترکیب، و ابزارهای شبکه‌های اجتماعی.

در نظر گرفتن قابلیت موبایل در انتخاب منابع و محصولات کتابخانه.

روندهای2014 تقاضا برای پایگاه داده و سایر فروشندگان پایگاه های اطلاعاتی برای ارائه خدمات دیجیتال Device Neural
روند مجموعه‌سازی کتاب الکترونیکی مبتنی بر مشتری صدور مجوز
روندهای 2010 رشد مجموعه بر اساس تقاضای مشتری و شامل انواع منابع جدید است.
روندهای 2011 هزینه‌های مربوط به کتاب‌های الکترونیکی و مجموعه‌سازی مجلات الکترونیکی افزایش یافت.
روندهای 2012 مجموعه‌سازی مشتری محور (PDA) کتاب‌های الکترونیکی در حال تبدیل شدن به یک هنجار است.

گزینه‌ها و استانداردهای جدید پایدار برای تسهیل امانت دادن کتاب‌های الکترونیکی کتابخانه، ارائه آمارهای منطبق، و امکان سازگاری بین دستگاه‌ها و پلتفرم‌ها.

روندهای2013 برنامه‌های مجموعه سازی مشتری محور، به‌ویژه برای کتاب‌های الکترونیکی، همچنان ادامه می‌یابد که کتابخانه‌های شریک و کنسرسیوم‌های کتابخانه‌ای به اشتراک هزینه‌ها و دسترسی به منابع ادامه می‌دهند.
روند پاسخگویی و ارزیابی
روندهای2010 تقاضا برای پاسخگویی و ارزیابی افزایش یافت.
روندهای 2011 ابزارهای تحلیل وب برای کتابخانه‌هایی که علاقه‌مند به تصمیم‌گیری مبتنی بر داده‌ها هستند، مهم شدند. Google Analytics (GA) یک ابزار محبوب بود. آن در تلاش است تا به کتابداران کمک کند تا پاسخ فعلی به سؤالات کتابخانه را در پیشبرد مأموریت های مؤسسه درک کنند.
روندهای 2013 *مقایسه بازار آموزش عالی با سوپرمارکت: دانشجویان می توانند با بهترین قیمت‌ها خرید کنند.

*تمركز ارزيابي و پاسخگويي بر شناسايي ارزش كتابخانه‌ها بر اساس تاثيرات بر بهره‌وري پژوهش و نتايج يادگيري دانشجويان در مؤسسات آنها.

*مشارکت در تجزیه و تحلیل یادگیری با همکاری سایر واحدهای دانشگاهی برای تعیین ارزش حضور آنها در یادگیری دانشجویان با ترکیب داده‌های استفاده از کتابخانه برای توسعه معیارهای معنادار تأثیرات بر یادگیری دانشجویان هستند.

 

روندهای 2014 کتابخانه‌ها در سراسر مؤسسه مشارکت می‌کنند تا به موفقیت دانشجویان کمک کنند و تأثیر خود را از طریق ارزیابی بیان و نشان دهند.

در فرهنگ افزایش مسئولیت‌پذیری برای نتایج، کتابخانه ها باید راه های بهتری برای مستندسازی این ارتباطات با تعریف ارزش ها و تأثیر کتابخانه بر یادگیری دانشجویان بیابند.

روند فضای فیزیکی و فضای مجازی
روندهای2010 با تغییرکاربری فضای فیزیکی و گسترش فضای مجازی، تعریف کتابخانه تغییر کرد.
روندهای 2011 طراحی فضای کتابخانه – برای پیشرفت‌های جدید
روندهای 2013

 

 

 

 

 

*واسپارگاه‌های چاپی با موجودی هایی از کتابخانه‌های دانشگاهی منطقه‌ای  برای بهینه‌سازی فضا

* کنسرسیوم های کتابخانه در حال گسترش دسترسی به منابع و افزایش ابتکارات سریع امانت بین کتابخانه ای بدون واسطه

* ایجاد و مدیریت فضاهای کاری موثر برای همکاری، حل مسئله یا توسعه راه حل‌ها، ایده پردازی و همراه با ابزارها و منابع.

روند گزینش داده
روندهای 2012 چالش‌های مدیریت داده‌ها در حال افزایش است زیرا استانداردها برای همه انواع داده‌ها همچنان در حال تکامل است.

محتوای باز، نقش کتابخانه را به‌عنوان متولی به چالش می‌کشد و کتابخانه‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد تا راه‌های جدید حمایت و پشتیبانی احصیلی را توسعه دهند.

روندهای 2013 نقش اساسی کتابداران در مدیریت، حفظ و نگهداری داده‌ها.

تقاضای فزاینده به داشتن کتابداران متخصص با مهارت‌های مدیریت داده، داده‌کاوی و تجزیه و تحلیل.

روند علوم انسانی دیجیتال
روندها 2013 ظهور علوم انسانی دیجیتال (DH) یا هنرهای لیبرال دیجیتال به عنوان یک رشته.

حمایت کتابخانه‌ها از محققان DH به درک جدیدی درباره روش‌های علمی در حال تکامل می دهد.

روندهای2014 کتابخانه‌های دانشگاهی می‌توانند نقش کلیدی در این زمینه داشته باشند:

*حمایت از مراکز علوم انسانی دیجیتال

*حمایت از اساتید در پژوهش‌شان

*ایجاد مشارکت و همکاری برای ارتباط با سایر واحدهای پردیس

* حفظ و نگهداری آرشیو دیجیتال در علوم انسانی دیجیتال.

تفسیر و نتیجه گیری

داده ها را می‌توان به وضوح به روندهای قبل از سال 2007 و روندهای پس از سال 2007 تقسیم کرد که در آن تغییرات فناورانه به سرعت افزایش یافت. روندهای قبل از سال 2007 بیشتر مربوط به اسناد چاپی و خدمات است. در دوره قبل از سال 2007 بر دیجیتالی کردن مطالب تاکید شد. از رسانه‌های مختلف برای حفظ اسناد دیجیتالی شده مانند میکروفیلم، میکروفیش، لوح فشرده و غیره استفاده شد. تاکید عمده بر خدمات‌رسانی به کاربران راه دور و اشتراک منابع بود. از سال 2000، روندها بر توسعه مجموعه در محیط الکترونیکی و حفظ و نگهداری دیجیتال بود و بیشتر تأکید بر اخلاقیات و مسائل اقتصادی دیجیتالی شدن بود. با رشد روزافزون استفاده از اینترنت پس از سال 2003، وجود کتابخانه‌ها به دلیل راحتی در یافتن و دریافت مطالب دیجیتال در اینترنت با چالش مواجه شد. با این حال، اینترنت فرصت‌های جدیدی را برای کتابخانه‌ها با خدمات جایگزین مختلف فراهم کرد. با تغییر الگوی اطلاع‌یابی کاربران و تمایل به مطالب دیجیتالی از مواد چاپی، تأثیر آن بر مجموعه و خدمات کتابخانه نشان داده شد. امروزه کتابخانه ها به عنوان منبع اولیه اطلاعات در نظر گرفته نمی شوند، اینترنت تقاضا برای اثبات ارزش کتابخانه‌های دانشگاهی برای کاربران را افزایش داده است. پذیرش فناوری جدید مشکلات زیادی را در نیروی انسانی کتابخانه ایجاد کرد، زیرا تقاضا برای استفاده از فناوری های جدید در حال افزایش است و همین کارکنان قادر به مقابله با این تغییرات سریع نیستند. الگوی استفاده از کتابخانه در حال تغییر است و به کتابخانه به عنوان ارائه دهنده خدمات بیشتر به جای تامین کننده اطلاعات نگریسته می شود. این خدمات شامل نشر دیجیتال، همکاری، حفظ و استفاده مجدد از دانش، ارائه فضای مجازی در قالب واسپارگاه ها، فضای مشترک اطلاعاتی، حمایت از فعالیت های تحقیقاتی با استفاده از فناوری جدید، فضایی برای ایده پردازی و حل مسئله، خدمات دیجیتال Device Neural و غیره است. خواسته ها و انتظارات مراجعان تنها از طریق کتابخانه محقق نمی شود. انجمن های کتابداری و گروه های آموزشی کتابداری باید ابتکارات لازم را در زمینه آموزش کارکنان کتابخانه بکار بگیرند.

Loading

شناسایی روندهای جدید: نگاهی به آینده در محیط کتابخانه دانشگاهی پس از همه‌گیری

مقدمه

در مارس 2020، همه‌گیری جهانی کووید-19 به این معنی بود که کتابخانه‌ها باید به سرعت واکنش نشان می‌دادند تا خدمات را به بهترین شکل ممکن تطبیق دهند. به طور کلی، کتابخانه‌های دانشگاهی توانستند این کار را به طور مؤثر انجام دهند، زیرا پیش از این، خود را در یک محیط دیجیتالی کاملاً کارآمد تثبیت کرده بودند (اپلتون، 2021؛ بولینگتون و همکاران، 2021؛ فالت و داس، 2020). به نظر می‌رسد که محدودیت‌های کووید-19 به تدریج در بریتانیا و سایر نقاط جهان برداشته شود و در دانشگاه من، شرایط به حالت عادی یازگشته است. این شرایط باعث شد به این موضوع فکر کنم که با این وضعیت، آینده کتابخانه‌های دانشگاهی چه معنایی دارد. ترجمه: دکتر مریم اسدی

منبع:

Leo Appleton (2022) Trendspotting – Looking to the Future in a Post -Pandemic Academic Library Environment, New Review of Academic Librarianship, 28:1, 1-6, DOI: 10.1080/13614533.2022.2058174

فایل اصل مقاله

درباره آموزش عالی پس از همه‌گیری و «شرایط جدید[1]» در کتابخانه‌های دانشگاهی، و چگونگی برخی از تغییرات تحمیلی بر کتابخانه‌های دانشگاهی در طول همه‌گیری (مانند خط‌مشی های دیجیتال فرست[2]، آموزش آنلاین، محیط‌های اطلاعاتی ترکیبی یا هیبریدی و غیره) مطالب زیادی نگاشته شده است. هر چند ممکن است در درازمدت این آثار مفید باشد و پاسخی به شیوع جهانی کووید-19 باشد (اپلتون، 2020؛ بلیک، 2020؛ کارلسون، 2021؛ کاکس، 2020). شماره ویژه مجله  New Review of Academic Librarianship در سال 2021 به تغییر دیجیتال در کتابخانه‌های دانشگاهی تمرکز کرد. این نتیجه تغییراتی بود که در کتابخانه‌های دانشگاهی ایجاد شده بود. نمونه ای از مقالات منتشر شده در آن شماره ویژه  شامل مطالعات موردی درباره تأثیر تغییر دیجیتال بر یادگیری و آموزش کتابخانه (آون، هیوستون، نونز، و پرکینز، 2021)، در مجموعه‌سازی محتوای دیجیتال (برین و نایت، 2021) و درباره مشارکت دانشجویان بود (ماتیزیروفا، سوییزواپی، سیولا، و خوسی، 2021).

این احتمال وجود دارد، تجربیاتی که در حال حاضر داریم، نحوه ادامه توسعه کتابخانه‌های دانشگاهی در دنیای پس از همه‌گیری را شکل دهد. جالب است ببینیم همانطور که به سمت دنیایی جدید حرکت می‌کنیم، آیا روندهای مشترکی در فراسوی مرزهای جغرافیایی ظهور می‌کنند؟ بی‌شک قبل از همه‌گیری، کتابخانه‌های دانشگاهی و انجمن‌‌های حرفه‌ای آنها، از فنون پویش محیطی برای شناسایی روندها استفاده کردند که به نوبه خود به آگاهی و شناخت درباره استراتژی و توسعه در سطوح محلی، ملی و بین‌المللی کمک کرد. آخرین مجموعه از ده روند مهم شناسایی شده توسط کمیته بررسی و برنامه‌ریزی پژوهشی انجمن کتابخانه‌های دانشگاهی و پژوهشی( ACRL ) در اوایل سال 2020 درست قبل از اعمال هرگونه محدودیت کووید و بسته شدن کتابخانه منتشر شد. کتابخانه‌های دانشگاهی تمایل دارند از ده روند مهم ACRL به عنوان فشارسنج برای برجسته کردن مسائل جاری که به راه‌حل‌های استراتژیک نیاز دارند، استفاده کنند. به‌علاوه، جامعه کتابخانه‌های دانشگاهی، کالج و ملی ( SCONUL[3]) به‌منظور برجسته‌سازی روندها و کمک به برنامه‌ریزی راهبردی، به‌طور منظم پژوهش‌هایی را درباره مسائل کتابخانه ملی و کتابخانه دانشگاهی به پژوهشگران سفارش می‌دهد (به عنوان مثال: بیکر و آلدن، 2017؛ پینفیلد، کاکس، و راتر، 2017). آخرین نمونه از گزارش SCONUL ، گزارشی است که در سال 2021 درباره روندها در فضای فیزیکی کتابخانه‌های دانشگاهی منتشر شد و این گزارش به عنوان بخشی از اثر “کتابخانه‌ها پس از بسته شدن” منتشر شده است، پژوهش‌ها عمدتاً قبل از همه‌گیری انجام شده است (کاکس و بنسون مارشال، 2021).

[1] -New-normal

[2] – Digital first یک تئوری ارتباطی است که ناشران باید محتوا را در کانالهای رسانه ای جدید و با اولویت بیشتر نسبت به رسانه های قدیمی منتشر کنند. فرضیه این تئوری این است که پس از ظهور اینترنت، بیشتر سازمان های رسانه ای همچنان اولویتشان رسانه های سنتی بوده است. با گذشت زمان، این سازمان ها با انتخابی روبرو شدند که یا اولین بار در رسانه های دیجیتال یا رسانه های سنتی قرار است منتشر شود. یک تصمیم “Digital first” هنگامی اتفاق می افتد که ناشر تصمیم می گیرد اطلاعات را به صورت آنلاین به جای رسانه های سنتی گران قیمت مانند چاپ، توزیع کند. توزیع دیجیتال محتوا ابتدا شیوه های جدیدی را معرفی می کند ، از جمله نیاز به مدیریت داده هایی که باعث می شود مخاطبان را به خواندن ترقیب کنند.  بسیاری از ناشران چاپ مقاله قبل از انتشار آن در رسانه های کاغذی، از ایده انتشار محتوای آنلاین احساس ترس می کنند  (منبع: https://meftah.com/knowledge/terminology/digital-first).

[3] – Society of College, National and University Libraries

روندهای ده سال گذشته

حالا که وارد محیط آموزش عالی پس از همه‌گیری می‌شویم، فکر ‌کردم جالب است که شروع به بررسی این موضوع کنم؛ آیا روندهای گزارش شده در طول سال‌های 2020 و 2021 همچنان مرتبط و توجه‌برانگیزند. به طور مشابه، فکر کردم مفید خواهد بود که ببینم از طریق مقایسه آخرین روندها با روندهای ده سال پیش، کتابخانه‌ها تا دوره قبل از همه‌گیری، چقدر پیشرفت کرده‌اند.

برای مثال، اگر به ده گرایش مهم ACRL از سال 2012 نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که جهانی شدن آموزش عالی و افزایش محیط‌ها و تجربیات یادگیری آنلاین، موضوعات کلیدی مؤثر در کتابخانه‌های دانشگاهی هستند (ACRL، 2012). ده سال بعد، کار در دنیای ترکیبی (هیبریدی: هم فیزیکی و هم دیجیتال) همچنان یک حوزه راهبردی کلیدی در برنامه استراتژیک 2019-2022 SCONUL  است (SCONUL، 2019). توانایی فعالیت و ارائه خدمات کتابخانه در یک محیط ترکیبی در نتیجه همه‌گیری تقویت شده است و می‌توان انتظار داشت که در دوران پس از همه‌گیری شاهد پیشرفت‌ها و روندهای بیشتری در این زمینه باشیم. در واقع، آخرین روندهای شناسایی شده از سوی SCONUL نشان می‌دهد که ارزش فضای فیزیکی کتابخانه، فراتر از تغییر دیجیتال، هنوز بسیار مهم است و ترکیبی از کتابخانه‌های دیجیتال و فیزیکی است که آینده را شکل خواهد داد (کاکس و بنسون -مارشال، 2021).

محتوا و ارتباط علمی

ظهور مدل‌های مجموعه‌سازی مبتنی بر مشتری برای خرید کتاب الکترونیکی و مدل‌های مجوز و قیمت‌گذاری مرتبط با آن‌ها به‌عنوان روندهایی در روندهای ACRL 2012 مورد توجه قرار گرفتند (SCONUL 2012). به طور مشابه، هزینه محتوا به طور کلی، به‌ویژه کتاب‌های الکترونیکی (همراه با هزینه‌های صدور مجوز الکترونیکی) در استراتژی SCONUL 2012-2015  به شدت به چشم می‌خورد و همچنان یک چالش است. همچنین محدودیت‌های بودجه سازمانی بر کتابخانه‌های دانشگاهی و ظرفیت آنها برای تهیه محتوای دیجیتال تأثیر گذاشته است. Brine and Knight (2021) در واقع درباره هزینه های روزافزون محتوای دیجیتال و تأثیری که بیماری همه‌گیر بر این موضوع داشته است بحث می کنند. SCONUL به لابی‌گری در این زمینه ادامه می دهد و اخیراً مقاله ای منتشر کرده است که در آن خواستار مجموعه‌ای از اقدامات برای کتابخانه‌ها و ناشران برای همکاری با یکدیگر برای اطمینان از مدل‌های مقرون به صرفه و پایدار برای ارائه مجلات الکترونیکی و کتاب‌های الکترونیکی مورد نیاز دانشجویان است (SCONUL, 2021).

جامعه کتابخانه‌های دانشگاهی به عنوان یک تأثیرگذار کلیدی در این عرصه در آخرین روندها برجسته است و می‌توان آن را به موقعیت SCONUL در سال 2012 در زمینه کمک به «اکوسیستم ارتباطات علمی سالم… پشتیبانی از تحول بورس‌های تحصیلی آزاد، دسترسی آزاد و مدل های جدید نشر و فراهم آوری» مرتبط کرد. انتظار می‌رود، ارتباطات علمی در روندهای ACRL 2020 ویژگی برجسته ای داشته باشد؛ با اذعان به اینکه ائتلاف S [1]پیشرفت فوق العاده‌ای داشته است و موافقتنامه‌های تحول‌آفرین[2] در حال معرفی هستند (ACRL، 2020). دستور کار «باز» در سال‌های اخیر از دسترسی آزاد فراتر رفته است، که به خودی خود محیط کار و تعهد کتابخانه‌های دانشگاهی را تغییر داده است. با این حال، گسترش چشم‌انداز باز و علم باز به این معنی است که کتابخانه‌های دانشگاهی با قرار گرفتن در مرکز آن، به کار و توسعه در این فضا در محیط پس از همه‌گیری ادامه خواهند داد.

[1] – cOAlition S

[2] -transformative agreements

دانشجویان

اسناد درباره روندها نشان می‌دهد که چگونه از دانشجویان خود حمایت می‌کنیم. SCONUL در استراتژی 2012-2015 خود پیشنهاد می‌کند که یک محرک استراتژیک کلیدی وجود دارد که سهم کتابخانه دانشگاهی در تجربه کلی دانشجو و پیشرفت دانشجویان را نشان می‌‌دهد (SCONUL، 2012). اهداف استراتژیک آنها از سال 2012 شامل درک بیشتر نیازها و رفتارهای کاربران بود، از جمله کاربران غیرسنتی، و اینکه چگونه چنین درکی می‌تواند به طراحی کتابخانه و برنامه‌ریزی فضایی و همچنین پیشرفت در آموزش سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتال کمک کند. رشد مشارکت و ورودی دانشجویان در تمامی این تحولات در کتابخانه‌های دانشگاهی در دهه گذشته بسیار مشهود بوده است. به طور مشابه، در روندهای ACRL  انتظارات کاربران را به موقع به عنوان یکی از روندهای درخورتوجه در سال 2012 شناسایی کرد و همچنین آموزش و برآورده کردن انتظارات دانشجویان و کاربران را ارائه کرد (ACRL، 2012). با توجه به سند 2021 SCONUL، رفتارهای دانشجویان در محیط‌های دانشگاهی و کتابخانه‌شان به‌عنوان حوزه‌ای مهم مورد توجه قرار می‌گیرد و اذعان می‌کند کتابخانه‌های دانشگاهی باید نیازهای دانشجویان را درک کنند و در آن درگیر شوند. این نیازها شامل همکاری در آموزش، سلامت و رفاه، بیانیه‌های استعمارزدایی و روش‌های تجربه‌های کاربر برای طراحی فضا می‌شود (کاکس و بنسون-مارشال، 2021)، که همگی می‌توانند روندهای فعلی را با توجه به انتظارات دانشجویان از کتابخانه‌های دانشگاهی در نظر بگیرند.

رهبری

آخرین حوزه روندهایی که می‌خواهم درباره آن نظر بدهم، حوزه رهبری است. SCONUL (2012) در استراتژی 2012-15 خود خاطرنشان می‌کند که تغییر چشم انداز آموزش عالی مستلزم مدل های خاصی از رهبری است تا کتابخانه‌های دانشگاهی بتوانند با یکدیگر همکاری کرده و خدمات را به اشتراک بگذارند. این استراتژی پیچیدگی محیط کتابخانه آموزش عالی از جمله انتظارات کاربر، گردآوری محتوا و پیشرفت‌های ارتباطات علمی را مشخص می‌کند. در استراتژی 2019-2022 آنها، “رهبری در محیط‌های پیچیده” به یکی از چالش‌های اصلی کتابخانه‌های دانشگاهی تبدیل شده است (SCONUL، 2019). این استراتژی نشان می‌دهد که «رهبران کتابخانه‌ها بر موجی از انقلاب دائمی سوار می‌شوند که نیازمند تدبیر، چابکی، استقامت و بینش است» و «رهبران کتابخانه‌ها نقش رهبری خود را در رابطه با: نیروی کار؛ برای پرورش مکان‌های کاری متنوع و فراگیر؛ سرمایه‌گذاری روی نسل بعدی رهبران کتابخانه؛ و حصول اطمینان از برخورداری نیروی کار از مهارت‌ها و اطلاعات مورد نیاز برای رفع نیازهای سازمانی (SCONUL, 2019, p.7). این نشان‌دهنده اهمیت استراتژیک توسعه رهبری در کتابخانه‌های دانشگاهی است و اینکه چگونه سرمایه‌گذاری در این زمینه می‌تواند و باید به پیشرفت و حل بیشتر برخی از چالش‌ها و مسائل اصلی کتابخانه‌های دانشگاهی بریتانیا کمک کند. همچنین، در روندهای مهم ACRL در سال 2020، «مدیریت تغییر» به‌عنوان یکی از روندهای اولویت‌دار کلیدی مشخص می‌شود، که نشان می‌دهد چگونه رهبران کتابخانه‌های دانشگاهی باید مهارت‌های جدیدی را برای مدیریت تغییر در دنیایی فرار، نامشخص، پیچیده و مبهم فرا بگیرند( ACRL، 2020). تمرکز کتابخانه‌های دانشگاهی آمریکا بر چگونگی انتقال سریع و موثر کتابخانه‌های دانشگاهی به آینده از طریق استراتژی‌های مدیریت تغییر است. جالب است بدانید که رهبری در هر دو مجموعه روندها به‌شدت مشخص است و پیشنهاد می‌کنم که رهبری مؤثر در سطح بالا باید در اولویت کتابخانه‌های دانشگاهی در دوران پس از کووید باشد.

دیدگاه  شخصی گردآوری همه آن ها با یکدیگر

من از بررسی روندها و استراتژی‌های کتابخانه‌های دانشگاهی بریتانیا و ایالات متحده و مقایسه آنها با آخرین نسخه‌های آنها لذت برده‌ام، به ویژه برای اینکه ببینم کدامیک جا افتاده‌اند یا به “کسب و کار مرسوم” تبدیل شده اند، و کدام  یک به روندها و چالش‌های جدید تبدیل شدند. اغلب گرایش‌ها و چالش‌های فعلی در بخش خود را بدیهی می‌دانیم، اما نگاه به محیط از زاویه وسیع‌تر و یادگیری از دیگران می‌تواند به ما این امکان را دهد تا برخی از این موضوعات را زمینه‌سازی کنیم. این روندها شواهدی از محیط حرفه‌ای ما ارائه می دهند؛ اما مشاهدات و تجربیات شخصی ما از زندگی و کار در بخش حرفه ای، به همان اندازه مهم و اغلب دشوارتر است. به همین دلیل و به‌عنوان نتیجه‌گیری از این سرمقاله، می‌خواهم پیشنهادهای شخصی خود را درباره روند فعلی و آینده در کتابخانه‌های دانشگاهی به اشتراک بگذارم. بخشی از این نتیجه‌گیری‌ها بر اساس ترکیب و ارزیابی من از استراتژی‌های SCONUL و اسناد روند ACRL، و همچنین مشاهدات و بحث‌های اخیر من با رهبران کتابخانه‌های دانشگاهی به دست آمده است. این دیدگاه‌ها، بیشتر در بافت بریتانیا است، اما بسیاری از نکات درباره کتابخانه‌های دانشگاهی در کشورهای دیگر نیز صدق می کند:

  1. تحول دیجیتال و تغییر دیجیتال:

    تغییر دیجیتال به شتاب ادامه خواهد یافت. در طول همه‌گیری جهانی کووید-19، کتابخانه‌های دانشگاهی مجبور به فعالیت در محیط‌های هیبریدی شده‌اند که به تغییر دیجیتال سرعت بخشیده است و این روند همچنان رو به افزایش خواهد بود و کتابخانه‌های دانشگاهی باید با آن همگام باشند و همه کاربران خود را با خود همراه کنند. اکنون این مسئولیت کتابخانه است که از افزایش شکاف دیجیتالی در نتیجه این امر جلوگیری کند و به شکل‌گیری رفتارها و انتظارات دانشجویان و کاربران کمک کنند.

  2. آموزش عالی باز:

    کتابخانه‌های دانشگاهی از زمان پیدایش موضوع دسترسی آزاد در مرکز بحث و جنبش دسترسی آزاد بوده‌اند. کتابخانه‌های دانشگاهی دستاوردهای زیادی را در زمینه الزامات و خط مشی‌های دسترسی آزاد به دست آورده‌اند که بر تحولات عمومی در علم باز و همچنین بیانیه‌های داده‌های باز تأثیر گذاشته است. از آنجایی که تقاضا برای “باز” همچنان به سرعت در حال افزایش است؛کتابخانه‌های دانشگاهی باید اطمینان حاصل کنند که رهبران، تأثیرگذاران و استراتژیست‌های کلیدی هستند چون این حوزه با سرعت در حال توسعه است.

  3. مدیریت و گزینش داده ها:

    مفهوم «داده» و مدیریت آن در حال حاضر به خوبی در کتابداری دانشگاهی تثبیت شده است، اما علاقه و تقاضا در این زمینه هم با تغییر دیجیتال و هم با جنبش «باز» به افزایش و شتاب ادامه می‌دهد. کتابداران دانشگاهی در همه نقش‌ها به مدیریت و گزینش داده‌ها بیشتر و بیشتر نیاز دارند و در نتیجه باید «سواد داده» بیشتری پیدا کنند. مدیریت داده‌ها دیگر فقط مربوط به «داده‌های پژوهشی» نیست و کتابداران دانشگاهی باید داده‌ها را از همه حوزه‌های ارائه خدمات (شامل داده‌های استفاده، داده‌های رسانه‌های اجتماعی، داده‌های کتاب‌سنجی، داده‌های بازخورد و ارزیابی و غیره) به منظور تصمیم‌گیری و توسعه و ارائه خدمات، جمع‌آوری و استفاده کنند.

  4. انتظارات کاربر ارتباط با مشتری

    : در قلب توسعه و ارائه خدمات کتابخانه دانشگاهی، کاربر است. کتابخانه‌های دانشگاهی باید همچنان بر کاربر نهایی تمرکز کنند، به ویژه با توجه به شخصی‌سازی خدمات. مشتریان ما در بسیاری از جنبه‌های دیگر زندگی شخصی و حرفه‌ای به خدمات سفارشی‌سازی‌شده و شخصی‌سازی‌شده و «تحویل مستقیم به صندوق پستی‌شان» عادت کرده‌اند و همین نیازها را برای خدمات و منابع کتابخانه دانشگاهی اعمال می‌کنند.

  5. پشتبانی و رفاه دانشجویان.

    کتابخانه‌های دانشگاهی علاوه بر خدمات شخصی‌شده‌تر، آگاه‌تر می‌شوند و در تضمین رفاه دانشجویان مشارکت می‌کنند. این روند برای مدتی وجود داشته است، اما همه‌گیری اخیر کووید-19 بر سلامت و رفاه روانی دانشجویان (و کارکنان) نیز تأثیر گذاشته است و چالش‌های بیشتری را برای مؤسسات دانشگاهی و کتابخانه‌های دانشگاهی در دوران پس از همه‌گیری ایجاد خواهد کرد.

  6. تنوع و فراگیرسازی.

    اثر اخیر و افزایش آگاهی در بسیاری از زمینه‌های تنوع و فراگیرسازی، نابرابری‌های بسیاری را در میان کتابداری در کتابخانه‌های دانشگاهی و عمومی (مسلماً در بریتانیا) آشکار کرده است. کتابخانه‌های دانشگاهی همچنان در زمینه استعمارزدایی و فعالیت‌ها و ابتکارات در نهادهای خود پیشرو هستند، اما هنوز کارهای زیادی باید انجام شود تا ماهیت نامتعادل نیروی کار کتابخانه‌های دانشگاهی و اینکه چگونه این امر بر حمایت و خدمات ارائه‌شده برای استفاده‌کنندگان این کتابخانه‌ها منعکس می‌شود، انجام شود. رهبران کتابخانه‌های دانشگاهی نقشی مهمی در تضمین این موضوع دارند که مدیریت و رهبری کتابخانه به خودی خود بسیار مهم است و ترتیبی می دهند تا این بخش، محیط‌های کاری و خدمات آن بتواند فراگیرتر شود.

  7. تغییر اقلیم و پایداری محیطی:

    در حالی که تغییرات اقلیمی و پایداری محیطی مدت‌هاست موضوع و نگرانی‌های جهانی بوده است، پیشرفت‌ها در قرن بیست و یکم پیش می‌رود و مؤسسات دانشگاهی شروع به گرایش بیشتر به این موضوع کرده‌اند. می توان ادعا کرد که همیشه اینطور نبوده است، و همچنین کتابخانه‌های دانشگاهی به جای رهبری در این زمینه تمایل به پیروی از آن داشته‌اند. اکنون زمان آن است که این وضعیت تغییر کند و کتابخانه‌های دانشگاهی در نحوه مشارکت خود و مؤسساتشان در برخورد با مسائل زیست‌محیطی بیشتر پیشقدم شوند.

  8. توسعه رهبری.

    برای ادامه رشد و توسعه کتابخانه‌های دانشگاهی در دوران پس از همه‌گیری، رهبری نیز باید توسعه یابد. آینده نیاز به رهبرانی جسور دارد که به تغییرات موجود و تقاضاهای جدید پاسخ دهند. رهبران کتابخانه‌ها باید نسبت به خود و موقعیت خدمات کتابخانه‌شان انتقاد بیشتری داشته باشند. این حرکت به سمت مدیریت کتابخانه مستلزم فعالیت‌های توسعه رهبری قوی و متمرکز است.

 

Loading

روندها در فضای کتابخانه دانشگاهی: از قفسه‌های کتاب تا فضای مشترک یادگیری

چکیده

مدیریت کتابخانه‌های دانشگاهی باید با سازمان‌دهی مجدد فضاهای کتابخانه‌ای یا ساخت کتابخانه‌های جدید نقش مهم‌تری در محیط دانشگاهی ایفا کنند. نقشی که با شیوه‌های آموزشی جدید و سبک‌های یادگیری دانشجویان امروزی همسو باشد. هدف از این مطالعه ارائه و بحث درباره روندهای مرتبط با چگونگی بازتعریف ساختمان‌ها و فضاهای کتابخانه‌های دانشگاهی از سوی کتابداران است تا همسویی بهتری با شیوه‌های آموزش فعلی و با نیازها و سبک‌های یادگیری دانشجویان بوجود آید. ترجمه: دکتر مریم اسدی.

منبع:

Oliveira, Silas M. (2017). Trends in Academic Library Space From book boxes to learning commons. Proceedings of the IATUL Conferences. Available from: https://docs.lib.purdue.edu/iatul/2017/spaces/3

فایل اصل مقاله

مقدمه

امروزه یادگیری جایگاه برجسته‌ای در بحث های کتابخانه‌های دانشگاهی دارد. با یک جستجوی ساده در گوگل و وارد کردن عبارت‌های “یادگیری” و “کتابخانه‌های دانشگاهی” 741.000.000 صفحه بازیابی می شود. گوگل اسکالر 2.070.000 رکورد را بازیابی می کند. با استفاده از همان استراتژی جستجو در پایگاه اطلاعاتی Library Literature 103،  رکورد بازیابی می شود. وقتی اصطلاح “آکادمیک” حذف می شود، 1675 نتیجه بازیابی می شود، چون نتیجه جستجو را به عنوان محدود کردیم. اگر آن را به فیلد مشخصی محدود نکنیم، بیش از 10200 نتیجه بازیابی می شود.

به نظر می رسد یادگیری همیشه دغدغه اصلی کتابداران نبوده است. در اواخر دهه 80 این موضوع تبدیل به یک موضوع پرطرفدار در میان کتابداران شده است، اگرچه برخی مدعی اند، یادگیری یکی از اهداف کتابخانه ها بود.

در متون به عباراتی مانند مراکز یادگیری، فضاهای یادگیری، فضای مشترک اطلاعاتی، فضای مشترک یادگیری و فضاهای مشارکتی برخورد می‌کنیم. آیا همه این عبارت‌ها یکسان هستند؟ اگر نه، تفاوت‌های اصلی آنها چیست و این “مفاهیم” چگونه بر برنامه‌ریزی و تامین فضا تأثیر می‌گذارد؟

برای قرار دادن پاسخ‌ها در یک بافت منطقی، باید تاریخچه ساختمان‌ کتابخانه‌ها و به طور خاص، نقش‌ ساختارها و فضاهایشان را بررسی کنیم. همانطورکه هیکرسون (2013) به خوبی بیان کرده است: «فضاها و نقش ها دو روی یک سکه‌اند“.

به این ترتیب، تمرکز اصلی این مقاله توصیف جزئیات سبک‌های مختلف ساختمان نیست، بلکه بحث  روی نقش‌هایی است که فضاها قادر به ایفای آن‌ها هستند.

 

قفسه های کتاب-کمی تاریخچه

تا دهه 50، ویژگی تک کاربره ساختمان‌های کتابخانه‌های دانشگاهی در محوطه دانشگاه‌ها غالب بود. قبل از جنگ جهانی دوم، این ساختمان‌ها برای تحمل وزن مجموعه‌های کتاب در قفسه های چند لایه ساخته می‌شدند. این موضوع باعث جدایی بین بخش خوانندگان و بخش قفسه ها می شد. بنابراین، «استفاده از طبقات ساختمان تک کاربره، تا حد زیادی بستگی به هدفی داشت که در وهله اول برای آن طراحی شده است.» (Kaser, 1984, p. 68).

پس از جنگ جهانی دوم، طراحی ماژولار (طراحی پیمانه‌ای)  توسط کتابخانه‌های دانشگاهی پذیرفته شد و تا سال 1960، این سبک معماری به طور کامل پذیرفته شد. این سبک با مستطیل های مساوی مشخص می شود که در طبقه همکف تقسیم بندی شدند. کارایی و انعطاف پذیری دغدغه اصلی کتابداران در این سبک یا به عبارت بهتر هدف اصلی این سبک بود. اکنون کتابخانه‌ها می‌توانند «به راحتی» پلان طبقه همکف را همانطور که برای تطبیق با تغییرات نیاز دارند، اصلاح کنند.

با این حال، در اوایل دهه 60، کتابداران که از ظاهر ساده و خسته کننده “قفسه” ناراضی بودند، شروع به اتخاذ سبک معماری رمانتیک‌تری کردند و از دهلیزها، بناهای یادبود، نورپردازی خاص و اشکال غیر معمول استفاده کردند. همانطور که کاسر (1984) به خوبی اشاره کرد، “اکنون خوانندگان به اتاق‌های مطالعه بزرگ با ساختارهای طبقه‌ای محدود نیستند ” (ص. 268). خوانندگان اکنون به کتاب‌ها در قفسه‌های باز دسترسی مستقیم دارند.

حداقل برای دو دهه دیگر، این سبک‌ها نقش خود را ایفا کردند – مجموعه‌های چاپی فروشگاهی. ساختمان‌های کتابخانه دانشگاهی تک کاربره و طراحی مدولار تا اوایل دهه 80، فضاهای خود را با شمارش مجموعه هایشان و پیش‌بینی خریدهای سالانه خود در آینده برنامه‌ریزی کردند.

سیمن (2006) خاطرنشان کرد همانطور که او کتابخانه نورلین دانشگاه کلرادو را توصیف کرد:

با رشد مجموعه‌های چاپی، مخزن ها به‌طور تصادفی فضای کاربر را گرفتند و خدمات کلیدی را پشت قفسه ها پنهان کردند. نتیجه یک کتابخانه تاریک، ناراحت کننده و غیرمنطقی بود. فضای کاری بسیار کمی برای کاربران وجود داشت، فناوری به طور کامل در ساختمان ادغام نشده بود و فضای کلاس درس الکترونیکی، وجود نداشت.

این یک کتابخانه دانشگاهی معمولی از دهه 40 و تا دهه 70 و اوایل دهه 80 را به تصویر می کشد. بنابراین، این ساختارها غالب شدند، زیرا از نظر تاریخی، کتابخانه های دانشگاهی محدود به نگهداری منابع چاپی بودند. جالب است بدانید که در اواسط سال 2012، بوث، شولفیلد و تیفن (2012) هنوز به کتابداران هشدار می دهند که “هدف کتابخانه را صرفاً به یک انبار کتاب گسترش دهند“.

در قرن بیستم بیشتر، فضاهای کاری کارکنان، نمایش مبلمان، حجم، ذخیره سازی و دسترسی به مجموعه ، دغدغه اصلی کتابداران در برنامه‌ریزی و طراحی فضاهای کتابخانه دانشگاهی بود. طبق گفته سیل (2015)، “کتابخانه دانشگاهی معمولی از اواسط تا اواخر قرن بیستم مکانی آرام  و پاک بود.”

از آنجایی که برای چندین دهه کتابداران دانشگاهی ساختمان‌های کتابخانه خود را به عنوان پورتال‌های اولیه اطلاعاتی در نظر می‌گرفتند، کتابخانه‌ها تبدیل به مکانی خشک و فنی شدند (Demas, 2005).

این پارادایم منجر به ایجاد کتابخانه‌هایی شد که به‌جای اینکه کتابخانه‌ها برای پاسخگویی به نیازهای مشتری طراحی شوند، فقط مجموعه‌های کتابخانه را به طور کارآمد نگهداری می کردند. با این حال، در دهه 1990، تغییر اتفاق افتاد. “در نتیجه فناوری، این الگو اکنون با یک الگوی یادگیری محور جایگزین شد که در آن کاربران بار دیگر جایگاه مهمی در اختیار داشتند… به این معنی که کتابخانه اکنون آزاد است تا توجه خود را به کاربران و نیازهای آنها معطوف کند” (Heitsch & Holley). ، 2011، ص 66).

عبارت «کتابخانه به‌عنوان مکان» امروزه به این صورت تعریف می‌شود: « دانشجویان به دنبال تعامل فکری، تبادل اطلاعات و معاشرت در یک محیط آکادمیک هستند و حتی کتابخانه را به عنوان پناهگاهی می‌بینند که سرگرمی‌های شیک و صدای رسانه‌ها و ارزش های تجاری فراگیر بر آن حاکم است.» (Leighton and Weber, 1999, p. xxvii).

مدل جدید که در ابتدا به عنوان فضای مشترک اطلاعاتی شناخته می شود، دارای چهار ویژگی اساسی است: (1) فناوری در اشکال مختلف، (2) فضاهایی برای کار گروهی، (3) رسانه‌های دیجیتال و مجموعه‌های آنلاین، و (4) دسترسی به کتابدار و کارشناسان فناوری. بعدها در سال 1995، کتابخانه‌ها به ایجاد فضاهایی برای گفتگو و اجازه ورود غذا و نوشیدنی را در حد معقول شروع کردند.

عصر فضای مشترک اطلاعاتی

فهرستبرگه ها کنار گداشته شدند و ایستگاه های کامپیوتری در دهه 80 جایگزین شدند،  در سال 1990، شبکه جهانی وب توسط یک دانشمند کامپیوتر بریتانیایی به نام برنرز لی به دنیا معرفی شد و انقلابی در کتابخانه ها ایجاد کرد. کاربران می توانستند از هر کجا خانه، دفاتر کار، و خوابگاه های دانشگاه به منابع کتابخانه دسترسی داشته باشند. این امر «اکوسیستم اطلاعاتی را که ما می شناسیم» تغییر داد (هیکرسون، 2014، ص 15).

با معرفی این فناوری، کتابداران تحت فشار قرار گرفتند، زیرا مدیران دانشگاه‌ها و کالج‌ها، اساتید و دانشجویان شروع به این پرسش کردند که چرا کتابخانه‌ها مورد نیاز است و بسیاری پایان کتابخانه‌های دانشگاهی را پیش‌بینی کردند. مقاله معروفی به نام «کتابخانه متروک» که در نسخه 16 نوامبر 2001 کرونیکل آموزش عالی منتشر شد، انقراض کتابخانه ها را اعلام کرد.

به زعم  هیکرسون (2014)، که با بینش غنی این سناریو را توصیف کرد، اعلام کرد که “در زمان عبور از بحران، جنبش فضای مشترک اطلاعاتی به خوبی در جریان بود.” تلاش‌های قبلی در دانشگاه آیووا برای ادغام فناوری در کتابخانه دانشگاهی انجام شد تا دانشجویان بتوانند به اطلاعات دسترسی پیدا کنند، جمع‌آوری کنند، سازماندهی کنند، تجزیه و تحلیل کنند، مدیریت کنند، خلق کنند، ثبت کنند و اطلاعات را انتقال دهند. این «بازی اطلاعات» Information Arcade (www.lib.uiowa.edu/arcade/about/mission) نام داشت. دو سال بعد، در سال 1994، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی یک “فضای مشترک اطلاعاتی” 24 ساعته افتتاح کرد. سایر کتابخانه ها نیز به سرعت از آن پیروی کردند.

دانشگاه کالگری یکی از اولین دانشگاه ها در کانادا در سال 1999 افتتاح شد. هیکرسون (2014) اشاره کرد که “دانشجویان به سرعت به داخل ساختمان های ما بازگشتند. ترکیبی بی‌نظیر از فضاهای با تکنولوژی و با کیفیت بالا با ارائه خدماتی عالی توسط متخصص فنی و فکری ارائه شد» (ص 16).

با اجرای ایده‌هایی که برای اولین بار توسط کرت در سال 1994 اجرا شد و توسط بیگل در سال 1999 مفهوم‌سازی شد، کتابخانه‌های دانشگاهی به آرامی به سمت رویکرد فضای مشترک اطلاعاتی برای خدمات مرجع کتابخانه حرکت کردند. (Steiner and Holley, 2009, 316).

یک نظرسنجی در سال 2004 از اعضای ARL نشان داد که پنج کتابخانه از 74 کتابخانه ای که به نظرسنجی پاسخ دادند، پیش از سال 1995 فضای مشترک اطلاعاتی ایجاد کرده بودند. هشت فضای مشترک اطلاعاتی دیگر در طی سالهای 1996-2000 و نه مورد دیگر بین سالهای 2002 و 2004 تاسیس شد (هاس و رابرتسون، 2004).

پیدایش جنبش فضای مشترک اطلاعاتی «ریشه در دگرگونی‌های فیزیکی ایجاد شده توسط جنبش «کتابخانه به‌عنوان مکان» بود و با انقلاب دیجیتال شتاب گرفت» (رشد شبکه جهانی وب، پیشرفت در فناوری محاسباتی، محبوبیت رسانه‌های اجتماعی، ماهیت متغیر مجموعه دانشجویی، تغییر شیوه های آموزشی و تاکید جدید بر یادگیری مشارکتی» (اشتاینر و هالی، 2009، 316).

به گفته سیل (2015)، «از زمان پیدایش، این مفهوم تحت تأثیر رشد شبکه جهانی وب، پیشرفت‌های فناوری رایانه، محبوبیت رسانه‌های اجتماعی و تغییر فلسفه و شیوه های آموزشی بوده است» (ص 561).

تعریف فضای مشترک اطلاعاتی

تعریف فضای مشترک اطلاعاتی کار آسانی نیست. به گفته هارلند (2011)، هیچ تعریف مشترکی در بین کتابداران در موسسات مختلف وجود ندارد. با توجه به اینکه افراد و محققان مختلف آن را به طور متفاوتی تعریف می کنند، مفهومی لغزنده است.

مشکل در این واقعیت نهفته است که برخی فضای مشترک اطلاعاتی را همانند فضای مشترک یادگیری می دانند (هارلند، 2011؛ میلویچ، 2009؛ سیل، 2010)، در حالی که برخی دیگر معتقدند، دومین مفهوم، توسعه یافته مفهوم اولی است و اهداف کاملاً متفاوتی دارد. (Bonnand and Donahue, 2010; Somerville and Harlan, 2008; Accardia, Cordova, & Leeder, 2010؛ Roberts, 2007; Heietch & Holley, 2011).

تعاریف فراوان است. در حالی که بیگل (1999) بر نقش فضای مشترک اطلاعاتی در ارائه خدمات در محیط دیجیتال تأکید می‌کند که مستلزم طراحی یک کتابخانه به طور خاص است، مک وین (2003) آن را به عنوان مکانی در کتابخانه بیان می کند که در آن «فناوری و خدمات مرجع ترکیب می‌شوند» (ص 244). به طور مشابه، بنت (2005) تاکید کرد که فناوری دیجیتال می تواند منابع اطلاعاتی ظاهراً متفاوت را به عنوان یک کل” گرد هم آورد.

«فضای مشترک اطلاعاتی می تواند به سادگی به عنوان یک پورتال آنلاین برای کاربران کتابخانه باشد تا درباره سواد اطلاعاتی یا خدمات کتابخانه ای مانند وب سایت ها بیاموزند. همچنین می‌تواند خوشه‌ای از رایانه در کتابخانه باشد که به فهرست آنلاین سایر پایگاه‌های اطلاعاتی الکترونیکی دسترسی دارد» (رابرتس، 2007، ص 805).

فضای مشترک اطلاعاتی که به عنوان یک عامل یادگیری در نظر گرفته می شود نیز اشاره شده است. تعریف ارائه شده توسط Heitsch و Holley (2011) این واقعیت را برجسته می کند که فضای مشترک اطلاعاتی دانشجویان را آموزش می دهد و به آنها این توانایی را می دهد تا “اطلاعات را خودشان بیابند” (ص. 64). بیگل (2006) تأیید کرد که منابع آن “در حمایت از یادگیری سازماندهی شده اند” (ص. xviii)، در حالی که هارلند (2011، همانطور که در ترنر، ولش، و رینولدز، 2013 نقل شده است) آن را به عنوان مرکزی (هاب) می بیند که نیازهای یادگیری جامعه دانشگاهی  را برآورده می کند.

رایج ترین خدمات ارائه شده

دامنه خدمات ارائه شده در فضای مشترک اطلاعاتی بسیار گسترده است. کتابخانه ها خدمات مختلفی را ارائه می دهند. خدمات زیر رایج ترین آنها هستند:

  • نرم افزار مدیریت اطلاعات
  • نرم افزار چندرسانه ای
  • استودیوی چندرسانه ای
  • مشاوره های پژوهشی
  • آموزش نوشتن
  • تدریس خصوصی ریاضی
  • مبلمان ایستگاه های کاری که کار گروهی و فردی را تسهیل می کند
  • نرم افزار و ویرایش چندرسانه ای
  • آماده‌سازی پاورپوینت
  • اسکنرها
  • درایوهای DVD-R
  • چاپ رنگی
  • محیط دیجیتال
  • فضاهای یادگیری مشارکتی
  • ایستگاه های کاری چندرسانه ای
  • کلاس های درس با تکنولوژی پیشرفته
  • فضاهای مطالعه گروهی
  • انواع میزها
  • تدریس خصوصی و خدمات موفقیت تحصیلی
  • مرکز نگارش (رزومه، بازنگری در کاورلتر، دستنامه نوشتن و راهنمای سبک های نوشتن)
  • مشاوره آماری
  • فضاهای کاری مشترک
  • خدمات مرکز موفقیت تحصیلی
  • رویکردهای انعطاف پذیر به خدمات مرجع
  • آموزش پاورپوینت، ادوبی، فتوشاپ
  • اجاره دوربین های دیجیتال، دوربین فیلمبرداری و سه پایه
  • دیزاین استادیو
  • چاپ در مقیاس بزرگ
  • میز کمک کامپیوتر
  • جلسات کلاس انفرادی برای کلاس های فضای باز یادگیری مشارکتی (با اعضای هیئت علمی).
  • کلاس ها
  • کارگاه های آموزشی
  • فضاهای آموزشی
  • منطقه کاملا ساکت مطالعه
  • استند قهوه

این خدمات و محصولات با هدف ارائه “دسترسی به غنی ترین مجموعه ممکن از منابع اطلاعاتی” ارائه می شوند (بنت، 2005، ص 37). این موضوع به دانشجویان امکان می دهد ” نه تنها اطلاعات را بیابند، بلکه با آن کار کنند” (Seeholzer and Salem, 2010, p. 287). و اطلاعات را از نظر فکری و فناوری با کار خود ادغام کنند» (Seeholzer and Salem, 2010, p. 287).

حرکت به فضاهای یادگیری

با این حال، همه چیز تغییر کرده است. به گفته دیماس (2005)،

کتابخانه‌های دانشگاهی قرن بیست و یکم در پاسخ به کتابخانه‌های دیجیتال و تغییرات در یادگیری و آموزش، خود را دوباره اختراع می‌کنند. در سال‌های اخیر، دوباره به این واقعیت پی برده‌ایم که کتابخانه‌ها اساساً درباره مردم است- چگونه یاد می‌گیرند، چگونه آنها از اطلاعات استفاده می کنند و چگونه آنها در زندگی جوامع یادگیری مشارکت می کنند. بنابراین، شروع به توسعه کتابخانه‌هایی کرده‌ایم که به دنبال احیای بخشی از نقش تاریخی کتابخانه به عنوان یک نهاد یادگیری، فرهنگی و جامعه روشنفکری است.

در واقع، به نظر می‌رسد پژوهشگران همواره کتابخانه دانشگاهی را جزء مهم و ضروری دانشگاه و تجربه یادگیری خود تلقی کرده‌اند. اظهارات و مشاهدات گزارش شده در متون در چند دهه اخیر نشان می دهد که کتابخانه دانشگاهی به عنوان یک مکان، نقشی غیرقابل انکار و اجتناب ناپذیر در یادگیری دانشجویان آموزش عالی ایفا می کند.

به گفته ادواردز (2000)، کیفیت معماری و ساختار فیزیکی کتابخانه بازتابی است درباره اینکه دانشگاه چگونه خود را به عنوان یک موسسه آموزش عالی درک می کند. در همان سال استرنج و بنینگ (2000) مشاهده کردند که اولویت‌ها و ارزش‌های مؤسسه در رابطه با کارکردهای اصلی آن مانند یادگیری، پژوهش و آموزش را می‌توان با کیفیت کتابخانه و تخصیص فضای فیزیکی آن ارزیابی کرد.

نقش و ارزش کتابخانه به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از تجربه دانشگاهی توسط فریمن (2005) به خوبی خلاصه شده است. کتابخانه به عنوان یک مکان فیزیکی نقش مهمی در الگوهای اجتماعی و آموزشی امروزی یادگیری، آموزش و پژوهش ایفا می کند. در حالی که اینترنت تمایل دارد افراد را منزوی کند، کتابخانه به عنوان یک مکان فیزیکی دقیقا برعکس عمل کرده است. در یک مؤسسه، به عنوان یک منبع یادگیری پویا و تقویت‌شده، کتابخانه می‌تواند بار دیگر به مرکزی برای ایجاد جامعه فکری و موسسه علمی تبدیل شود. (ص 2 و 5)

اخیراً، کتابخانه های دانشگاهی توسط Bilandzic و Foth (2013) به چالش کشیده شدند تا برنامه ریزی فضایی خود را برای پاسخگویی به نیازهای در حال تغییر دانشگاه و تبدیل شدن به تسهیل کنندگان واقعی آموزش و یادگیری تغییر شکل دهند.

کتابخانه ها واقعاً در حال تبدیل شدن به مراکز یادگیری هستند. بنت (2003) با بررسی مفهوم «کتابخانه‌هایی که برای یادگیری طراحی شده‌اند»، در آغاز قرن استدلال کرد که کتابداران و سایر کارکنان دانشگاه مسئول پروژه‌های ساخت و ساز و نوسازی پردیس باید بپرسند که آیا فضای کتابخانه در موسساتشان می‌تواند «ماموریت‌های اصلی یادگیری و آموزش» را پیش ببرد. از » (ص.1). ون نوت چیس (2006) پاسخ داد. او معتقد بود که «وقتی فضاها را با در نظر گرفتن یادگیری طراحی کنیم، می‌توانیم یادگیری عمیق‌تر و غنی‌تر را تسهیل کنیم».

طبق گفته فریمن (2005)، ” در ایالات متحده و خارج از کشور کتابخانه های دانشگاهی در طول 200 سال گذشته با هدف مکان هایی برای گردآوری، دسترسی و نگهداری مجموعه های چاپی توسعه یافته اند” (ص. 1). با این حال، او ادامه داد،

تغییر عمده ای نیز از مطالعه مستقل به یادگیری مشارکتی و تعاملی به دلیل استفاده از پایگاه های داده الکترونیکی، فرمت های دیجیتالی و رسانه های تعاملی رخ داده است. یک دانشجو می تواند به مکانی به نام “کتابخانه” رفته و آن را به عنوان یک توسعه منطقی کلاس درس ببیند. و به این ترتیب، فضای کتابخانه نیاز به تغییر شیوه های آموزشی جدید، از جمله روش های یادگیری مشارکتی و تعاملی دارد.

در طول دهه گذشته، محققان دیگر نیز از بازنمایی کتابخانه های دانشگاهی به عنوان فضاهای یادگیری دانشجومحور حمایت کرده اند(جمیسون، 2005، 2009؛ بنت، 2009) و این امر تلاش های کنونی را برای تجسم مجدد شکل فیزیکی و عملکرد آن سوق داده است.  بنابراین، ایده پردیس به عنوان یک محیط یادگیری مستلزم آن است که کتابخانه های دانشگاهی به فضایی تبدیل شوند که آموزش دانشجومحور را تسهیل می کند. (کنی و کنی، 2005). بعلاوه، وبستر (2009) حتی ادعا کرد که کتابخانه “فراهم کننده کلیدی فضای آموزشی در دانشگاه” است (ص. 33).

همانطور که کتابخانه ها اهمیت بیشتری پیدا کردند، آنها بخشی از ابتکارات “فضاهای یادگیری” استراتژیک در سطح دانشگاه شدند (Appleton, Stevenson, & Boden, 2011, p. 355) تا اطمینان حاصل شود که از مأموریت های آموزشی و یادگیری اولیه موسسه پشتیبانی می کنند (Dillon, 2008). .

بر اساس این مفهوم، کتابخانه‌های دانشگاهی باید خود را با آخرین روش‌های پژوهشی و آموزشی (Kehrwald, Head, & Harper, 2013) مانند دانش آموزان می توانند به طور مستقل یاد بگیرند و از طریق یادگیری ترکیبی به خالقان دانش تبدیل شوند (اپلتون، 2013؛ الیسون، 2016). کلاس های درس واژگون (الیسون، 2016)؛ و یادگیری تجربی و مشارکتی (اسپنسر و واتسون، 2017)، که منجر به “محیط های یادگیری شخصی متنوع” می شود (الیسون، 2016، ص 294). (Oblinger، 2006)

بنابراین، استارک و سامسون، (2010) از این واقعیت دفاع کردند که «کتابداران باید روش‌هایی را که کاربران با جستجو و یادگیری اطلاعات درگیر می‌شوند، در حالی که فضای فیزیکی خاصی را اشغال می‌کنند، یا در داخل آن قرار می‌دهند، به دقت بازنگری کنند» (ص. 260). سیمن (2006) توصیه کرد که “فضای کتابخانه باید از فعالیت های آموزشی دانشگاه پشتیبانی کند” (ص. 7). و Bilandzic و Foth، (2013)  نتیجه می گیرد که کتابخانه‌های دانشگاهی باید برنامه‌ریزی فضایی خود را برای برآوردن نیازهای متغیر دانشجویان تغییر دهند و به تسهیل‌کننده‌های آموزش و یادگیری تبدیل شوند.

در نتیجه، ادبیات نشان می‌دهد که دانشجویان برای هر هدفی از کتابخانه استفاده می‌کنند، نمی‌توانند نقش آن را به عنوان فضای یادگیری که در آن می‌توانند تجربه یادگیری خود را افزایش دهند نادیده بگیرند.

به گفته تروانیمی، پوتانن و لاهدماکی (2015)، «فضای مشترک اطلاعاتی، به دلیل پیشرفت‌های فناورانه و آموزشی و توسعه نقش های کتابخانه‌ها، شکل آن‌ها را به طور فزاینده‌ای به فضای مشترک یادگیری تغییر می‌دهد» (ص 306).

جدول زمانی که روندهای فضای کتابخانه دانشگاه را از قبل از 1970 تا 2000 ارائه می کند توسط چایلدز، متیوز و والتون (2013) ارائه شده است. علاوه بر کتابخانه ها، فضاهای یادگیری رقیب، از تغییر آموزش پشتیبانی می کنند، مانند فضای بحث گروهی، فضای اجتماعی بیشتر، فضای مشترک یادگیری و مواردی از این دست به عنوان روندهای دهه 2000 شناسایی شدند.

فضای مشترک یادگیری

با توجه به کاهش استفاده از مواد چاپی و سبک‌های جدید یادگیری، امروزه کتابخانه‌های دانشگاهی ملزم به بازنگری و تغییر کاربری فضای خود به منظور تطبیق آن با انواع مختلف سبک های کاری و یادگیری دانشجویان هستند. » (تروانیمی و همکاران، 1394، ص 306). از نظر رابرتز (2007)، فضای مشترک یادگیری این بود که کتابخانه‌ها چگونه پاسخ می‌دهند، «همانطور که اساتید و مدیران تشخیص دادند که دانشجویان به روش‌های پویا یاد بگیرند» (ص 803).

دیماس (2005) به طور کامل از این استراتژی حمایت کرد، زیرا برای او، کتابخانه ها اساساً در مورد افرادی بودند که “چگونه یاد می گیرند، چگونه از اطلاعات استفاده می کنند، و چگونه در زندگی یک فرهنگ یادگیری و جامعه فکری شرکت می کنند” (ص 25).

تفاوت بین فضای مشترک اطلاعات و فضای مشترک یادگیری

در استفاده از اصطلاحات “فضای مشترک اطلاعاتی” و “فضای مشترک یادگیری” اختلاف نظر وجود دارد. گاهی اوقات، آنها حتی به جای هم استفاده می شوند. در حالی که نویسندگانی وجود دارند که “فضای مشترک اطلاعاتی” و “فضای مشترک یادگیری” را از نظر هدف و نقش یکسان می دانند (مونتگومری، 2014، ص 304)، برخی دیگر مانند Milewicz (2009) علاقه به یادگیری در کتابخانه، صرفاً «بازگشت» به اصولی است که « فضای مشترک اطلاعاتی” بر آن پایه گذاری شده است.(ص. 11).

با این حال، رابرتز (2007) تاکید کرد که این دو مفهوم متفاوت است و یک پیشرفت طبیعی از فضای مشترک اطلاعاتی است. متون  شواهد قانع کننده ای از تفاوت بین این دو رویکرد ارائه می دهند. طبق گفته استارک و سامسون (2010)، “انتقال از یک مرکز اطلاعاتی به یک فضای مشترک یادگیری مستلزم تمرکز بر عناصر طراحی است تا رویکرد کاربرمحور را فراتر از خدمات به ملاحظات جدید درباره نحوه تعامل کاربران با اطلاعات  در یک فضای فیزیکی خاص گسترش دهد “

برای بیلی و تیرنی (2008)، محیطی که ایجاد دانش و یادگیری خودراهبر را تقویت می کند، بیشتر از نوع فضای مشترک یادگیری است. هایچ و هالی (2011) با این نظر موافق بودند. این نوع فضا بیشترین انتقال اطلاعات از متخصصان اطلاعاتی به مشتریان را فراهم می کند.

طبق گفته Bonnand و Donahue (2010, p. 231) “فضای مشترک یادگیری” به مفهوم پیچیده تری نسبت به پیشینیان خود یعنی فضای مشترک اطلاعاتی تبدیل شده اند. سامرویل و هارلان (2008) و آکاردیا، کوردووا و لیدر (2010) همگی موافق بودند. با این وجود مهم است که به یاد داشته باشید که همانطور که رابرتز (2007) اشاره کرد، تفاوت های مهمی در فناوری، آموزش و طراحی فضایی مدل های مختلف وجود دارد.

هولمگرن (2010) در حالی که سعی داشت این تمایز را روشن کند، از این هم فراتر رفت: «اگرچه فضای مشترک یادگیری از نظر نام شبیه به فضای مشترک اطلاعاتی است، اما فضای مشترک یادگیری نشان دهنده تغییر قابل توجهی در تصور ما از کتابخانه است، تغییری که ناشی از درک در حال تکامل ما از کتابخانه است. نقش کتابخانه به دانشجویان کمک می کند تا یاد بگیرند» (ص 177). « مانند یک فضای مشترک اطلاعاتی، مهم است که فضای کتابخانه را چیزی فراتر از مکانی برای جستجوی اطلاعات بدانیم.» (تروانیمی و همکاران، 2015، ص 306).

به گفته هولمگرن (2010)، “اگرچه از نظر نام مشابه با فضای مشترک اطلاعاتی است، اما فضای مشترک یادگیری نشان دهنده تغییر قابل توجهی در تصور ما از کتابخانه است، تغییری که ناشی از درک در حال تکامل ما از نقش کتابخانه در حمایت از یادگیری دانشجویان است” ص 177).

علاوه بر این، برای اطمینان از اینکه تفاوت در نام این دو فضای مشترک فقط معنایی نیست، محیط های یادگیری باید به طور خاص به عنوان فضاهایی طراحی شوند که یادگیری در آن صورت می گیرد و در نتیجه دانش ایجاد می شود (Bennett, 2008, pp. 183-84). هولمگرن (2010) موافق بود. او معتقد بود که این امر به دلیل این واقعیت ضروری است که

پارادایم آموزش و یادگیری مان از تمرکز بر انتقال اطلاعات به تمرکز بر ساخت فعال دانش توسط یادگیرنده تغییر می کند. فضاهای یادگیری جدید منعکس کننده این تکامل هستند: بسیاری از کلاس های درس، آزمایشگاه ها، استودیوها و فضاهای آموزشی غیررسمی معاصر برای تقویت تعاملات مشترک بین یادگیرندگان و اساتید طراحی شده اند، تعاملاتی که با افزایش یادگیری مرتبط است. (ص 177-8)

بیگل (2010) توضیح داد که “تفاوت اساسی بین فضای مشترک اطلاعاتی و یادگیری این است که اولی از ماموریت سازمانی پشتیبانی می کند در حالی که دومی آن را اجرا می کند” (ص. 10).

فضای مشترک یادگیری چیست؟

سیمن (2006) گفت که فرآیند برنامه ریزی فضا در کتابخانه نورلین (دانشگاه کلرادو) “مبتنی بر چاپ نیست، بلکه مبتنی بر کاربر و تمرکز بر تأثیرات یادگیری به جای خدمات کتابخانه سنتی خواهد بود” (ص. 5). این “فلسفه” به جای اینکه صرفاً خود را با مدیریت اطلاعات مشغول کنند، دانشجویان را تشویق می کند تا یادگیری خود را مدیریت کنند.

همانطور که بیگل (2004) اظهار داشت، “به جای برجسته کردن دسترسی به کامپیوتر، نرم افزار، و پشتیبانی چند رسانه ای، فضای مشترک یادگیری بر طیفی از برنامه ها و خدمات برای حمایت از دانشجویان در وظایف یادگیری آنها تاکید دارد” (ص 243). بیگل (2010) چند سال بعد تصویر واضح تری از این مفهوم ارائه کرد. او اظهار داشت که

فضای مشترک یادگیری به طور بالقوه “پیوستار خدمات” را ارائه می دهد که دانشجویان می توانند به اطلاعات دسترسی پیدا کنند، بازیابی کنند، تفسیر کنند، پردازش کنند، و دستکاری کنند، همچنین دانش جدید را فراتر از دسترسی و بازیابی اطلاعات توسعه، بسته بندی و ارائه دهند. (ص 10)

در این مدل جدید، نقش کتابخانه پشتیبانی و تسهیل یادگیری و ایجاد دانش است (Seal, 2015). این کاملاً متفاوت از مدل‌های سنتی است که بر مصرف دانش تأکید داشتند. به گفته لورتشر و مارکو (2015)، «اولین منفعل تر است. دومی فعال تر» که همکاری، خلاقیت و نوآوری بیشتری را تقویت می کند (ص 8).

همه اینها از طریق فعالیت های یادگیری گروهی در فضاهای غیررسمی “وام گرفته شده از کافه های اینترنتی تجاری، سالن های فرودگاه، مراکز خرید و محیط های اداری مدرن” انجام می شود (اپلتون، استیونسون و بودن، 2011، ص 345). این بسیار متفاوت از فضاهایی است که با ردیف های طولانی میزهای مطالعه و آزمایشگاه های کامپیوتری جدا شده مشخص می شود. الیسون، (2016) این فضاها را بیشتر توضیح داد:

برای همسازی با این دستور جدید، کتابخانه‌ها فضاهای خود را به گونه‌ای اصلاح می‌کنند که «شامل یک سرسرای بزرگ باشد. طیف وسیعی از محیط ها با هدف پذیرایی برای مطالعه گروهی و فردی، و همچنین انواع سبک های یادگیری. فضای بیشتر برای تعامل اجتماعی؛ کمتر برای کتاب و کارکنان. اتصال Wi-Fi خوب و در دسترس بودن کامپیوتر؛ ارائه ابزارهای مشارکتی و کافه همه جا. (ص 296)

این محیط یکپارچه، مطالعه اجتماعی خاموش و اجتماعی را ترویج می کند (Heitsch & Holley، 2011)، مردم را برای همکاری در پروژه ها گرد هم می آورد (Bennett و CLIR، 2003، ص 38).

چان و وانگ (2013) تصویر بسیار واضحی از آنچه در نهایت فضای مشترک یادگیری به نظر می رسد ارائه می دهد:

فضای مشترک یادگیری  به طور خاص برای حمایت از سبک‌ها و گرایش‌های یادگیری جدید، با تاکید بر صفحه‌نمایش بزرگ، محیط غنی از فناوری، و فضاهای متنوع برای شیوه های مختلف یادگیری، آرامش و معاشرت طراحی شده است. دانش‌جویان می‌توانند به راحتی از مطالعه در محیط آرام به فضای مطالعه آزاد برای استراحت در مکان تفریحی حرکت کنند؛ یا از صحبت با همسالان در در مکان تفریحی شروع کنید تا یک بحث پروژه بداهه در یک اتاق مطالعه گروهی تشکیل دهید. وای فای آنها را قادر می سازد تا با امکانات چاپ و اسکن در گوشه و کنار، متصل بمانند. فضای مشترک یادگیری  در جهت تطبیق سبک های یادگیری و نیازهای این نسل جدید در چشم انداز یادگیری مدرن تنظیم شده است. به طور خلاصه، فضای مشترک یادگیری   به تبدیل فضای کتابخانه به مکانی الهام بخش و مشارکتی کمک کرده است. (ص 47)

مثال های گزارش شده توسط Seeholzer و Salem (2010) و Roberts (2007) به خوبی چگونگی اجرای فضای مشترک یادگیری  را در کتابخانه ها خلاصه می کند.

طبق گفته Seeholzer و Salem (2010) در دانشگاه ایالتی کنت، کتابخانه به جای اینکه صرفاً فضایی برای تعامل با اطلاعات در تمام مراحل چرخه زندگی خود ارائه دهد، اکنون کتابخانه فضاها و خدماتی را ارائه می دهد که از انواع یادگیری در محوطه دانشگاه پشتیبانی می کند. فضاهای یادگیری مشترک، میزهای مطالعه انفرادی، مناطق مطالعه آرام، و آزمایشگاه های کامپیوتری بزرگ همگی فراهم شده اند… کتابخانه اکنون فضاهایی را برای همکاران دانشکده ما فراهم می کند تا فرصت هایی برای یادگیری در کتابخانه ایجاد کنند. (Seeholzer and Salem, Jr., 2010, p. 291)

رابرتز (2007) تأیید کرد که این تمایز بین دانش جویی و خلق دانش مهم است و به برنامه ریزی و اجرای فضای مشترک یادگیری کمک می کند. نمونه‌ای از فضای مشترک یادگیری که اتاق مطالعه گروهی/انفرادی ذکر شده در بالا را ارائه می‌دهد می‌تواند شامل یک کامپیوتر با پروژکتور بالای سر باشد تا گروه‌ها یا افراد مطالعه بتوانند ارائه‌ها را تمرین کنند یا روی ارائه پروژه‌های خود کار کنند. مثال دیگر اتاق های تولید/ویرایش ویدیو با تجهیزاتی است که برای استفاده فردی یا گروهی در دسترس است. (ص 805).

فعالیت ها و خدمات خاص انجام شده، ابزارهای ارائه شده و انواع فضاهای ارائه شده در فضای مشترک یادگیری در متون ذکر شده است (اپلتون، استیونسون، و بولدن، 2011: دانشگاه جان مورز لیورپول و دانشگاه کالدونین گلاسکو؛ هولمگرن، 2010؛ چان و وانگ، 2013: دانشگاه علم و صنعت هنگ کنگ؛ لورسچر و مارکو، 2015؛ الیسون، 2016: دانشگاه چیچستر؛ اندروز، رایت و راسکین، 2016: دانشگاه کرنل، کتابخانه مان؛ استارک و سامسون، 2010: دانشگاه مونتانا، کتابخانه منسفیلد؛ اشمیت و کافمن، 2007: دانشگاه گوئلف یادگیری مشترک؛ ماسیس، 2010).

مشهودترین اعمال عبارتند از:

  •  میزهای بزرگ برای کار بر روی پوستر
  • منطقه بندی واضح و جداسازی مطالعه گروهی با مناطق مطالعه ساکت
  •  زمینه هایی برای تسهیل مقررات مربوط به غذا، نوشیدنی و استفاده از تلفن همراه
  • فضاهای فعالیت گروهی برای یادگیری غیررسمی
  •  بدون میز کمک. بلکه کارکنان در حال گردش در منطقه هستند
  • فضاهای انعطاف پذیر (ریزمحیط ها)
  •  منطقه کاری گروهی کوچک
  • فضاهای یادگیری اجتماعی
  •  صندلی های یکنفره راحتی
  •  پشتیبانی فناوری
  •  مرجع کتابخانه
  • فضاهایی برای تدریس خصوصی
  • خدمات برای دانشجویان دارای معلولیت
  •  برنامه هایی برای دانشجویان سال اول
  •  نشیمنگاه نرم
  • اتاق های مطالعه گروهی / مناطق
  • میزهای مطالعه سنتی
  • خلیج های چند رسانه ای Multimedia bays
  • میزهای دو یا سه نفره روی کامپیوتر
  •  فضاهای اجتماعی، سالن استراحت، معمولی
  • همکاری در میزهای پروژه
  • کارکنان فناوری یا رسانه
  • مکان هایی برای الهام بخشیدن به یادگیری با انواع سبک های نشستن
  • فناوری اطلاعات/فضاهای غنی از فناوری
  • نیاز به حریم خصوصی در فضای باز برای استفاده از صفحه نمایش، سایبان،دیوارهای تاسیساتی و ایگلوهای بادی برای غربال کردن مناطق برای مشاوره، مصاحبه و حمایت علمی
  • منطقه آرام برای مطالعه
  • ایستگاه های پلاسما
  •  تخته های هوشمند
  • پانابوردها
  • مصورساز سند
  • مجموعه/رسانه های ویرایش ویدیو
  • میکسر ویدئو و صدا
  • دوربین های فیلمبرداری
  • پروژکتورهای سه بعدی
  • مجموعه عکاسی
  • قسمت های بالکن با میزهای کوچک
  • فضاهایی برای مکالمات گروهی
  • امکانات کلاس درس
  • ویدئو کنفرانس
  • فناوری سمپوزیوم
  • مناطق مطالعه باز
  • طراحی گرافیکی
  • منطقه استراحت
  • منطقه تدریس
  •  مبلمان قابل جابجایی
  • صفحه نمایش های بزرگ
  • پروژکتورهای تعاملی برای ارائه و به اشتراک گذاری گروهی
  • شیوه های ارائه آموزشی
  • مشاوره دانشجویی
  • مصاحبه های Mock-up
  • آموزش های ریاضی / زبان / سواد رسانه ای
  • کلاس های آموزش الکترونیکی
  • تست های آنلاین
  • یادگیری درسی
  • توسعه مهارت
  •  فعالیت های مرتبط با تحقیق
  • انعطاف پذیری قفسه های کتاب برای ایجاد اتاق هایی برای یادگیری های مختلف پیکربندی
  • انعطاف پذیری فضاهای کلاس برای ارائه حداکثر هر دو نفر و فضاهای کار گروهی
  • اتصالات اینترنتی قوی
  • فضاهایی برای ساخت و ایجاد پروژه ها (برنامه ریزی شده یا خود به خود)
  •  بیشتر در مورد دسترسی نسبت به آنچه متعلق به آن است – دسترسی چند رسانه ای آنلاین و دیجیتال
  • همه مشارکت می کنند، از آنها مراقبت می کنند و یاد می گیرند که با هم زندگی کنند
  • کارکنان متشکل از افراد حرفه ای دیگر هستند
  • جریان مداوم تجارب یادگیری مشترک
  • فضاهای منعطف که به فراگیران اجازه می دهد تا به اطراف بروند، حرکت کنند و از کمک چندین حرفه ای لذت ببرند
  • مرکز یادگیری تجربی – فضای سازندگان
  • یادگیری مجازی
  • محوطه کافه
  • سازندگان فضاها
  • منطقه/اتاق آموزش ارائه
  • خدمات پشتیبانی آموزشی
  • خدمات یادگیری – مهارت های خود مدیریتی (موضوعات: یادگیری از سخنرانی ها، آمادگی برای امتحان، بهبود تمرکز، خواندن انتقادی، کار گروهی موثر، مسائل مربوط به خود مدیریتی… تعلل… استرس… مدیریت زمان.
  •  کمک پژوهشی و سواد اطلاعاتی
  • برنامه گروه های آموزشی پشتیبانی شده
  • جلسات مطالعه گروهی که تجربه یادگیری دانشجویان را غنی می کند
  • حوزه های معلم خصوصی
  • خدمات پشتیبانی آموزشی

با این حال، برخی دیگر انواع فضاهایی را که فضای مشترک یادگیری برای تطبیق بسیاری از این ویژگی ها فراهم می کند، توصیف می کنند. Choy و Goh (2016) چهار نوع فضا را پیشنهاد کردند:

فضاهای پناهگاه، فضاهای تعاملی، فضاهای اجتماعی و فضاهای مشارکتی. بیرد و دیل (2010) “ایجاد فضاهای یادگیری که انعطاف پذیر و پاسخگو به نیازهای در حال تغییر کاربران باشد” ارزش قائل شدند و بنابراین پنج منطقه را پیشنهاد کردند که هر کدام “برای حمایت از تمرکز آموزشی یا یادگیری متفاوت طراحی شده اند: جمع آوری اطلاعات فردی با اقامت کوتاه مدت. کار گروهی انعطاف پذیر در فضای باز؛ فضای آرام مطالعه فردی؛ کار مشارکتی عمدی گروه کوچک؛ و آموزش و یادگیری ساختارمند» (ص 480). علاوه بر این، الیسون (2016) گزارش داد که مرکز منابع یادگیری Bognor Regis در دانشگاه چیچستر به پنج منطقه اصلی تقسیم شده است: منطقه A – دو اتاق فناوری اطلاعات. منطقه B – یک کافه؛ منطقه C – اتاق‌ها و غرفه‌های مطالعه فردی، گروهی و منطقه یادگیری اجتماعی. منطقه D – مناطق مطالعه آرام (کار گروهی مجاز است). و منطقه E – منطقه مطالعه ساکت با فضای میز و میزهای مطالعه فردی.

همکاری با سایر خدمات دانشجویی در سطح دانشگاه

یکی دیگر از نقش های برجسته و متمایز فضای مشترک یادگیری، ماهیت مشارکتی آن با ارائه دهندگان خدمات یادگیری خارجی در محوطه دانشگاه است، که لزوماً توسط فضای مشترک اطلاعاتی ارائه نمی شود. Seeholzer و Salem (2010) دفاع کردند که این مشارکت با رویکرد یادگیرنده “به انتقال کتابخانه از فضای مشترک اطلاعاتی در عمل به یک فضای مشترک  یادگیری کمک کرد” (ص. 296). بیگل (2010) گزارش داد که دانشگاه فلوریدا جنوبی (Tampa) پس از افزودن خدمات خود مانند مراکز نوشتن، تدریس خصوصی و یادگیری، نام فضای مشترک اطلاعاتی خود را به فضای مشترک یادگیری تغییر داد.

بنابراین، مشارکت با سایر طرح‌های دانشجومحور و در سطح دانشگاه، تمایز مشخصی بین فضای مشترک یادگیری و فضای مشترک اطلاعاتی است. این مفهوم به شدت توسط بیلی و تیرنی (2008) دفاع می شود. تروانیمی و همکاران (2015)؛ مونتگومری (2014)؛ و بیگل (2010)، در میان دیگران. بوث، اسکوفیلد و تیفن (2012) حتی تاکید کردند که “حرکت به کتابخانه جدید” در پردیس شهر UTS “فرصت های بیشتری را برای ارائه خدمات مشارکتی فراهم می کند” (ص. 38).

همانطور که بیگل (2006) تاکید کرد، “فضای مشترک اطلاعاتی زمانی به یک فضای مشترک یادگیری تبدیل می شود که منابع آن با پشتیبانی سایر واحدهای دانشگاهی ، یا همسو با نتایج یادگیری تعریف شده از طریق یک فرآیند مشارکتی سازماندهی شوند” (ص. xviii). این همکاری تعداد متنوعی از خدمات ضروری یادگیری دانشجویی را در دسترس قرار می دهد.

معمولی ترین خدمات دانشجویی که کتابخانه های دانشگاهی در فضای مشترک یادگیری گنجانده اند عبارتند از:

  •  مراکز نوشتن
  •  خدمات مشاوره
  •  خدمات به معلولان
  •  مرکز گفتار
  •  مرکز پشتیبانی فناوری
  •  مرجع کتابخانه
  •  مرکز توسعه شغلی
  •  مرکز یادگیری دانشجویی (موفقیت دانش آموزی)
  •  امور دانشجویی
  •  یادگیری مجازی
  •  خدمات تدریس خصوصی
  •  خدمات محاسباتی و ارتباطی
  •  خدمات پشتیبانی آموزشی
  •  مرکز کتابخانه برای دانشجویان دارای معلولیت
  •  خدمات ESL
  •  مرکز تنوع
  • چندین مزیت از مشارکت کتابخانه در این ابتکارات مشارکتی از طریق فضاهای چند منظوره حاصل می شود. به عنوان مثال، آن
  •  نقش کتابخانه را گسترش می دهد (تروانیمی و همکاران، 2015).
  •  تجربه یادگیری دانشجویان را افزایش می دهد.
  •  کتابخانه را از نظر استراتژیک با چشم انداز و مأموریت سازمانی همسو می کند (ترنر، ولش و رینولدز، 2013).
  •  خدمات کتابخانه را با سایر واحدهای پردیس با پیوندهایی با موفقیت دانشجو حفظ و گنجاندن جمعیت های متنوع ادغام می کند (Sutton, 2008).
  •  به دانشجویان اجازه می دهد تا “مسئولیت کنترل یادگیری خود را بر عهده بگیرند” (بیگل، 2010).
  •  پل زدن به تجربه در کلاس دانشجویان(اشمیت و کافمن، 20017).
  •  ادغام یادگیری سواد الکترونیک را ترویج می کند (بیتی و وایت، 2005).
  •  شمول اجتماعی را ترویج می کند (بیگل، 2006، ص 35).
  • ایجاد دانش را با همکاری با کارشناسان آموزش تسهیل می کند (Somerville & Harlan, 2008).
  •  هم افزایی را در میان مجموعه خدمات پشتیبانی به ارمغان می آورد (Demas, 2005).
  • می تواند برای دانشجویان کارآمدتر و رضایت بخش تر باشد (اپلتون، استیونسون و بولدن، 2011).
  • تغییرات دگرگون کننده را ترویج می کند (سالیوان، 2010).
  •  به دانشجویان کنترل یادگیری خود را می دهد (سینکلر، 2007، ص 4). و
  •  منجر به خلق دانش می شود (هورلی، 2002، ص 614).

امروزه، دانشجویان از فضاهای یادگیری انعطاف‌پذیر، خودگردان، غیررسمی و تعاملی/مشارکتی/اجتماعی برای مطالعات گروهی یا فردی/آرام در یک محیط جمعی یا سرپناه استفاده می‌کنند (Hunter & Cox, 2014) که با انواع میزها چیده شده است. و صندلی، محیطی با مشخصات بالا که ساختاری برای نزدیکی ایجاد می کند (DeClercq & Cranz, 2014) و اتاق ها و ابزارهای تولید رسانه و فناوری پیشرفته.

بسیاری از کتابخانه‌های دانشگاهی نیز فضای مشترکمجازی ایجاد می‌کنند تا با پیشرفت‌های تکنولوژیکی هماهنگ باشند و سبک‌ها و انتظارات یادگیری دانشجویان را برآورده کنند (Santos & Hill، 2016). اشتراک فضا با خدمات دانشجویان دانشگاهی، تجربه یادگیری را افزایش می دهد و تولید دانش را در کتابخانه های دانشگاهی امروزی تسهیل می کند.

با این حال، آینده چه چیزی در انتظار شماست؟ اندروز و همکاران به ما نگاهی اجمالی به آینده داد. تأمل کردند:

بازاندیشی در مورد فضای مشترک ممکن است شامل در نظر گرفتن سایر فضاهای کتابخانه به عنوان فضای مشترک یادگیری کوچکتر باشد. با توجه به اینکه فضاهای مشترک عموماً حول مدل خدمات پشتیبانی، محتوا و فناوری ترکیب شده در یک مکان به راحتی قابل دسترسی طراحی شده اند، منطقی است که یک مکان یا فضای خاص به عنوان فضای مشترک یادگیری تعیین شود. دانشجویان یا سایر مشتریانی که در این فضا کار می‌کنند، دسترسی آسانی به نقاط خدمات، فناوری و انواع خاصی از محتوا دارند. با این حال، چت) در دسترس بودن تسویه حساب لپ‌تاپ و چاپ بی‌سیم، و همچنین انتقال مجموعه‌های مرجع به پشته‌های معمولی، حضور فیزیکی مشتریان در فضای معمولی سنتی برای استفاده از خدمات، محتوا و فناوری ضروری نیست. . دانشجویان می‌توانند یک لپ‌تاپ را بررسی کنند، با دوستان خود در محل کتابخانه مورد علاقه خود ملاقات کنند، پیام فوری ارسال کنند یا به یک کتابدار پیام ارسال کنند. برای ردیابی یک مرجع کمک بگیرید، پیام فوری به میز کمک رایانه برای پیکربندی یک برنامه نرم افزاری، دسترسی به منابع مرجع آنلاین یا به دست آوردن منبع مرجع مورد نیاز از پشته ها، ارسال پروژه تکمیل شده خود برای چاپ از طریق شبکه بی سیم، و هرگز پا در آن نگذارید. موارد معمول به جز انتخاب یک کار چاپ قبل از رفتن به خانه در ساعات اولیه صبح. (ص 281)

بنابراین، به منظور تقویت فرآیند کشف چند رشته‌ای، کتابخانه‌ها به آزمایشگاه‌ها و فضاهای سازنده نوآوری تبدیل خواهند شد و «بازسازی فضای لازم برای همکاری‌های جدید مستلزم تغییر کاربری مداوم فضاها خواهد بود» (هیکرسون، 2014، ص 17).

همانطور که فالین (2016) پیش‌بینی کرده بود، کاملاً ممکن است که این «مصرف مجدد فضاها» در واقع باعث شود تا فضای مشترک یادگیری به فضای مشترک آکادمیک هدایت شود.

نتیجه‌گیری

امروزه دانشگاه ها بخش بالایی از منابع و تلاش های خود را برای ارتقای بعد اجتماعی یادگیری متمرکز و اختصاص می دهند. با این کار، کتابخانه می‌تواند به‌عنوان یک عامل دگرگون‌کننده، از مشارکت‌کنندگان صرف تغییر تا شرکا در ایجاد دانش معنادار، و نه صرفاً آماده‌سازی دانشجویان برای تبدیل شدن به مصرف‌کنندگان اطلاعات عمل کند.

فضاهای کتابخانه‌های دانشگاهی امروزه نه تنها برای تحریک و حمایت از «خلاقیت، تأمل، کاوش، و نوآوری، بلکه بر یادگیری تأثیر می‌گذارد» (اسپنسر و واتستاین، 2017، ص 389) طراحی می‌شوند.

همانطور که هولمگرن (2010) به خوبی بیان کرد، “ظهور فضای مشترک یادگیری به عنوان یک عنصر مرکزی در طراحی کتابخانه معاصر فرصتی را برای تبدیل نقش کتابخانه در محوطه دانشگاه از یک ارائه دهنده اطلاعات به یک تسهیل کننده یادگیری ارائه می دهد” (ص 177).

در یک فضای مشترک یادگیری که فضاهای یادگیری انعطاف پذیر و چند منظوره را فراهم می کند، تعامل بین دانشجویان، اساتید، متخصصان در بسیاری از حوزه های موضوعی و خدمات دانشجویی در سطح دانشگاه غالب است. این محیط مشارکتی نه تنها قابلیت دانش جویان را برای مدیریت و ایجاد دانش خود آزاد می کند، بلکه به غنی سازی یادگیری و زندگی اجتماعی فرد کمک می کند.

یک فضای آموزشی عالی نه تنها از برنامه درسی پشتیبانی می‌کند، بلکه خدمات زیادی را نیز برای دانشجویان فراهم می‌کند» (Massis، 2010، ص 161) مانند «اتاق استودیویی که به آنها امکان می‌دهد سخنرانی‌ها را با فشار دادن یک دکمه ضبط کنند و با خود حمل کنند. نتایج را روی یک درایو فلش دور کنید» (اندروز و همکاران، 2016، ص 668). همچنین فرصت‌هایی را برای دانش‌آموزان فراهم می‌کند تا کارهای خود را به نمایش بگذارند، ارائه‌های خود را تمرین کنند، از کلاس‌های خود مستقیماً به مناطق یادگیری انعطاف‌پذیر حرکت کنند، با همسالان خود ارتباط برقرار کنند، با یک معلم در یک محیط غیررسمی آرام و راحت با غذا و نوشیدنی تعامل داشته باشند، یا شاید فضایی سازنده با اتصال برق و شبکه عالی.

در این فضای چند منظوره، دانشجو همچنین می‌تواند از «اتاق‌های کار با پشتیبانی زمان واقعی، تعامل چند دستگاهی، تا محاسبات گرافیکی پیشرفته و پشتیبانی کامل از رسانه‌های صوتی و تصویری» استفاده کند. Hickerson، 2014، ص. 16).

این محیط‌ها باید پاسخگوی سبک‌های یادگیری و توانایی‌های متنوع دانش‌آموزان باشند که می‌توانند به آسانی توسط تیمی از کارکنان شناور که درک جامعی از تأثیر این فضاهای یادگیری بر دستیابی به اهداف یادگیری دانش‌آموز دارند، کمک کنند.

از آنجایی که کتابخانه‌های دانشگاهی فضاهای خود را با هدف پیشبرد یادگیری خودراهبری طراحی مجدد می‌کنند، تمرکز بر یادگیرنده‌محوری بیشتر است. آنها “باید بر نقش حمایت و کمک … استفاده از اطلاعات و تبدیل آن به دانش تمرکز کنند” (Anglada, 2014, p. 609).

بنابراین، ضروری است که در این محیط یادگیری فشرده، کتابداران درک و دانشی جامع از نحوه یادگیری دانشجو در فضاهایی که ترجیح می دهند استفاده کنند و اهداف یادگیری آنها چیست، داشته باشند.

به گفته لورتشر و مارکو (2015)، الگوی فضای مشترک یادگیری، نشان‌دهنده یک تغییر عمده در هدف از مصرف به خلقت است. منفعل به فعال; محیطی به مرکزی؛ بسیار جالب تا [یک] کاملاً ضروری» (ص 9) تسهیلاتی در دانشگاه که یادگیری را به عنوان هدف نهایی خود ترویج می کند.

Loading